Querencia For All

~~~ خانه ای برای افسانه ها و افسونگرها ~~~
Q. Moon
Q. Moon Monday, 23 January 2023، 06:37 PM

!Welcome Luv

 

به کوئرنسیا خوش اومدین!! ^^

 

یه وبلاگ کوچک فن فیکشن های کیپاپ

خوشحال میشم با کامنت های قشنگتون به بهتر شدن وبلاگ و نوشته ها کمک کنین!

 

برای راهنمای بخش های مختلف سایت، بزنین رو "ادامه پست 3>" :)

 

 

در قسمت Menu از کادر کوچکی که در سمت چپ و بالای سایت میبینین، میتونین این صفحه ها رو پیدا کنین بیبیا =)

 

💙صندوق درخواست💙

🩵تایم آپ فیکشن های پارتی سایت🩵

🤍لیست کارهای آینده ادمین🤍

🐬محل ارسال کار نویسندگان🐬

 

 

همچنین در زیر دکمه منوی اصلی، نه تا دکمه کوچیک میبینین که هر کدوم برای دسترسی راحت تر شما به بعضی از پست های سایته که به این صورته:

 

 آخرین کامنت هاتون

 آخرین پست ها

 پرطرفدارترین فیکشن ها بر اساس لایک

 کامنت خورترین فیکشن ها

 پر بازدیدترین فیکشن ها

 تگ ها/کلمات کلیدی

 موضوعات

 آرشیو پست ها

 

امیدوارم تو سایت بتون خوش بگذره لاولیا ^^

 

.yami. عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه saliva  (Ot7) عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه Nothing عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه Nothing عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه Baby Bunny عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه Baby Bunny عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه Baby Bunny Baby Bunny عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه Baby Bunny Baby Bunny عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه Nothing Nothing Nothing Nothing Adrina :( Baby Bunny Baby Bunny Baby Bunny Baby Bunny ANI
💎 آخرین نظرات بیبی‌هام 💎 :
۱۱۵ تعداد نظراتتون :)
  • .yami.
    27 April 24، 20:46
    .yami.

    سلام کویینی 

    خوبی؟خوشی؟سلامتی؟

    چه خبر؟

    ازونجایی که فصل امتحانا کم کم داره شروع میشه نمیتونم زیاد گوشی بگیرم دستم...بخاطر همین زیاد نمیتونم اینجا سر بزنم...

    اشکالی که نداره؟

    خیلی معذرت

    لطفا فکر نکن که یادم می ره یا چی..فقط سرم شلوغه

  • Q. Moon
    27 April 24، 21:31
    Q. Moon
    سلام یام یام من :>
    چطوری تو؟ :>
    عهههههه باشه عزیزم مراقب خودت باش و تو امتحاناتت موفق باشی :>
    دلمون برات تنگ میشههههه T~T
    فایتینگگگگ!! 3> 3> 3>
  • عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه
    15 March 24، 01:45
    عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه

    مای کویین، حالت خوبه، خوبی؟ همه‌چی اوکیه؟

    نمیدونم چمه میخوام بخوابم ولی هی حس میکنم باید یه حالی از همه بپرسم..

  • Q. Moon
    19 March 24، 13:45
    Q. Moon
    سلام سلام هوبی من :>
    بله بله البته!
    وقتی هوبیم تولدمو یادش بوده معلومه که خوبم :> 3>
    آره.. بعضی وقتا انگار میدونی که باید خواب باشی ولی مغزت عجیب مقاومت میکنه :/
  • عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه
    15 March 24، 01:14
    عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه

    مای کویین..

    نمیدونم درست یادمه یا نه، ولی امروز تولدته؟:)

  • Q. Moon
    19 March 24، 13:47
    Q. Moon
    جانم هوبی من؟ T^T
    بله بلههههه :>
    (اینو همون روز دیده بودم.. ولی راستشو بگم، رو مود خوبی برای جواب دادن به کامنتا نبودم.. برای همین تا الان طول کشید ولی... خیلی خیلی خیلی خوشحال شدم با دیدنش :>)
    فایده نداره دیگه بچه من باید تو رو قورتت بدم تموم شی تا خیالم راحت شه T^T
    3> 3> 3>
  • عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه
    12 March 24، 17:58
    عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه

    درسته کم پیداما، اما میدونم تولد کویین کوچولو نزدیکه.

  • Q. Moon
    19 March 24، 13:47
    Q. Moon
    :>>>>>>>
  • عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه
    15 February 24، 12:03
    عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه

    من از کیه محوم. خدایا کمک:))))

     

    پ.ن: مای کویین، تلگرام نصبیدممممم 

  • Q. Moon
    17 February 24، 08:06
    Q. Moon
    از خیلی وقته
    نمیگی دلمون تنگته بی‌رحم؟ T^T
  • عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه
    2 January 24، 09:32
    عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه

    هق. امتحانا گ.ا.ی.ی.د.ن.م.

    مای کویین کلی زر دارم.

    ببین ما یه معلم زیست داشتیم، ابان عوض شد چون یخورده بد درد میداد و اعتراض زدیم. بعد یکی جدید اومد. یخورده اوکی‌تر از قبلی.

    مای کویین، چهارشنبه پیش چنان بچه‌هارو تخریب شخصیتی کرد که نصف کلاس داشتن گریه میکردن. حالا داستان چیست؟ الان میگم.

    مای کویین ما از این کتاب‌کارای مبتکران داریم. کلا تکالیف ما به این کتابا وصله همیشه. بعد اینم گفته بود که اره حدود ۷۰ ۸۰ تا سواله بشینید جواب بدید. بعد چهارشنبه پیش، زنگ فارسی رو گرفت کلاس جبرانی بزاره. اومد بعد ۲ ماه کتاب‌کار چک کنه.

    مای کویین، گرفت همه رو مسخره کرد. مثلا یکی از بچه ها حالا نمیدونم تو یکی از سوالا چی نوشته بود، داشت بلند بلند میخندید بهش. بعد نوبت رسید به بغل دستی‌م. این بغل دستی من خیلی خدایی خرخونه بچه خوبیم هست. از اینا هم نیست که بگیم فقط ظاهرش اینطوریه، واقعا درس میخونه خیلیم پایه‌اس. بعد انگار ما کل کلاس دسته‌جمعی جواب یه سوالو اشتباه نوشتیم، انداخت تقصیر این بدبخت. برگشت بهش گفت که از بقیه نوشتی؟ گفت نه. گفت کاملا مشخصه. بعد برگشت بهش گفت دبیر قبلی بود لابد کتابم رد و بدل میکردی؟ گفت من خودم مینویسم همه‌رو، که راستم میگه خدایی خودش مینویسه. بعد سر یه سوال به خاطر یه جواب یکاری کرد هم معلم برگشت بهش خندید هم بچه‌ها، یعنی ببین جوابایی که به نظرش مسخره بودو خودش بلند بلند میخوند میخندید. بحث شوخی جای خود، اینجا شوخی نداشتیم. این بغل‌دستی منم نشست گریه کرد. معلم برگشت گفت چرا گریه میکنی مشکل الان اینه؟ گفت نه مشکل خودمم، برگشت بهش گفت خب درس بخون:///////

    بعد مثلا یکی دیگه از بچه‌ها چون جواباش کلا رو یه فاز دیگه بود ناظمو آورد سر کلاس. همین کلا آدم بی‌خیالیه ولی اینجا نشست گریه کرد، یعنی خیلی شاد بود با اینکه منفی گرفته بود میزد میخندید یهو دیدم قرمز شده. 

    بعد نوبت رسید به پشت‌سریام، با اینکه به ترتیب فامیلی پیش میرفتیم و یکیشون کلا اون آخر باید میرفت کتاب‌کارشو نشون میداد، رفت و نفهمیدم به اون چی گفت اونم داشت گریه میکرد. بعد اون یکی پشت‌سریم، یعنی بغل‌دستی‌اش، اون خودش گفت من فقط چند تارو الکی نوشتم کلا ننوشتم معلمه برگشت گفت خوبه حداقل الکی سیاه نکردی:|||||

    مای کویین، فقطم سر کلاس ما اینکارو نکرده، سه‌شنبه پیش، زنگ تفریح داشتم با یکی از بچه‌های کلاس حرف میزدم، گفت بریم بیرون کلاس بشینیم. قبل زنگ تفریح هم‌ ما ریاضی داشتیم کلاس روبه‌رویی زیست، خلاصه ما رفتیم بیرون دیدم بچه‌های کلاس روبه‌رویی دارن به یکی از ناظما اعتراض میکنن. یکیشون قشنگ برگشت گفت خانم فلانی(ناظم منظورشه) من واقعا به احترام خانم زیست اونجا هیچی بهشون نگفتم وگرنه واقعا اشکم دراومده بود. اینا یه زنگ وقت داشتن اعتراض کنن و کردن. ما باید همونجا می رفتیم خونه، بعد وقتی زنگ خورده بود من حدود ۵ دقیقه ۱۰ دقیقه مونده بودم کلاس اینارو آروم کنم یخورده. باز نشد.

    حالا اینو یادم نره بگم، مای کویین، برگشته میگه سعی کنید هیچوقت گریه نکنید گریه فقط انرژی منفی میده بهتون:/ خیلی دارم جلو خودمو میگیرم چیزی نگم تازه برگشته به یکی از بچه‌ها گفته تو با جوابای چرت و پرتی که مینویسی خدایی نکرده داری به من توهین میکنی.

    بعد تو اون تایم که من مونده بودم آروم کنم بچه‌هارو برگشته به اونی که کلا اوکی بود بعد یهو گریه کرد گفته که آره تو باید خودتو اصلاح کنی. خب تو کی باشی بخوای به خاطر درس به یکی بگی تو خودتو اصلاح کن. تهشم اینقدر به جوابای ما گیر داد درستاشو نگفت. از وقتی اومده تا الانم هی میگه آره من نمیدونم دبیر قبلی چطوری دکترا داشته اون که اصلا سواد نداشته. یا میگه آره من ۵ نوع سوال امتحانی میارم فقط برای یه امتحان، اونوقت تاحالا از ما هیچ امتحانی نگرفته. همین شنبه امتحان دارم نمیدونم باید چه گ.و.ه.ی بخورم.

     

    مشخصه اعصابم خراب؟

     

    این هیچی، خودت چه خبر؟ بی‌وفا شدم نه؟TT

  • Q. Moon
    2 January 24، 12:03
    Q. Moon
    منی که امتحان دارم ولی اصلا نمیرسم درس بخونم و نمیدونمم دارم چه غلطی میکنم که نمیتونم :>
    مای کویین فدات شه اینطوری نگو عشق بگو میشنومممممم T^T
    وات د فاک :/
    میدونی.. من همیشه از اینکه تو چنین مواقعی اعتراض کنم میترسم چون تجربه های قبلیم همیشه بهم ثابت کردن که از چاله در میارن با سر میرم تو چاه =>
    شت... بگو بیشعوری بدون اینکه بگی بیشعوری:
    ببین جالبه دقیقا چند وقت پیش داشتم با چند نفر حرف همینو میزدم که
    واقعا لازمه معلما قبل از استخدام شدن یه تست روانشناختی بدن چون بعضیاشون واقعا اخلاق مداری به عنوان یه دبیر رو بلد نیستن و اصلا از نظر روانی مناسب چنین شغلی نیستن
    نود درصدشون رسما عقده ای و بیشعورن یا نمیدونن چطور باید با دانش اموزها تو موقعیتای مختلف رفتار کنن
    کسی که داره نسل بعد رو تربیت میکنه باید فهمیده تر از این حرفا باشه!
    واقعا تنها چیزی که به ذهنم میرسه اینه که از یه جایی دیگه حالش گرفته شده بوده، اومده سر شما خالی کرده :>
    و اصلا دلیلش هر چی بوده.. واقعا کار داغون و ببخشید، بیشرفانه ای بوده.
    بچه های مردم دلقک توعن مگه؟!

    زنیکه ://// تو اشکمونو در نیار لازم نکرده بیای حرف مفت بزنی برامون!
    وای وای! به شکل عجیبی دلم میخواد پا شم بیام چپ و راستش کنم :////
    خدایا اینا چیه خلق کردی؟ گردن میگیری خودت اینا رو؟
    همین مونده کسی که خودش شعور نداره بخواد به بقیه درس اخلاق و درست و غلط بده و تعیین تکلیف کنه که خودتو اطلاح کن یا نکن ^^
    واقعا راست میگن مردم خار تو چشم خودشونو نمیبینن!

    بله و حق هم داری! لعنتی این دیگه چه روانی ایه که به اسم معلم آوردن برا شما :/

    بی وفایی رو که فکر کنم باید به من مدال بدم انقدر که نمیرسم بیام اینور اصلا T^T
    این مدت که مثلا برای درس خوندن برگشتم خونه تازه یکم بیشتر تونستم به سایت برسم. اونم فقط در حد اینکه کارای عقب مونده رو آپ کنم!
    وگرنه هیچی به هیچی هنوز
    تازه درسم نمیرسم بخونم
    واقعا دارم چه غلطی میکنم با زندگیم نمیفهمم #ک_صلبخند_همراه_با_اشک
  • عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه
    22 December 23، 13:08
    عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه

    ولی من سه هفته بود میخواستم بیاد و زندگی منو ول نمیکرد که بیام.

    #من_بی‌وفا_نیستم:<<

    هق، هق، هق، من امشب میام زر بزنم اینجاااااااا

    اجهیهجیبجههجیجخیجخیهجیهجییههیجیه حتما میام نمیشهههههرزجاازجخرخجبخ۰لب۰۸زاججخببهجزلحززحهزززجهحاجهز

  • Q. Moon
    23 December 23، 10:18
    Q. Moon
    زندگی منو هم از پشت چسبیده لاکردار خیلی هم عمیقه U_U
    #بی‌وفا_هم_باشی_عشقی
    بیا بیا که در انتظارش پر پر میشم T^T
    نازحعیحعبحهبنهبحهبجبخل
  • saliva (Ot7)
    18 December 23، 19:45
    saliva  (Ot7)

    سلام

    راستش قصد نداشتم مزاحم شم منو واقعا ببخش

    اخه خودت که میدونی فضاییا تعطیله وگرنه از ددی میپرسیدم مجبور شدم 

    کی بهتر از نویسنده پر سابقه ای مثل تو

    البته مزاحمتی که ایجاد میکنه اذیتم مینمایه

    کوئرنسیا شی.

    اگه یه سینمایی ایرانی ببینیم که خیلی معروف نیست،بعد از داستانش برا فیکشن ایده بگیریم سرقت فرهنگیه؟اخر فیک حتما باید ذکر کنیم په فیلمی بوده یا فقط بنویسیم فیلم بوده کافیه؟

  • Q. Moon
    23 December 23، 10:23
    Q. Moon
    سلام عشق من، چطوری؟ ^^
    مزاحم چیه بچه؟ شما رو تخم چشام جا داری U^U
    جانم بفرما
    خب، ببین تو چنین حالتی از اون داستان یا بخشیش یا هر چیز مربوط بهش الهام گرفتی دیگه. خود این الهام گرفتنه سرقت بحساب نمیاد.. اینجا هم ماشالا حق کپی رایت و اینا وجود نداره ولی اخلاقیات حکم میکنه اول یا آخر کارت اشاره کنی که از اون فیلم الهام گرفتی :>
  • عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه
    28 November 23، 23:32
    عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه

    کلی زر دارم برای زدن، حتما هم میزنم در اون شکی نیست.

    ولی دلم برات تنگ شده بود توله‌سگگگگگگگگگگگگگگگگگ

  • Q. Moon
    29 November 23، 08:35
    Q. Moon
    وااایییی بچممممممممم کجا بودی تو دلم برات اندازه‌ی ک/ون مورچه شده بوووددددددددددد TT~TT
  • عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه
    9 November 23، 11:30
    عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه

    ببین کی بعد مدت ها اومده.

    عمه‌ سادات محبوب دل‌ها

    #عمه_سادات_عشق_تیم_ما

    پ.ن: چرت و پرت میگم چرا.

    مای کویین چه خبررر

     

    از خودم بخوام بگم که اینقدر اعتراض زدیم امسال به مدرسه نصف معلما عوض شدن. این هفته که میاد نه هفته دیگه‌اش میان‌ترمه، معلوم نیست وضعیت چیه.

    مای کویین فیزیک یه امتحان ۵ نمره‌ای گرفت، من که ر.ی.د.م شدم ۲/۷۵ تو کارنامه داد ۱۵ و نیم. یکی از دوستام شد ۳ داد ۱۵ بهش. یکی دیگه هم شد ۳ تو کارنامه بهش داده ۱۹ و نیم:////

    یعنی واقعا فشاریم.

  • Q. Moon
    16 November 23، 08:03
    Q. Moon
    به به، به به!! چشمم روشنننن!!
    بیا دلمو تیکه تیکه کنم برات U_U
    #زندگی_بدون_عمه_سادات_هرگز
    مای کویینت پارس عزیزم😂😭
    نه که تقصیر ماست سنجش ننایجشو دیر داده، جبرانی گذاشتن برامون حتی جمعه صبحم من کلاس دارم🤡🤡

    اعتراض برای چی؟ خوب نبود تدریسشون ینی؟
    یا خدا... چه وضعیتیه ها..

    وا :/// خب اینا رو قطعا در ترکیب با فعالیت کلاسی، حضور و غیاب، حل تمرین و اینا نمره داده بتون وگرنه اینجوری که با عقل جور در نمیاد...
    حق داری بوخودا.. احساس میکنم موقع پخش نمرات ۱۰ ۲۰ ۳۰ ۴۰ میکنن🐈‍⬛
  • عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه
    22 October 23، 19:06
    عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه

    من بالاخره خوب شدم!

    شیرینی چی میخوای مای کویین؟

  • Q. Moon
    31 October 23، 10:33
    Q. Moon
    بسلامتیییییی
    بیشتر مراقب باش، هنوزم ویروس زیاده زبونم لال باز مریض نشی
    تو خودت شیرینی مایی هوبی من U_U♡
  • عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه
    16 October 23، 00:57
    عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه

    یادداشت نکات دکتر مای کویین-

    رعایت میشود با تشکر.

     

    +وان تو تیری فور تشکر تشکر

  • Q. Moon
    16 October 23، 09:54
    Q. Moon
    افرین خوب جزوه برداری کن ک بعد از هزاران تجربه سرماخوردگی و کرونا پرفسور شدم U_U
  • عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه
    16 October 23، 00:56
    عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه

    کرونا گرفتیم کل مدرسه از نوع شدید، حالا چطوری فهمیدیم؟ هفته پیش دوشنبه یکی از هم‌سرویسیام حالش اوکی نبود در حد گلو درد و اینا. سه شنبه و چهارشنبه کلا نیومد، بعد این رفته دکتر دکتر برگشته گفته تو کرونا گرفتی. تا جایی که من فهمیدمم کل مدرسه وقتی گرفتن با گلو درد شروع شده و یهو بدتر میشه.

    من جمعه با گلودرد از خواب بیدار شدم اولش گفتم چیزی نیست یه چندتا قرص بخورم خوب میشم. شنبه هم تا ۳ مدرسه بودم حالم اوکی بود، ساعت شد ۴ من صدام گرفت، بینیم کیپ شد، تنگی نفس گرفتم، سوزش گلوئه بدتر شد و خلاصه اینا. بعد هی میگفتم حالا اوکی میشم و اینا، ساعت ۸ بود برگشتم گفتم من واقعا نمیتونم برم مدرسه. از یه ور کلاس المانیم افتاده ساعت ۸ و نیم تا ۱۰ شب، منم ساعت ۸ به معلمم پیام دادم که آره من مریض شدم عین چی و خلاصه اینا با اجازه کلاس شرکت نمیکنم‌ نوتیفای اسکایپمو هم بسته بودم که هی نوتیف نیاد، امروز رفتم چک کردم دیدم ساعت ۸ و ۳۲ پیام داده bayad biai. همین، نه اِهِنی نه اوهونی نه سلامی نه علیکی هیچی، خلاصه مامانم رفت بهش پیام داد که آره من مریض شدم و اینا واسه همون نیومدم. آره بعد بچه هارم تو مدرسه امروز بردن کاخ گلستان اردو، به هوا همین اردو بودنش میخواستم برم دیدم نمیتونم. الان فردارم نمیرم تا ببینم سه‌شنبه چی میشم.

     

    عععععخهههههههه مبارکه که قبول شدی با تاخیر...

    پخش ناپلئونی-

  • Q. Moon
    16 October 23، 09:57
    Q. Moon
    عجب داستانی شده پس :///
    بلات بازم به دور باشه
    خوب به استراحتت ادامه بده
    این کرونا از وقتی اومده دست از سر بچه ها برنداشته
    مدارسم چون تعداد بالاست قوز بالا قوز میشه اینطور مواقع...
    ولی معلم المانیت چقدر... رفتارش نامناسبه! داداش یه ابراز نگرانی‌ای چیزی... اصن اون به درک شعورت نمیرسه! سلام! یه سلام فاکی بکن! :>>>>>>>

    هییی اشکال نداره اردوهای بعدی خوش بگذرون جا اینم :>
    زودم خوب شو امید ما نباید مریض بمونه ها U_U

    آرهههههه همین الان دارم دنبالکلاس بعدیم میگردم :>
    من میخوام ترک تحصیل کنم اصن ‌ولم کنین😭😭😂💔
  • عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه
    15 October 23، 13:12
    عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه

    مای کویین، مریض شدم عین چی..

    الان دارم به تنگی نفس و سوزش چشم تایپ میکنم.

    مای کویین، یکی تو مدرسه کرونا گرفته، به همه داده. منم امروز حتی با اینکه اردو بود نرفتم‌. کلاسامم کنسل کردم.

    بعد علائمش دقیقا اینطوریه که یخورده گلوت میسوزه و کلا نرمال، بعد یه روز یهو بووووم، حال خراب.

     

    +تو خوبی خودت؟ چطوری؟:>

  • Q. Moon
    15 October 23، 13:42
    Q. Moon
    جونم هوبی من؟!
    واااایییی بمیرم برات بچم بلات به دور باشه T^T

    شت.. چه مریضی‌ای گرفتی مگه..؟
    عههههههه... چرا بعضیا عقلشون نمیرسه وقتی مریضن تو مکانای عمومی و مخصوصا شلوغی مث مدرسه نرن؟
    ایشالا ک زودتر خوب شی.. بمون خونه و بیرون نرو
    چیزای گرم-نوشیدنی زیاد بخور برای گلوت خوبه
    پیشنهادم شربت چهارتخمه (با نبات ک مزش بد نباشه) و شبا قبل خوابم شیرعسل گرمه
    (دومی هم گلوتو آروم میکنه هم به خواب راحت کمک میکنه)

    منم خوبم هانی ممنون T^T
    هی بین خوابگاه و دانشکده در گردش.. کلاسامم زیاده احتمالا رفتو آمدم ب سایت خیلی کمتر شه :>
  • عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه
    3 October 23، 15:37
    عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه

    یه کامنت الکیم بدم آمار بره بالا.

  • Q. Moon
    4 October 23، 11:05
    Q. Moon
    حیحی :> من به قوربانت که به فکر آماری U_U
  • عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه
    3 October 23، 15:34
    عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه

    هستم گرفتار عین خر

    حال نداشته ادامه داستان زر..

     

    وای مای کویین، مدرسه ما اتفاقات عجیبی میفته کلا از شروع ۱۴۰۲. ببین ما یه معلم داشتیم معلم فارسی و عربی بود. خیلی معلم خوبی بود یعنی اصلا مثلش پیدا نمیشه. همه چی خیلی عادی بود خلاصه. بعد اردیبهشت به ما گفته بودن که مثلا بیاید برای روز معلم برنامه آماده کنید کلاسی‌‌. مثلا معلم هدیه به ما افتاده بود. خلاصه این معلم فارسی ما افتاده بود به یه کلاس نهم که روبه روی میز ناظما هم بود. یه روز نمیدونم چی میشه انگار سر همین روز معلم یه اتفاقاتی میفته معلمه میره به بچه های نهم میگه که اعتصاب کنید از سر اعتراض. و مای کویین اخراجش کردن:) یه معلم کار و فناوری زبانم داشتیم اونم اخراج کردن. الانم میخوان معلم ریاضی‌رو اخراج کنن. پارسال خیلی از معلما به خاطر اون دو معلم اخراج شده رفتن. معلم ریاضی مام به هوا نهما مونده. 

    خلاصه خیلی داستان داریمممممم.

    (ادامه داستانو حتما میام تعریف میکنم)

  • Q. Moon
    4 October 23، 11:07
    Q. Moon
    وای وای دقیقا مثل استادای دانشگاه که اخراجشون کردن :<
    همه این ماجراها هم باید وقتی نوبت دانشگاه رفتن من رسیده بیفته هعی گوزگار T~T
  • Nothing
    2 October 23، 21:19
    Nothing

    یه سوال فنی

    منظور جونگکوک از 

    You got me drinking that potion 

    ساندیس بود دیگه؟ 

    لخبد ملیح*

     

     

  • Q. Moon
    4 October 23، 11:07
    Q. Moon
    بیا خودمونو گول نزنیم هانی
    هممون میدونم منظورش شیرموز بوده😔😔
  • عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه
    4 September 23، 19:41
    عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه

    بالاخره از گشادی دراومدممممم

     

    چرا منم از این تفکرات داشتم؟:)

    اصلا تباههههههه بودیمممممممم.

     

    ولی از حق نگذریم جواد خیابانی خودش عامل شاد بودن مردم در بعضی مواقعه، سوتیاش خیلی خوبه😭😂

     

    خواهران و برادران به روایت تصویر:

    یهو زرت اومدن فصل اول گفتن که اره عمر بچه ولی و خدیجه نیست😂

    ببین یعنی تا ۱۰۰ سال نوری اونور تر حق. صنعت فیلم ترکی نابود میشه 

  • Q. Moon
    9 September 23، 10:36
    Q. Moon
    عزیزم ما تا آخر عمر تباه خواهیم بود همگان دسته جمعی!
    الان اینطورم که نگاه دو سال پیشم میکنم که فکر میکردم از تباهی دراومدم و...
    فاک اون موقع که خیلی تباه بودم!!!
    خیلی درده اصن T^T

    #موافقت_بی_مخالفت

    الانم که تازه ننه و باباش دوباره با هم ازداواج کردن :)
    بابا لعنتیا دو دیقه بچتون مال شوهر خودتون باشه ما ببینیم باید چه خاکی به سرمون بریزیم!!
  • عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه
    31 August 23، 16:38
    عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه

    Pt.6
    سلام عزیزم عزیزم سلام دوست ندارم عاشقتم نیستم والسلام.

    در کمال تعجب، مغز مسعود نه تنها خیار نبود، بلکه مغز انسان عادی هم نبود، در واقعیت مغز یه گربه‌سگ بود. در نتیجه مسعود به این نتیجه رسید که حق نداره به خاور گیر بده.

    ار اونور احمد به طرز نامعلومی به کار طنزپراکنی پرداخته بود. شوکت و کوکب دست و پاهاشو گرفته بودن تا خاور بتونه با کمک مسعود دهنشو ببنده.

    احمد: آیا میدانستید کشور قطر در واقعیت همان کشور یوگسلاوی سابق نیست؟ آیا میدانستید اگر پرتقال بخورید یک پرتقال در شکمتان رشد نمیکند؟ و در نهایت آیا میدانستید جواد خیابانی در خیابان بزرگ نشده است؟

    در کمال تعجب مجدد جواد خیابانی وارد عمل شد و شروع به رقابت با احمد کرد. جواد خیابانی یه سر و گردن از احمد بالا تر بود و در نتیجه ممد که هیچوقت نبود ببینه هم وارد بازی شد.

    جواد خیابانی: ولی شما نمیدونید که کریم انصاری فرد هیچ نسبتی با برادران انصاری فر ندارد، مخصوووووصا محمدحسن.

    ممد: ولی توهم نمیدونی که از درخت گلابی نمیشه گردو برداشت کرد.

    جواد خیابانی: اما تیمی که بازی رو ببازه یعنی بازی رو باخته!

    احمد: در نتیجه به قول خودت کسی که لیزر انداخته قطعا تو استادیومه.

    و سکوت! به خاطر جمله احمد نه‌ها! به خاطر جواد خیابانی‌هم نه! چون شوکت وارد صحنه شد و یک راز رو فاش کرد..
    اینکه سیندرلا هست هم نه، اینکه در واقعیت یکی از برادراش بچه عمه اختره.
    حالا کی؟ اینو منم نمیدونم دیگه شوکت باید بگه:/ فیلم ترکی هم خودتونید.

    ادامه دارد...

     

    بالاخره سلام:)

  • Q. Moon
    3 September 23، 07:17
    Q. Moon
    gyuhawdjnksfvپ
    بالاخره پارت دادی هوبی جانم U-U

    گربه سگ :))) عالی اصلا!!
    وای چرا باید دوران تباه کودکیم بیفتم که میترسیدم بخاطر خوردن دونه هندونه، تو شکمم هندونه رشد کنه؟ :))
    جواد خیابانی خیابونی نبوده؟ این چطور ممکنه؟!

    دروغ میگه... من خودم قبلا سبد سبد ازش گردو چیدم U-U
    وای خدایا چقدر این دیالوکا ماندگاره :)))))
    کسی که لیزر انداخته قطعا تو استادیومه!

    فیلم ترکییییییییی!! وای دقیقا فیلم ترکیا همینن :)
    یعنی من نمیدونم این کانسپتو از کارگردانا ترک بگیری، دیگه چطوری میخوان داستانو جلو ببرن :>
  • عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه
    28 August 23، 16:48
    عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه

    خانواده محترم ببینن بدبختم گ. تازه ۳۱ام سالگرد به چوخ رفتن پارسالم بود😂😭.

    حالا یه روز که حوصله داریم ایده نیست:/

    دیشب میخواستم بنویسم ایده نداشتم تا ۳ صبح ران بی‌تی‌اس و اسکیز کد میدیدم😂

     

    اتفاقا این مشکل به منم سرایت کرده:/ نمیدونم چرا اصلا:/

     

    ما جایزه نمی خواهیم، ما کوئرنسیای خوشگل خاله را میخواهیم.

  • Q. Moon
    30 August 23، 16:52
    Q. Moon
    چرا چوخ؟
    یه روزم که ایده داریم، ک/ون نداریم U-U
    این چه زندگیه آخههه؟ هاا؟!!

    بیماری مسری نویسندگی؟

    ای بابا، خجالتم ندین دیگه U-U
    3>
  • عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه
    26 August 23، 11:50
    عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه

    منم از فردا تا پنجشنبه فقط تو مسیر امنیت جانی دارم. بقیه‌اش رو اصلا ندارم.

    ببین خودمم نمیدونم، موضوع رو میدونم، میدونم قراره۰ چطوری ادامه داده بشه ولی گشادمممم.

     

    حق، باید بشینم چک کنم ببینم پارت جدید داده یا خیر.

    منم اگه مثلا بنویسم آره همون ۱۵ صفحه اینا بشه.

    یاخدا😂 حوصله‌تو خریدارم.

     

    بله بله چشم فرمانده😔🤝

    نه نه اتفاقا یکی‌شونو هم کامل ادیت زدم، وقت فکر کنم زیاد از محو کن استفاده کردم یخورده ولی بازم کلی کار هست😂

    #اگر_در_زمان_گفتن_چنین_حرفهایی_خفه_بشوید_من_میرم_کارهایم_را_انجام_میدهم.

    در نتیجه خیلیم آدم مهمی هستی

  • Q. Moon
    27 August 23، 22:04
    Q. Moon
    چرا نداری؟
    واییییییی دقیقا میفهمم چی میگی!!
    منم تو این مدت صد تا چیز شروع کردم ولی همه نصفه نیمه موندن و مغزم گشادیش میاد هیچ کدومو تموم کنه T^T

    منی که خیلی وقته حال ندارم بخونم!
    البته.. جدیدا دو تا کار دارم میخونم... ولی خب دیر به دیر!
    مثلا هفته ای دو صفحه میخونم که اونم با بیحالیه :/
    هعی...

    آفرین سرباز T^T
    کارتو انجام بده تا جایزه بگیری!
    البته من که جایزه ای ندارم برات! U-U
  • عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه
    24 August 23، 20:11
    عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه

    لیلیلیلیلیییییی

    ادامه میدمششششش، فقط فعلا ایده ندارم باید بشینم فکر کنم، اگه نشه بنویسم فکر کنم نوشتنش بیفته یکشنبه:|

    مشخصه که در طول مسیر کلا بیکارم و نمیتونم کاری کنم؟

    منم یه بار به کلم زد فیک بنویسم، بنده خدا از فروردین پارسال بی نتیجه مونده😂

     

    ما این چیزا حالیمان نمی باشد.

    ببین تازه ۱۸۹ صفحه هم نه، ببین تا پارت ۱۶۴ هر پارت حدود ۳ ۴ صفحه، از ۱۶۵ به بعد هر پارت نزدیک ۳۰ صفحه یا بیشتر.

    منم بیکار😂

     

    مای کویین، نمیدونم چرا ولی دارم تنبلی میکنم سر کلاس طراحیم، سر این کارای ترکیب بندی سفال و شیشه و پارچه نمیدونم چرا چه مرضی دارم که سایه‌شو نمیزنم، الکی به معلمم گفتم تموم شده چون کار سایه‌زدنش نزدیک ۴ جلسه طول می‌کشه که یه ترمه، باید خودم یه روز یه غلطی بکنم‌.

    بیا منو مجبور کن بشینم عین ادم سایه این کارو ۵ تا کار دیگه رو بزنم😔😂

  • Q. Moon
    25 August 23، 12:33
    Q. Moon
    وای منم تو ماشین تو راه که بودیم
    هیچ غلطی نتونستم بکنم
    میخواستم بنویسم ولی خب یه ور مامانم بود یه ور خالم
    خطر جانی و حیثیتی داشت نوشتن U-U
    چراااااااا؟

    خب همون دیگه کافر تعداد صفحه هاش کم بوده!
    من هر پارتم دست کم 15 صفحست :)
    تازه الان یه جدید شروع کردم فقط پارت 0ش 60 ص شده U-U

    نبینم تنبل بازی در بیارینا هوی!! T^T
    بدویین برین کاراتونو انجام بدین وگرنه قهر میکنم دیگه جوابتونو نیمیدم U-U
    الکی مثلا من خیلی آدم مهمیم که جواب ندادنم به چیز کسی باشه U-U
  • عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه
    23 August 23، 15:00
    عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه

    عررررر بالاخره اومدیییییییییییییییی. 

    باشه ولی تنها دلیلی که ادامه داستانه‌رو ننوشتم تو بودی، میخواستم اول بیای بعد🙂

    وای وای حالم خوبببببببببببب.

    دوباره به روتین قبلی برگردیم هر ۴ ثانیه کامنت میدم چون دارم میرم مسافرت و خب، تهران نبودن برای من مساویه با زندگی بی هیجان😂💔 در نتیجه اینجا میام خودمو سرگرم کنمممممممم.

    +حواسم باشه ادامه شوکتلا رو امروز فردا اوکی کنم😂

     

    #کلا_اری_به_شکنجه_رایدر

    بچم رایدرو جد و آبادشو با خاک یکسان کرده، دیگه نمیدونم رایدر چطور زنده‌اس😂

    پس باز همزاددددددددددد، البته من درحدی خشن هستم که طرف زنده نمونه😂^^

    من یه فیکشن سگ‌های نگهبان پیدا کردم باز، ۱۸۹ پارت، کلا تا پارت ۱۶۴ باید زجه بزنی هی، ولی نویسنده‌اش دیگه از همین 2023 اپشو کلا نامنظم کرده، ولی مثلا 2021 و 2022 منظم بود. من فکر کنم ۱۷۱ پارت خوندم. ولی نمیدونم چرا نمی تونستم باهاش گریه کنم:/

    منتظرم برم برای قاتل رایدر(پسرعموی عزیزم)یه روزی تعریف کنم😂

     

    با قیافه جوکر-

  • Q. Moon
    24 August 23، 12:44
    Q. Moon
    آرهههههههههه
    الان دیگه اومدم باید ادامه بدیییی!
    آره خدایا روتین حقیقی زندگیم همینه اصن T^T

    رایدر بخبخ T-T
    گوناه داره که
    #ددی_سارد_خاشن U-U
    یا خدا من کل فیکم به 189 صفحه نمیرسه :) چطوری مردم انقدر پارت میدن؟
    مغزشونو...
    وای دو سال آزگار مرتب پارت داد؟ بعد من یه فیک ده قسمتی رو نتونستم مرتب بدم :))
  • عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه
    17 August 23، 16:14
    عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه

    مای کویین، کجایی:(((((((((((((((((((((

  • Q. Moon
    20 August 23، 12:20
    Q. Moon
    همین جااااااا!!
    من برگشتم T^T
    هنوز زندم و تمنا دارم که شما هم منو بخاطر غیب شدن این مدتم نکشین :)) 3>

    چطوری هوبی من؟
    وای چقدر که دلم برای کامنتای هر روزت تنگ شده بود T-T
  • Nothing
    9 August 23، 11:09
    Nothing

    میدونم گفتی درگیر پرستاری بچه و ازین داستانا هستی ولی محض رضای خدا یه ندا به بفهمیم سالمی^-^

    من این هفته اصلا نتونستم برم تو تل نمیدونم اونجا پیامی گذاشتی یا نه :(  

    .....

    اگه مشکلی پیش اومده و میخوای با کسی درمیون بزاری من اینجا هستم :)

    ..

    بخدا ک بنفشت دارم😔💜

    ...

    پ.ن:اینم موزت😔🍌

     

  • Q. Moon
    20 August 23، 12:25
    Q. Moon
    حییییییح ببخشید توروخدا این موش موشک انقدر شیطونه که من حتی نمیتونستم لپتاپ روشن کنم T^T
    تا روشن میکردم و میومدم یه چیزی بنیوسم میومد با کیبوردم پیانو میزد قشنگ همه چیزو میریخت به هم :))
    ولی بنده دیگه برگشتم خونه و تماما در خدمت شوما خواهم بود T^T
    فقط یه چند روز دیگه که انتخاب رشته دانشگاهم تموم شه U-U
    بخدا پاک به دانشگاه برسه آتیشش میزنم که برای رسیدن بهش باید این همه استرس بکشیم T^T


    ای خدااااااا من به فدای تو آخه بچه که انقدر به فکر و شیرینی :)
    نه عزیزم همه چیز عالیه ولی واقعا قلبم گرم شد وقتی این تیکه پیام رو خوندم ^^
    خیلی دوست داشتنیه که میدونم اگه مشکلی برام پیش بیاد هستین و منم همیشه شنونده حرفای شما خواهم بود
    پس هر وقت چیزی خواستی بگی بدون که سیا هست شیرین عسل :) 3>

    بوراههههههه 3> 3> 3> 3> 3> 3> 3> 3> 3> 3> 3> 3> 3> 3> 3> 3> 3> 3> 3> 3> 3> 3> 3> 3> 3> 3> 3> 3>
    (پ.ن: افسانه ها میگن این قلبا تا دم در هایب ادامه داره U-U)

    ای بابا از کجا فهمیدی من موز دوست دارم؟ u-u
  • عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه
    5 August 23، 21:27
    عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه

    دلتنگ زمانی که هر دو ساعت کامنت میدادم 

  • Q. Moon
    20 August 23، 12:25
    Q. Moon
    بهدا که من بیشتر دلتنگ این بودم که بیام و ببینم پیام دادی :))) 3>
  • عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه
    1 August 23، 21:19
    عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه

    بعد ببین قرار شد با ساطور و قابلمه و گوشت کوب بریم به سراغش و یه کاری کنیم با شکنجه زندگی کنه.

     

    یاح یاح یاح، ولی واقعا جای مارشال خالی بود.

     

    ++++++

     

    بله بله یاح یاح 

  • Q. Moon
    20 August 23، 12:32
    Q. Moon
    #آری_به_شکنجه
    ولی جدی اگه عضو مافیا بودم دلم میخواست نقش شکنجه کردن کسایی که دستگیر میکنن رو داشته باشم و به حرف بیارمشون :)))
    بیمار روانی هم نیستم T^T این تهمتا به من مظلوم نمیچسبه U-U

    یوهاهاهاها! *خنده شیطانی توی راه پله که قشنگ صداش بپیچه*
  • عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه
    1 August 23، 17:02
    عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه

    کامنتم نیومده؟

    #شکست_عخشی

  • Q. Moon
    1 August 23، 17:04
    Q. Moon
    چرا دارم جواب میدم مادر T^T
  • عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه
    28 July 23، 17:28
    عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه

    خودش که دیده بوده، سه بارم با من دیده که دوبارش امروز و دیروز بوده😂. دیشب و پریشب رفته بودیم ایستگاه صلواتی گردی مفت خوری، هی میگفت من اگه رایدرو ببینم...

     

    Pt.5
    درمان ناباوری در کمال ناباروری.

    کروئلا وقتی تعجب جمع رو دید جلو اومد و گفت: سعی کنید به گرایش‌ها احترام بذارید، تا حالا با جامعه LGBT مواجه نشدید؟ عجب بابا عجب.
    فرشاد و علیرضا که دائما سر تکون میدادن، از اونا جدا شدن و با سمت سعید والکور رفتن. شوکت و کوکب رفتن تا آب بخورن و از جمع دور شدن.
    اهم، برادر‌های شوکت رو که یادتونه؟ بریم سروقت ممد، خودتون که میدونید ذاتا نیست که ببینه. ممد اطراف کاخ با یکی از سگ‌ها، یعنی چیس نگهبانی میداد. مارشال رو هم آورده بودن تا به عنوان دلقک در کاخ اجرا داشته باشه.
    (بماند که سر اومدن یه دور ۴ تا رنگ ریخت رو خودش)
    همون طور که مشغول بودن مسعود با کامیون خیار ها اومد.‌

    ممد: داش قربون دستت، بی‌شعور چرا اینجا فقط ته خیاره؟ باز نتونستی جلوی اون جاروبرقی رو بگیری؟

    مسعود: هوشه درست حرف بزنا، نذار برم بگم حقوق شوکت رو رفتی برای دختر وزیر دستمال توالت خارجی خریدی.

    ممد: حالا که اینطوریه منم میام میگم که خاور( زن مسعود) رفته همه پولای تورو که از پوست آدامس فروشی به دست آوردی رفته ریخته تو صورتش.

    مسعود که به شدت کفری شده بود خاور رو صدا کرد. خاور که سلانه سلانه با کفش های پاشنه بلندش میومد، به مسعود سلام کرد. پشت بندش کوکب و کروئلا هم اومدن.

    خاور: مسعود!

    مسعود: بله با کی کار دارید...خاور؟

    خاور: آره🥺(:/)

    مسعود: چه گ.و.ه.ی خوردی با صورتت آخه زن؟

    کوکب: بابا این دیگه خاور نیست ۱۸ چرخه.

    کروئلا: لااقل از تو(مسعود) خوشگل تره شده، با اون قیافه عین خیارت. مغزتم که از خیاره، باور نمیکنی ببینیم.

    مسعود: الان ثابت میکنم که مغزم خیلی هم عادیه، مارشال، اشعه‌ایکست رو درار.

    مارشال دستگاه اشعه‌ایکس رو روی سر مسعود گرفت و در کمال تعجب متوجه شدن که مغز مسعود...

    ادامه دارد...

     

    بعد از نزدیک یک ماه

  • Q. Moon
    1 August 23، 17:10
    Q. Moon
    عجب! پس من قایمکی و یه طوری که شما نفهمید! یه نامه مخفی برای رایدر بفرستم که فرار کنه U-U

    جررر میبینم که سگ های نگهبان هم وارد داستان شدن U-U

    آه خدایا من از این دلقکا میخوام :))

    18 چرخخخخمسبندمرسنبئ
     مغز مسعود... واقعیه؟ :))
  • عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه
    28 July 23، 01:57
    عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه

    حق حق حقققققق.

    امروز پیرعموم از ساعت ۱۱ صبح تا ۱ شب هی میگفت من اگه رایدرو ببینم سرشو با چاقو جدا میکنم‌. وقتی زیاد فیلم سینمایی سگ های نگهبان دیدی.

  • Q. Moon
    28 July 23، 04:23
    Q. Moon
    وایسا.... یعنی انقدر که تو دیدیش اون هم میدونه چی به چیه؟ :)))
  • عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه
    24 July 23، 21:53
    عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه

    ببین اگه واقعیت داشت من خودمو میکشتم:)

    بعد بدونه ریکشن بود، چیس میره به اسکای میگه که من ازت خوشم میاد، اسکای میگه ببخشید چیس اما... و بعد میگه نمیخواد توجیه کنی و اینا. کلی افسرده میشه بعد اسکای میره به اورست میگه تو برو بهش پیشنهاد بده حالش خوب شه:/

    دهن منه‌ره وا نکنید.

  • Q. Moon
    26 July 23، 13:19
    Q. Moon
    اقا این کارو با بچم چیس نکیننننن😢😢
    فلاف بنویسین.. عشقولی بنویسین
    صاااافتتتتت بنویسیننن T^T
  • عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه
    22 July 23، 12:18
    عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه

    بعد مثلا رفته بودن مغازه آقای پورتر رو از آتش سوزی نشون بدن، چی میشه مارشال اون داخل گیر میکنه، چیسم هم نگران رایدر بود هم مارشال، بعد وقتی مارشالو نجات میدن رایدر میاد تیکه میندازه که مارشال من خیلی خوشحالم که تو سالمی برعکس یه سگی که من اینجا دارم. 

    بعد چیس میاد تو پایگاه میگه‌ که رایدر چرا اینقدر منو ناراحت کردی، بعد رایدر میگه که هومممم بذار فکر کنم، تو نافرمانی کردی از من، مارشال ممکن بود بگیره!(خب به ع.ن.م که نافرمانی کرد) بعد چیس گفت که پس من میرم توی خونه‌ام اینقدر میمونم تا بمیرم، رایدرم گفت برو من که جلوتو نگرفتم و برای مجازاتت هفته دیگه روزی فقط یه وعده باید غذا بخوری. چیسم گفت اوکی اگه دیگه منو نمیخوای منو ببر به پناهگاه و فقط چند دقیقه صبر کن. بعد همه ناراحت بودن و اومدن همدردی با چیس، بعد راکی به بقیه گفت که من برم ماجرا رو برای شهردار گودوی تعریف کنم؟ مارشال میگه حالا صبر کن و اینا اما بدون اینکه کسی بفهمه راکی میره ماجرا رو میگه، بعد یه روز میگذره شهردار گودوی میاد زنگ میزنه به رایدر که آره چیس دیروز اینجا بوده، بعد رایدر همه‌‌رو میخواد اما قبل اینکه اصلا بیاد بگه موضوع چیه همه میگن تو به چیس بی توجهی کردی و کلا اذیتش کردی پس ما میریم، رایدر سوار موتورش میشه که خودش بره، یهو یه صدا ناله میشنوه که یعنی من مشکلی دارم و کمک میخوام، میره میبینه چیسه. بعد همونطوری که چیس بین دست‌هاشه میفهمه که داره به سختی(ای جان)نفس میکشه، خلاصه مارشالو خبر میکنه، اما به قول راکی برای نجات دادنش دیر بود و بعد ۵ دقیقه میمیره، رایدرم میندازن زندان.

    هعی 

  • Q. Moon
    24 July 23، 12:27
    Q. Moon
    منی که موقع خوندن اول فکر میکردم یه قسمتی از خود کارتونه و پشمام ریخته بود تا وقتی فهمیدم فیکه :))
    ولی فاک چرا انقدر تراژدی؟ بچم چیسسس :((((
  • عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه
    21 July 23، 23:33
    عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه

    بازم خوبه😂

    یدونه بود، واقعا غمگین بود ولی یه جاش جر خوردم، راکی رفته بود برای شهردار گودوی تعریف میکرد که اره چون چیس به رایدر گفته بوده که من تو ۱۵ ثانیه میرسم اما تو ۱۹ ثانیه رسیده فلان فلان.

    من: اخه آشغال، گوساله، الاغ، گراز، شغال، لااقل می گفتی ۱۶ ثانیه:))))

  • Q. Moon
    22 July 23، 11:00
    Q. Moon
    وای خدایا درد سر 4 ثانیسسسس!!!!
    یاد اینایی افتادم که مثلا به جای OK مینویسن K
    خیلی تو زمان صرفه جویی میشه U-U
  • عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه
    21 July 23، 16:05
    عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه

    عههه به سلامتی.

    نکته: فیلم سینمایی‌ش مثبت ۱۳‌اس😂😂😂

    وای، نشستم عین اسکلا فن‌فیک از چیس میخونم.

  • Q. Moon
    21 July 23، 17:01
    Q. Moon
    خب اون که کلا 3 سالشه عقلش نمیرسه هر چیم باشه😂
    وای منم از هر چی خوشم میاد باید فن فیکاشو درو کنم T^T
  • Baby Bunny
    20 July 23، 20:26
    Baby Bunny

    بیب؟ 

    باز مفقود الاثر شدی که:/...

  • Q. Moon
    21 July 23، 08:03
    Q. Moon
    ببخشید توروخدا T^T
    فقط ترجیح میدم جواب دادن کامنتاتونو بذارم وقتی که رو مود خوبیم که قشنگ با جون و دل جواب بدم :) 3>
  • عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه
    19 July 23، 11:07
    عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه

    بشین فیلم سینمایی‌شو ببین عر بزن:)

    جمعه با پسرعموم(کوچیکه‌شون) تنها بودم، بعد اینطوری بودیم که رایدر گ.و.ه خورد اون حرفارو به چیس زد که باعث بشه فرار کنه، بعد عذاب وجدان گرفته واسه من مردک دیوث:/

  • Q. Moon
    21 July 23، 08:24
    Q. Moon
    اتفاقا دارم میرم مسافرت خونه خالم.. اگه پسرخالم (کوچکه هنوز البته خیلی مغز فندقیش نمیرسه 3> T^T) بشینه یه جا
    شاید با اون ببینم :))
  • عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه
    18 July 23، 21:13
    عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه

    خب پس برگردیم سر چیس و اسکای

  • Q. Moon
    19 July 23، 09:43
    Q. Moon
    بریم بریم.. حقیقتا دلم میخواد بشینم از اول ببینمش ولی حال ندارم :((
  • عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه
    18 July 23، 18:33
    عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه

    اصلا مگه چندتا چیز خوب تو دنیا هست که ما بخوایم یه بار ببینیم؟

    نمیشه فقط یه بار اخهههههههه 

  • Q. Moon
    18 July 23، 21:05
    Q. Moon
    دوستان چتر همراه داشته باشین! بارش حق!!!
  • عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه
    17 July 23، 21:01
    عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه

    چقدر منی، من الان همه کتابا و سریال و انیمیشن و اینارو حفظم از بس دیدم، فکر کنم تنها چیزی که کلا کم دیدم این وسط انیمیشن the secret life of pets ئه.

    اصلا نمیتونم ازشون جدا شم، کسیم حرفی بزنه این وسط من جرش میدم.

  • Q. Moon
    18 July 23، 06:58
    Q. Moon
    من اگه از یه چیزی خوشم بیاد، دوباره میرم سراغش چون واقعا نمیتونی توی یه بار دیدن یه فیلم
    یا یه بار خوندن یه کتاب
    همه چیزشو ببینی
    همیشه بار اول یه چیزهایی از دستت در میره.. یا مثلا متوجه اهمیت بعضی از صحنه ها نمیشی
    اما برای بار دوم که میبینی میگی "شتتت!!! پس اون چیزی که تو صحنه آخر نشون داد اینجا هم میشد بهش پی برد!" 
    یا همچین چیزی :))
  • عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه
    17 July 23، 15:35
    عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه

    شبیه تمامی اندام کاف‌داره.

     

    پ.ن: منم سر همه چی اینطوریمممم.

     

    من شانس آوردم که ابراهیم تاتلیس نوحه نخونده تا جایی که میدونم، وگرنه از پس فردا گ.ا.ی.ی.د‌.ه میشدم باهاش، ولی کلا اهنگاشو دوست دارممم 

  • Q. Moon
    17 July 23، 19:05
    Q. Moon
    *بیگ لایک*

    من اگه از یه چیزی خوشم بیاد باید گندشو در بیارم U^U
    یه فیلم یا سریالو ده بار ببینم
    اهنگو انقدر گوش کنم که خود خواننده از خوندنش پشیمون شه
    کتابو انقدر بخونم که دفعه بعدی که میخوام برم سراغش کتاب جیغ بزنه "نه بسه دیگه انقدر لامو باز نکن U-U"
  • عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه
    17 July 23، 01:02
    عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه

    مای کویین، خیلی یهویی اومدم اینجا ببینم چه خبره، منتها نمیدونم مغزم چی حس کرد الان که دارم این کامنتو می نویسم اهنگ ابراهیم تاتلیس تو مغزم پلیه.

    پ.ن: ولی اگه تو سایت بود خیلی سمی میشد.

  • Q. Moon
    17 July 23، 11:30
    Q. Moon
    وای اینو گفتی یاد خواهرم افتادم خیلی با زنده بودن ابراهیم تاتلیس درگیره.. میگه هر کی جا این بود تا حالا صد بار مرده بود :)
  • عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه
    16 July 23، 21:39
    عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه

    زیباست، زندگی زیباست.

     

    پ.ن: یه ویدیو بود، میگفت:

    روانشناسا: اگه یه فیلم رو برای چندبار ببینید مریضیه.

    منو خانواده برای بار هزارم پایتخت.

    حق بود.

  • Q. Moon
    17 July 23، 11:49
    Q. Moon
    در حال حاضر زندگی بیشتر شبیه یکی از اندام های کاف دار بدنه *اموجی راه رونده به سوی افق*


    منی که دقیقا دیروز یه سریالو برای بار 5ام شروع کردم U^U
  • عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه
    16 July 23، 00:13
    عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه

    اتفاقا با اونا بیشتر هماهنگ بودم و خبر داشتن از اول چون ۹۹ درصد کار خودشونه، اکانتم من نزدم یکی دیگه زده😂

     

    پ.ن: این درست نیست که من میشینم برای بار ۸۰۰ هزارم فیلم سینمایی سگ های نگهبان رو میبینم.

  • Q. Moon
    16 July 23، 16:57
    Q. Moon
    واو خب پس دیگه حرفی باقی نمیمونه
    منم خیلی وقت بود اینستا رو پاک کرده بودم.. گوشی جدید که گرفتم خواهرم عین عزرائیل ایستاد بالا سرم گفت اکانت اینستا بزن😂

    پ.ن: این درست نیست که من دلم میخواد یه چیزی ببینم ولی همزمان حسشو ندارم... وگرنه میشستم برای بار 800 میلیونم سریال آرکین رو میدیدم T0T
  • عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه
    15 July 23، 20:27
    عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه
    بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است

    ********************

    اینم منم، امشب فالو میکنم.

     

    کلا دیگه به کسی نمیگم، از بابت همکلاسی‌هام مطمئنم، با یکی از معلمامم هماهنگم. دخترعمو و پسرعمو همسن خودم هم مطمئنم‌. اون یکی‌شون نگه هیچ مشکلی پیش نمیاد

    #رحم😂

  • Q. Moon
    15 July 23، 20:32
    Q. Moon
    حله :)

    داداشم اینطوری که تو گفتی تا الان فقط من نمیدونستم که منم دیگه میدونم 😂😂😂
  • عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه
    15 July 23، 15:08
    عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه

    اگه اینستا هستی آیدی بده یا خودم بدم^-^

     

    اتفاقا امروز یه محکم کاری هم کردم که اینطوری بود که رفتم به مامانم گفتم اره چون سر قایم موشک زیاد میرفت چشم میذاشت ناراحت بود منم گفتم برات خوراکی میگیرم‌.

    البته ناراحت بودن که بود ولی خوراکی برای اینستاس😂

  • Q. Moon
    15 July 23، 18:49
    Q. Moon
    اینستا دارم ولی والا استفاده نمیکنم اصلا
    آیدیم اینه querencia.o_x
    ایشالا صد سالی یه بار آنلاین میشم ببینم چه خبره U_U

    بسیار هم عالی و شک بر نینگیز U_U *لایک*
    مراقب باش لو نریا من استرستو گرفتم از این جا T0T
  • عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه
    14 July 23، 22:31
    عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه

    بهترین جا: اینستا و پینترست

     

    مای کویین، من یواشکی اینستا دارم، بعد امروز یکی از پسرعموهام که ۶ سالشه فهمید، وقتی یکی دیگه از پسرعموهام اومد بلافاصله به اون گفت که حالا از این بابت مشکلی نیست، بهش وعده کرانچی و آدامس خرسی دادم که جایی چیزی نگه، البته کلا رازنگهدار هست، اما باید تو این مورد یخورده حساسیت به خرج بدم.

    بیا با من دست به دامن اماما و پیامبرا که نره بگه😂

  • Q. Moon
    15 July 23، 08:33
    Q. Moon
    و منی که کلا زیاد از هیچ کدوم استفاه نمیکنم.. یعنی کلا اینطورم تو فضای مجازی
    جدیدا گیر دادم به تل ولی اونم خسته شدم دیگه احتمالا یه مدتی نرم دیگه

    به به، به فاک رفتنت رو تبریک میگم هوبی جان :))
    عه خب اگه راز نگهداره که خوبه.. ولی دیگه نمازات قضا نشه که هنوز خرت از پل نگذشته U_U
  • Baby Bunny
    14 July 23، 20:14
    Baby Bunny

    عادی که نیست ولی ایول هرچی هم باشه تنها نیستم 😔😂

  • Q. Moon
    15 July 23، 08:34
    Q. Moon
    با همدیگه دیوونه بودن اصلا لذتش بیشتره T^T
  • عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه
    14 July 23، 00:00
    عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه

    حق در حد لیگ عربستان.

     

    خطاب به اونایی که میگن مثلا اسکای با هرکی به جز چیس شیپ و اینا و منبع‌شون: به حضرت عباسه: داش تو ادیت میزنی که فلان شیپ واقعیه؟ اینا بدون ادیت واقعین!

  • Q. Moon
    14 July 23، 00:06
    Q. Moon
    آه ولی الان رو یه فازیم که نیازمند فن آرت انیمه ای از این دوتام بلکه یکم صافت شم 😔😔😔
  • Baby Bunny
    13 July 23، 23:06
    Baby Bunny

    😂😂

     

    .....

     

    بیب من به یه سندروم دیگه ام مبتلا شدم... سندروم بلاگ یابی! 

     

    فقط منم که تو کامنتا دور میزنم ببینم کیا بلاگ دارن بعدم میرم بلاگاشونو می‌بینم؟! یا کس دیگه ای هم مثل من دیوونه شده؟! لطفاً اعلام کنید تیمارستان تنها نمونم از تنهایی بدم میاد 😔😔😂

  • Q. Moon
    13 July 23، 23:57
    Q. Moon
    جر نه باید اعتراف کنم که منم اون موقع که تازه اینجا رو زده بودم همین کارو میکردم 😔😂
    سو.. یا کاملا عادیه... یا اگه نیستم هم هر دومون با هم روانی ایم برو حالشو ببر 😔😔😂
  • Baby Bunny
    13 July 23، 11:08
    Baby Bunny

    *بوس پروازی:)*

    خدا نکنه T^T

  • Q. Moon
    13 July 23، 22:43
    Q. Moon
    یه مدل بوس مخصوص خودم که نمیدونم چطوری توصیفش کنم :/*
  • عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه
    12 July 23، 23:48
    عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه

    الانم یه بعضیا میگن: آره پول خونه قیافه اخلاق آیفون ۱۴ پرومکس.

    خیلی دوست دارم بزنم دهن بعضیا🤡

     

    حالا اصلا بحث ریل بودن که مشخصه ریله، حتی اگه یه طرفه هم باشه هر بنی‌بشری ببینه میفهمه چیس عاشق اسکایه، دیگه شکی درونش نیستتتتتتتتتتتتت

  • Q. Moon
    13 July 23، 22:43
    Q. Moon
    آره خداییش هجوری حساب کنی.. حتی بگیم اسکای هم حسی نداره یا اصلا متوجه نیست
    ولی چیس واقعا از اسکای خوشش میاد.. اصلا من از همون لحظه ای که اینو فهمیدم دیگه روانیشون شدم :)))
  • Baby Bunny
    12 July 23، 22:35
    Baby Bunny

    معذرت واسه چی سوییتم؟! 

    مثل خر نگران شده بودم T^T

    شکست نفسی نفرمایید ما در خدمت شماییم بیبی 

  • Q. Moon
    12 July 23، 23:39
    Q. Moon
    *ذوق خری* :))
    قربون تو بشم من که انقد ماهی بان بان T^T
  • Baby Bunny
    10 July 23، 21:04
    Baby Bunny

    بیبی؟! 

    حدود سه روزه که نیستی.

    لطفا اعلام حضور کن کم کم دارم نگران میشم:‹

     

  • Q. Moon
    12 July 23، 22:06
    Q. Moon
    معذرت میخوام بیبی بوخودا T^T
    این هفته اصلا خونه نبودم.. هنوزم نیستم
    احتمالافردا شب برگردم.. اون موقع در خدمتتونم دیگه😔😔
  • عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه
    10 July 23، 10:50
    عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه

    خطاب به اونایی که میگن: به نظر می رسید که چیس به اسکای بیشتر از یک دوست نگاه میکنه اما تکذیب شد.

    همون لحظه روی جلد بازی جدید پاپ‌پاپ‌بوگی که جیک خریده بود: نمایان شدن چیس و اسکای.

  • Q. Moon
    12 July 23، 22:09
    Q. Moon
    اصلا هر کی هر چی میخواد بگه
    تا وقتی چیس این‌طوری به اسکای نگاه میکنه
    شما از من میخواین به ریل بودنشون ایمات نیارم؟
    نمیشه که، آیا انسان نباید بینا باشه و نشانه‌های ریل بودنو دریابه؟؟ :)))
  • عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه
    9 July 23، 15:52
    عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه

    اصلا یعنی چی، ببین فرند شیپ میگیم اوکی، ولی ما چیس و اسکای رو واقعا شیپ میکنیم، فرند نیست.

     

    هردومون، بلااستثنا. ولی من  اگه یکیو داشتم که عین چیس دوسم داشت دیگه چیزی نمیخواستم.‌

  • Q. Moon
    12 July 23، 22:13
    Q. Moon
    وایییی بخدااااا
    ادم یکیو داشته باشه که مث چیس نگاش کنه دیگه چی میخواد؟ اصلا روش میشه چیزی بخواد دیگه؟ U_U
  • عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه
    8 July 23، 20:32
    عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه

    درسته من اینجا یخورده توهم زدم، ولی اینجا دیگه توهم نمی زنم نه؟:)

  • Q. Moon
    9 July 23، 13:19
    Q. Moon
    ینی داری میگی دوتامون توهمیم؟ U_U
  • عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه
    8 July 23، 17:07
    عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه

    منی که اگه بیان بگن چیس دیگه اسکایو مثلا دوست نداره افسردگی میگیرم.

    منتها یدونه از این سایت‌های فندوم نوشته چیس اسکایو دوست داره، اسکای مارشال، مارشال اورست، اورستم چیس. یعنی اگه واقعی باشه خودمو جر میدم.

  • Q. Moon
    9 July 23، 13:20
    Q. Moon
    وای این چند ضلعیش فورو رفت بم که :// خیلی افسرده کنندس اینطوری نوموخوامممم😭😭
  • عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه
    8 July 23، 12:35
    عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه

    حق‌..

     

    بعد مثلا کمپانی اسپین مستر یه حالت اسپانسر طور و اینا داره برای کارتون، این یه بار بیانیه داده که نه اصلا هم عشقی وجود نداره و اینا. منتها نمیدونم چطوری گ.ا.ی.ی.د.ن.ش که بعدش دوباره بیانیه داده که هرطور دوست دارید فکر کنید شاید باشه.

  • Q. Moon
    8 July 23، 16:44
    Q. Moon
    اقا اصلا نظر ندین در این مورد بذارین ما فانتزیمونو بزنیم :))
  • عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه
    7 July 23، 21:36
    عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه

    مای کویین ببین فاصله منطقه ۱۷ تا ۵ تهران ۳۰ دقیقه فوق فوق فوقش ۴۰ دقیقه‌اس، و امروز این مسیرو دو ساعته رفتم... همه جا ترافیکککککککککککککک.

     

    پ.ن: با تموم شدن کنکور برگردیم به سگ‌های نگهبان، چی شد که بعد فصل ۱ و ۲ مومنت‌های اسکیس(شیپ کیوتم) محو شدن، چی شد که اینجوری شد؟

  • Q. Moon
    8 July 23، 07:55
    Q. Moon
    ترافیک مزخرفترین چیزه و تنها دلیل خوشحالیم برای اینکه راننده نیستم :)) چون برا راننده ها دهن سرویس کننده تره...

    بس که ملت چیزخوری کردن و سازنده ها تصمیم به حذف کردن...؟
  • عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه
    7 July 23، 10:16
    عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه

    خوبه دیگه، راحت شدی فعلا.

    حالا هم بیا بغلمممممممم

  • Q. Moon
    7 July 23، 11:24
    Q. Moon
    بغل روحی خیلی محکممممممم**
  • عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه
    6 July 23، 00:13
    عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه

    انشالله اگر خدا توفیق بده.

     

    نه نه این با ابرو روپایی میزنه‌.

     

    یاح یاح.

     

    پ.ن: و آرزوی موفقیت برای کویینم 

  • Q. Moon
    7 July 23، 07:54
    Q. Moon
    عجب پس لازم شد ببینم :)

    یوح یوح

    پ.ن: مرسیییییی :)) بعد از امتحان یه جوری خوابیدم که انگار نسل ماموت ها رو برگردوندم ^^
  • عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه
    5 July 23، 15:58
    عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه

    و شوکتلا تقدیم میکند.

     

    Pt.4
    دیگه گیسمت نَمیشَه اینگار...

    یاح یاح، یخورده حساس شد نه؟ سوگنگ یهو ظاهر شد و خطاب به فرشاد گفت:

    سوگنگ: یعنی خود خری، بازم که ر.ی.د.ی داداش.

    حالا جریان از چه قراره؟ کوکب یه کبکی داشت که خیلی خاطرخواه داشت اما بسیار عن‌اخلاق بود. این کبک پارسا پیروز فر بود و حالا ر.ی.د.ه بود روی سر کوکب. تمیز کردنش هم فقط با ویتامینه های اکبرمشتی ممکنه اما وسط میلان بستنی فروشی اکبر مشتی از کجا گیر بیاریم؟ فقط زن اکبر یعنی کبری توی میلان شعبه داشت. در همین حین در حال ناراحتی بودن که یهو فرشاد گفت:

    فرشاد: صبر کنید، من یادم رفت بگم، مهمونی توی آنکارای نیوزیلند برگزار میشه. اصغر، داداش اکبر، اونجا شعبه داره. میتونیم از اون هم تا حدی نتیجه بگیریم.

    با گفتن این حرف، شوکت و کوکب و پارسا و فرشاد و علیرضا(سوگنگ) سوار بر خر شرک به سمت نیوزیلند پرواز کردن. بعد از رسیدن به لس‌آنجلس که پایتخت اونجا بود، ویتامینه اکبرمشتی جلوشون ظاهر شد و به طرز عجیبی تام کروز رو دیدن که داشت با بستنی زعفرانی نعمت عکس می گرفت. اهمیت ندادن و با ۷ ساعت منتظر موندن در صف، (به اختلاف ساعت توجه شود) بالاخره کوکب رو تمیز کردن. فقط ۱ ساعت تا آغاز مهمونی مونده بود و شوکت و کوکب و پارسا باید میرفتن. وارد قصر سلطنتی باکینگهام شدن و کروئلا رو دیدن که داشت با عموپورنگ دعوا میکرد، گویا عموپورنگ با اسم پورنگلا به اونجا اومده بود و قصد مبارزه با کروئلا رو داشت. از اونا گذشتن و به پارت اصلی مراسم رسیدن، جایی که حمیرا در حال بوسیدن شهره صولتی بود...

    ادامه دارد...

     

    کبک خوشگل خاله: یاح‌یاح

  • Q. Moon
    5 July 23، 18:57
    Q. Moon
    ایشالا که بعدها گیسمت شه U-U

    از اون کبکا که با ارزن روپایی میزنه نبود؟ T^T

    عه! من فکر میکردم فقط زن خر شرک میتونه پرواز کنه T^T
    جرر پورنگلا رو دوست دارم U-U
    اوه اوه... اوضاع دیگه خیلی داره خراب میشه *اموجی در حال رفتن به سمت افق*
  • عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه
    5 July 23، 09:19
    عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه

    این وی هم پس امروز یک عدد شوکتلا تقدیمت میکند ساعات عصری.

  • Q. Moon
    5 July 23، 09:26
    Q. Moon
    ای جان ای جان :)
  • عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه
    4 July 23، 13:51
    عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه

    و کنکوری که نزدیکه...

     

    البته من هنوز به کنکور نرسیدما ولی خب، هفته ملی نخ و سوزن.

  • Q. Moon
    4 July 23، 18:25
    Q. Moon
    و منی که پس فردا دو تا کنکور دارم T^T
  • عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه
    3 July 23، 13:44
    عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه

    مطمئن باش روزی که همه سر عقل بیان هم بالاخره میرسه...

     

     

     

    البته ۶۰۰ قرن دیگه.

  • Q. Moon
    4 July 23، 07:52
    Q. Moon
    دقیقا -_-
  • عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه
    3 July 23، 11:57
    عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه
    بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است

    مثلا میگیم من دارم آلمانی میخونم و آلمانی ها زبان هلندی رو کامل متوجه میشن، باز دلیل نمیشه که من بلد باشم‌. 

    *** ** *** **** *** *** ***** *** ******* ***** ***** **** ***** *** ***** ****** **** ** ***** *** * **** ** ***** **** ** ***** **** **** **** ** ***** ****** *** ************ ***** *** ****** ** ***** **** ***** **** ***** ** ***** **** ***** ****** ******* ** **** ***** *********** ***

    ******* *** ** **** *** ******

     

    ملت روانین بابا:/ یعنی چی خب؟ دوست نداری نبین کی ضرر میکنه تو یا اونا؟

  • Q. Moon
    3 July 23، 13:02
    Q. Moon
    حالا دیدن و ندیدن به درک.. آقا واقعا نیازی به بیان کردن نظرت نیست مخصوصا اگه میخوای شر و ور بگی ://
    اگه میتونستم اینو به دست کم 10 نفر بفهمونم... دنیای خودم بهشت میشد *رفتن به سمت افق*
  • عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه
    3 July 23، 10:02
    عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه

    مسئله اینه که اگه ش.ا.ش بود عقلش بهتر کار میکرد.

    ملتن و مزخرفات.

     

    بعد مثلا ببین من دقیقا میدونم داره کدوم قسمت‌هارو میگه و قشنگ مشخصه فقط چند قسمت اونم تازه فقط از فصل اول دیده. یکی که اون اوایل اومدن چیس رو دست و پا چلفتی تر از مارشال نشون دادن، بعد دیدن نه بهش نمیاد؛ خب باید گندی که زدن رو یجوری جمع و جور میکردن؟ مثلا تو اون قسمت نجات اون گربه که روی قایق اسباب بازی بود، اینقدر چیس رو دست و پا چلفتی نشون دادن که رابل داشت میگفت حتی دمتم گفت آخ و چیس قشنگ داشت خجالت میکشید.

    خب در زمینه جبرانش: اون قسمت که قرار بود پاپ‌پاپ‌بوگی شماره دو بیاد، رابل پنجه‌اش زخم شد و نتونست ادامه بده، این ش.لمغز به این قسمت اشاره داشتن یه جا. نوشته که حتی کار با ماشین الات رو بلد نیست. خب مای کویین مثلا خود تورو میگم، به عنوان اینکه تو نویسنده‌ای، دلیلی میشه که مثلا کار با بولدوزر رو بلد باشی؟ چیسم همینه دیگه. اون یه سگ پلیسه، هیچ‌جا هم کم نذاشته. اینکه اون نمیتونست با بولدوزر رابل کار کنه به این دلیل بود که اون پلیسه. همین. بعد مثلا روزشونو نجات میدن، توی اولین قسمتی که ما اسکی‌سواری جیک و الکس رو دیدیم، چیس وقتی که رایدر و الکس به یخ رسیدن، تورشو انداخت تا بتونن بیان بالا. خب یه فکری کرد که خوب بود. چون روزو نجات داد سگ بدیه؟

     

    بعضیا ذاتا کلا فقط میخوان با این چیزا خودشون معروف کنن:/ حیف این تو ردیت برای ۵ سال پیشه وگرنه جواب طرفو میدادم.

    پ.ن: یدونه بود تو تامبلر میگفت من به دنیا اومدم تا این سگ که سوراخی تو قلب من ایجاد کرده رو نابود کنم، از بچگی دنبال همینکار بودم:///////// الان میری میبینی یه ۹۰ ساله مثلا که اصلا اهل این چیزا نیست داره اینا رو از تو خانه سالمندان مینویسه.(بدون ذره‌ای مسخره کردن یا توهین)

  • Q. Moon
    3 July 23، 11:49
    Q. Moon
    واقعا

    جر مثال نویسندگی و بولدوزرت رو کار داشتم.. واقعا!! خب لعنتی پلیس بودنش به این معنی نیست که باید کار بقیه رو هم بلد باشه
    ببین یه جایی پر بی راه نگفتا.. که میگفت پلیسا رو نسبت به بقیه شغلا خیلی خفن تر نشون میدن واقعا همینه مخصوصا برای بچه ها خیلی بولدشون میکنن
    ولی خب... از بس تو بقیش چرت گفته بود حتی اینم دیگه بد به نظر میاد طرز گفتنش

    وایسا یعنی چی اصن حرفش؟ ://
    هر چی بیشتر میگذره.. آدمیزاد برام غیر قابل درک تر میشه (-_-)
  • عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه
    3 July 23، 00:42
    عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه
    بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است

    مای کویین داشتم همینطوری میگشتم که یه مطلب فوق سمی تو ردیت مشاهده کردم و خب ترجمه‌شده‌شو آوردم که توهم روحت شاد شه: سم سوسک

     

    پ.ن: اصلا به کل متن کار ندارم طرف داشته فشار میخورده ولی آزار ج*سی؟ نسبت به اسکای؟:)))))))))))))))))

    پ.ن.۲: ساقی هستم نمونه کارم.

  • Q. Moon
    3 July 23، 05:36
    Q. Moon
    No fucking asshole you can go DIE in your hatred!!!!
    مردم تو سرشون چی دارن؟ شا/ش؟

    واقعا درک نمیکنم چطور میتونن بشینن این مزخرفات رو سر هم کنن -_-
    و از اینا کم هم نیست بدبختی!!

    نمیدونم انیمه "جاسوس و خانواده" رو دیدی یا نه
    ولی اگه ندیدی و خلاصه بخوام بگم، راجب یه مردیه که به یه دلایلی، یه دختریو به فرزندی میگیره
    و خب داخل انیمه خیلی صحنه های پدر دختری سوییت و قشنگی با هم دارن

    و بعد یه نفر تو تیک تاک برگشته میگه "من خیلی بدم میاد که همیشه وقتی آنیا با باباشه خیلی اونا رو سک/شوال نشون میدن"
    پدصگ... من چی بگم به تو الان؟ :/
    حتی منی که با بابام بزرگ نشدم هم میدونم این صرفا محبت پدرانست... گاد واقعا نمیدونم چی بگم به این آدما T×T
  • عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه
    2 July 23، 20:40
    عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه

    متاسفانه ما از اینا داریم: یاح یاح

  • Q. Moon
    3 July 23، 05:38
    Q. Moon
    حییییییییح.. میخوام علفایی که من برای رشدشون تلاش میکنمو بچینی؟ 😔😂😂
  • عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه
    2 July 23، 18:25
    عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه

    پس من منتظر میمونم.

  • Q. Moon
    2 July 23، 18:44
    Q. Moon
    بیا این آبپاش رو هم بگیر که به علف های زیر پات آب بدی خشک نشن
  • عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه
    2 July 23، 10:29
    عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه

    مثلا تو فرانسوی، آناناس، آلمان، آلیاژ، آسانسور، آتو، آپاندیس، آمپول، آنالیز، رادیو، رژ، رستوران، اصلا خود کشور روسیه. تنها ها چیزی که میدونم از فارسی تو فرانسویه شارلاتانه:/

    روسی بیشتر رفته سمت ترکی.

  • Q. Moon
    2 July 23، 10:41
    Q. Moon
    وای چه کلمه زیبایی هم رفته :))
    نم چرا انقدر از کلمه شارلاتان خوشم میاد.. قشنگ میاد به زبون :)
    حتی یه فیکم به این اسم قراره بدم :)) (البته در آینده های خیلی دور.. احتمالا برای نسل های آینده آماده شه....)
  • عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه
    1 July 23، 18:03
    عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه

    همینطور اگر فرانسوی و روسی بلد باشید ۹۹ درصد کلمات فارسی را بلدید.

  • Q. Moon
    1 July 23، 22:02
    Q. Moon
    فانوسا؟ نمیدونستم اینو..
  • عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه
    1 July 23، 16:44
    عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه

    و ز رو ۴ مدل نوشت، و از حالت حال استمراری به عنوان حال استمراری، حال ساده و آینده ساده استفاده کرد.

  • Q. Moon
    1 July 23، 17:06
    Q. Moon
    تو کتاب تاریخ آیندگان مینویسن
    بین دریای خزر و عمان، مردمان اسکلی میزیستن که یه ز رو 4 جور مینوشتن و 1 جور میخوندن =)
  • عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه
    1 July 23، 15:41
    عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه

    چون ما به زبانی به اسم فارسی صحبت میکنیم.

  • Q. Moon
    1 July 23، 16:34
    Q. Moon
    زبانی زیبا که در آن "ها" رو به میلیاردها شکل میشه گفت و نوشت و خوند و شنید و برداشت کرد :)))
  • عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه
    1 July 23، 12:28
    عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه

    عادیه، فقط یخورده توهم توهمه😂

  • Q. Moon
    1 July 23، 13:19
    Q. Moon
    منِ منگل چرا اینو خوندم تَوَهم تَوَهُمه؟؟؟؟! :////
  • عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه
    30 June 23، 21:46
    عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه

    اینجا عن پرنده زیاده کلا:/😂

  • Q. Moon
    1 July 23، 06:37
    Q. Moon
    شت من نباید یاد قانون "رو ماشین سیاه، سفید.. رو ماشین سفید، سیاه" میفتادم =))😂😂
  • عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه
    30 June 23، 13:35
    عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه

    چرا دوروز تعطیلی تنبلم کرد؟

  • Q. Moon
    30 June 23، 15:55
    Q. Moon
    چون انسان داتا گشاده (یاد اون تبلیغه افتادم: موهای انسان داتا سفیده آقای سیا :))
  • عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه
    29 June 23، 11:09
    عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه

    ♥️

     

    حالا من با صدای مدیر ساختمون که از دریچه کولر میاد پاشدم.

     

    بله بله دارم اورانیوم غنی میکنم.

     

    #نخست_وزیر_یونان

  • Q. Moon
    30 June 23، 16:00
    Q. Moon
    من بعضی صبحا خیلی شاعرانه بیدار میشم چون همیشه پشت پنجرم پر گنجشکه ://
  • عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه
    28 June 23، 19:14
    عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه

    امیدوارم کلا به تو همیشه خوش بگذرهههههههه.

     

    ساعت ۲ نصفه شب پاشو ببین😂

    پ.ن: #حمایت #حمایت

     

    چون واقعا حس داره😂

    باشه ولی یه بار واقعا داد😂😂

    منم موقع نوشتن اینطوریم، انگار دارم ازمایش شیمی انجام میدم و تمام نتیجه وابسته به دقت منه😂

     

    #ادامه_وابسته_به_نظر_سام_درخشانی_است

  • Q. Moon
    28 June 23، 19:58
    Q. Moon
    بوس بت که :))

    این هم نظریست ولی من وقتی خوابم میرم تو کما بمبم نمیتونه تکونم بده :))

    آزمایش شیمی؟ داری هسته اتم میشکافی! داری عنصر نو خلق میکنی :>

    #سام_سام_سام #تریسام
  • عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه
    28 June 23، 00:17
    عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه

    #نیوپارت مثلا😂

     

    Pt.3
    در سمت توام عاح.

    کوکب، دخترعموی شوکت در حال دیدن گیم آف ترونز تو شبکه ۴ بود. آره آره، دیدن گیم آف ترونز تو شبکه ۴ یه چیزی مثل خوردن گز با قهوه ریوئه. مخصوصا اگه بعدش زندگی پس از زندگی بده و یهو ببینی کریستین اریکسن که وسط مسابقه سکته کرده بود داره سخنرانی میکنه. درحال تماشا بود که سر نقطه حساس فیلم قطع شد و تمامی شبکه‌های جهان به جز پایتخت تانزانیا به صورت خودکار اخبار فوری پخش کردن. کوکب با دقت به اخبار خیره شد و متوجه شد که پشم‌هاش تک تک دارن ناپدید میشن.

    محتویات اخبار: محمدرضا گلزار در حال خیانت با دختری جوان دیده شد. گفته شده شخص ثالث همزمان با بغل کردن محمدرضا گلزار کفش خود را در صحنه جرم جا گذاشته و فرار کرده است. از یابنده تقاضا میشود در تک تک خانه ها را زده و کفش را پای زنان بکند.

    کوکب در حالی که پشم‌هاش تجزیه شده بود، با پیژامه باب اسفنجی و پیرهن چهار خونه قرمز خیاطی پیمان دوخته، مثل میگ میگ به سمت خونه شوکت دوید. وقتی کوکب به برج رسید، تازه متوجه شد که برج رو اشتباهی رفته. با سرعت به سمت برج‌های گرون و لوکسوری رونیکا پالاس رفت که سر راهش تازه یادش افتاد که امشب مهمونیه. بالاخره به خونه شوکت رسید و زنگ در رو سوزوند. با عصبانیت زیاد نادر رو از سر راه هل داد و نادر هم که میدونید نادره و در جواب اینکار کوکب گفت: اگه نیما یوشیج و شهرام صولتی یه کار مشترک بیرون میدادن، قطعا رفتار بهتری داشت پس به سامانه ۳۰۰۰۹۸ پیام و نظر خودتون رو به شبکه آی فیلم ارسال کنید. شوکت تا متوجه حضور کوکب شد از صندلی بلند شد و به سمت کمدش رفت. عاحی از سر بی لباسی کشید که یهو فرشاد سایلنت ظاهر شد. فرشاد درحالی که روی یک فرش قیطران که از شهرفرش خریده بود، نشسته بود گفت:

    فرشاد: شوکت خوبییی؟🤙 مرا نگاه کن و خوب گوش هایت را باز کن. من به تو کمک میکنم تا برای مهمونی خودآرایی کنی اما فقط تا ساعت 00:00.

    جادویی وحی شد و شوکت تبدیل به یک پرنسس زیبا شد. اما یه مشکلی وجود داشت، چرا در مقابل ریخت و قیافه کوکب مثل نقاشی مهسا ۳ ساله از تهران شده بود؟ پای پارسا پیروزفر در میان است...

    ادامه دارد...

  • Q. Moon
    28 June 23، 07:10
    Q. Moon
    چرا اسمو با حس خوندم؟ :)
    شت فکر کن شبکه 4 T^T.. سندرلاااااااا وارد میشود ×^×
    وای من یه جوری نشستم با دقت و جدیت تمام دارم اینو میخونم که اگه کسی میدید فکر میکرد یکی از پروژه های تحقیقاتی اکسفوردو دارم تحلیل میکنم ×~×
    فرشاد سایلنت :))
    شت آخرش :)))))

    ادامه! ادامه! ادامه!!!
  • عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه
    27 June 23، 23:41
    عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه

    باشه ولی تا زمانی که ۲۷ ژوئنه بگم. این ۲۷ ژوئن یه روزیه برای اختلال پس از سانحه یا همون ptsd. باشه باشه ولی یه سایتی نوشته بود چیس ptsd داره، طوری که علائمش توی فیلم سینمایی هست..

     

    پ.ن: مای کویین ببین، میدونم عییییییین سگ گیر دادم ولی اگه خوشت نمیاد یا اذیت میشی بهم بگو لطفا:)

  • Q. Moon
    28 June 23، 07:10
    Q. Moon
    انقدر منو تحریک نکن برم ببینم
    میخوام برما.. ولی اگه ببینن نشستم پا فیلم کونم میذارن T^T
    همه لذتش میپره...

    پ.ن: دونت ووری بیبی به گیرت ادامه بده منم همراهتم :))))))
  • عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه
    27 June 23، 20:11
    عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه

    منم کلا شده بخونم. ولی واقعا دوست ندارم کلا. بعد مثلا نویسنده میومد برای رایدر رقیب عشقی میذاشت، چی میشد مگه؟ دیوار کوتاه تر از چیس پیدا نکردید؟

    پ.ن: واقعا هم پیدا نکردن هرچی بلا هست سر این بچه میاد.

     

    پ.ن.۲؛ مای کویین رفتم کلاس طراحی، و اوکی خیلی خوش‌گذشت:)

  • Q. Moon
    28 June 23، 07:14
    Q. Moon
    واقعا!!! بچه مظلوم گیر آوردن هی اذیتش میکنن *ایح*

    پ.ن2: تبریک میگمممممم :)) خداروشکر خوش گذشت
    منم وقتی میرفتم خیلی باحال بود.. کلا اون آموزشگاه فاز خوبی داشت
    هاه یادش بخیر...
    امیدوارم همیشه بت خوش بگذره هوپم ^^ 3>
  • عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه
    27 June 23، 14:55
    عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه

    کلا مثلث، مربع، پنج‌ضلعی، شش‌ضلعی، هفت‌ضلعی، هشت‌ضلعی و کلا n ضلعی مسخرن. البته درسته من خودم سادیسم دارما ولی خب😂

  • Q. Moon
    27 June 23، 16:42
    Q. Moon
    اوهوم... ببین شده گاهی مثلث عشقی بخونم و خوشم بیادا.. ولی در کل اونقدر باهاش حال نمیکنم
    خب چرا هر کی عشق خودشو پیدا نکنه؟ T^T
  • عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه
    26 June 23، 18:52
    عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه

    یس اف کورس😔

     

    چون رو اعصابمه که مثلا تو فیلم یکی از یکی خوشش بیاد بعد اون کلا با یکی دیگه بپلکه. البته نویسنده هم مقصره ‌که اینقدر داستانو اجق وجق کرده چون من واقعا مرض ندارم الکی بیام همچین حرفی بزنم. مثلا چرا باید تو اون قسمتی که رفته بودن گوزن‌هارو نجات بدن، آخرش اسکای داشت با زوما میرقصید انگار. یعنی یه حالت دست تو دست جلو هم بودن‌. منم معتقدم اسکای هرکار میکنه لااقل جلوی چیس نکنه.

  • Q. Moon
    27 June 23، 08:35
    Q. Moon
    من خودمم خیلی از چند ضلعی عشقی خوشم نمیاد :/ واسه همین هم هیچ وقت این مدلی نمینویسم...
    وای آره دل بچم میشکنه اینطوری :(((
  • عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه
    26 June 23، 18:12
    عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه

    من کراش‌ربام😔

     

    اتفاقا نه، چون یکی این وسط آسیب می بینه:)))))

     

    دقیقاااا، بچه ۳ ۴ ساله رو چه به زن‌ستیزی فهمیدن و اینا اصلا

  • Q. Moon
    26 June 23، 18:24
    Q. Moon
    آهنربای کراش جذب کن؟😔😔

    ولی خیلی راجبشون میگی :)))

    من با 20 سال سن نشستم کارتونمو دیدم و پفکمو خوردم و به این فکر نکردم..
  • عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه
    26 June 23، 14:37
    عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه

    #عر:)

    این عکس ترجمه همه چیزاییه که تا سرچ میکردم اون اول اول میومد. و دومی، توی سایت فندوم کارتون بود، البته نمی دونم چقدر معتبره ولی لااقل مطمئن تر از واتپد و پینترسته، گرچه ترجیحا باور نکنیم بهتره. بعد یه جا دیگه هم بود، میگفت با اینکه چیس خیلی به اسکای علاقه داره ولی اسکای مارشالو دوست داره‌. باشه ولی با این مخالفم، حالاچرا؟ چون هرطور حساب میکنم اسکای در طول فیلم بیشتر به زوما علاقه نشون داد.

    بعد بعضی سایت‌ها یجوری حرف میزنن انگار مثلا علاقه داشتن به اسکای چیز عجیب و نادریه. آخه بستگی داره چطور علاقه‌ای باشه‌. کلا راجب علاقه به اسکای سرچ کنی اسم چیس صدر جدوله.

     

    پ.ن: من دارم به یه سایته میخندم که نوشته بود چون از ۶ تا سگ اصلی یکیشون فقط دختره این کارتون زن‌ستیزه و نباید نگاه کرد:))))))))))))

  • Q. Moon
    26 June 23، 15:48
    Q. Moon
    وای هارتم :)) باور کنم این درووغ شیرینو ینی؟
    آه نمیتونم باور کنم!! ولی بدجوری انگار این مثلثو دوست داریا :)
    چیس × اسکای × زوما (نم چرا یهو دلم خواست فن آرت بزنم ازشون :/)

    بابا لامصبا شور هر چیزی رو در میارن :/
  • عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه
    26 June 23، 14:24
    عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه

    اصلا حالم بد...پاک کردن خونابه‌ها*

    من متخصص سم سازیم یونو؟😂

     

    دیشب عین خر داشتم عر میزدم، دلیلش در کامنت بعدی.

  • Q. Moon
    26 June 23، 15:49
    Q. Moon
    عزیزم تو همه چیزت خوبه
    از اسم و پروفایلت و کامنتات و... هر سایتی میری کراش ها میزنن روت :))
  • عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه
    25 June 23، 21:24
    عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه

    مای کویین، تروخدا یه زمانی وقت گیر بیار برو فیلم سینمایی سگ‌های نگهبان رو ببین:) هربار که میبینم بیشتر نیازمند عر زدن میشم.

  • Q. Moon
    26 June 23، 06:06
    Q. Moon
    به خدا خودمم دلم اون وقته رو میخواد :)
    ولی کنکور بدمم باز بدبختی جدید یقمو میگیره ولی این لابه‌لاها میرم میبینم بت خبر میدم :)
  • عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه
    25 June 23، 17:30
    عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه

    منم نمیدونم ولی بیا با نثیب توافق کنیم😂

     

    #نیوپارت

     

    شوکت توی فروشگاه های زنجیره‌ای جانبو کار میکرد. معمولا از وقتی که میومد خونه به فروشگاه میرفت و تا دیر  وقت کار میکرد. یک روز که مشخص شد قراره در شهر مهمونی بزرگی به پاس سپاس از زحمات ربکا به عنوان اکس آرتا برگزار بشه، شوکت به معنای واقعی کلمه دیوونه شد. آخرین باری که به مهمونی رفته بود از راه دور عروسی گلزار و سبزه‌زار(آیسان) رو تماشا میکرد. وقتی که داشت به سمت خونه سگ‌دو میزد، دید عه! گروه عنترزادگان بورکینافاسو به یه خواننده نیاز دارن که صداش عین هایده باشه و رپ بخونه. در مسیر به سمت ادرسش یعنی بزرگراه شهید چمران، نرسیده به پل حکیم رفت. وقتی رسید متوجه شد که در واقع باید توی خونه سام درخشانی اودیشن بده، سام درخشانی مشغول نوشتن یه جوک جدید بود و اصلا متوجه حضور شوکت نشد. همون لحظه سر و کله‌ی پژمان جمشیدی به عنوان داور پیدا شد. شوکت هم شروع به خوندن کرد:

    زاخار سلمونی نرو با ما بد باش فقط
    میزنیم کله‌تو باشی حتی کچل
    فرق ا وسط فرق ا بغل
    قرمز مده میکنیم رنگم عوض
    حرف زدنم هست مرهم مریض
    تو اروپا به هم میگن دست مسیح
    بسه دلیل
    باما به از این باش که هستی با خلق زمین...

    در حالی که با صدای بهشتی‌ش میخوند، بالاخره اودیشن تموم شد. وقتی در مسیر برگشت بود تو بوتیک اقدس خانم یک لباس خوشگل آبی رنگ دید و با خودش گفت: کاش منم پولدار بودم و میخریدمش. در حال فکر کردن بود که یهو دید عه! ۷۲۴ قراره ۷ جایزه ۲۴۰ میلیونی به همه کاربرهاش بده. گوشیش رو روشن کرد و مشغول ثبت نام شد. در حال ثبت نام بود که یک‌هو محمود کریمی با ماشین هیوندای آزرا خردلی‌ش به شوکت زد و شوکت در آغوش گرم محمدرضا گلزار فرو رفت...

     

    ادامه دارد...

  • Q. Moon
    26 June 23، 06:56
    Q. Moon
    زحمات به عنوان اکس :) عروسی گلزاااارررر!! نگو که دلم خونه حالا ما چطوری بدون این مرد زندگی کنیم؟ T^T خخخ
    آقا سام و پژمان باید همه جا با هم باشن :)))
    وای فاک این سم آخرش دیگه چی بودددددددد :))))))
    تا ابد فقط ))))
  • عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه
    25 June 23، 13:19
    عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه

    یکی درد دندون یکی حالت تهوع، اینا رو واقعا نصیب نکنه.

    بعد ما کلا تو کلاس ۶ نفریم، امروز همه میکروفون باز کردن جز من. چون سوالی نبود که جواب بدم، بعد میخواست گرامر "dass" رو درس بده که یجورایی همون "که" فارسیه. میخواست توضیح بده تو یه جمله گفت: ...(من) خیلی خوشحاله که امروز میکروفون باز نکرده😂

  • Q. Moon
    25 June 23، 14:17
    Q. Moon
    نسیبه یا نصیب؟
    هیچ وقت نفهمیدم *اموجی صورتی که سنگه یا شایدم سنگی که صورته*

    جرررررر :))
  • عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه
    24 June 23، 23:05
    عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه

    این وی با معضلی به نام "دندان درد ارتودنسی" همراه است و خب داستان رو فردا مینویسم. هیق.

    مای کویین، معلم المانیم سه شنبه ۳ بار گفت که هرروز ۲۰ تا کلمه میفرسته که تا فردا ۱۰۰ تا بپرسه. منتها نفرستاده. میترسم فردا ساعت ۱۰:۵۹ بفرسته، دقیقا یک دقیقا قبل از شروع کلاس. درک نمیکنم😂

     

  • Q. Moon
    25 June 23، 06:35
    Q. Moon
    درد دندون رو خدا نسیب دشمن هم نکنه.. خیلی بده :(
    از اینایی که مثلا باید الگوی وقت شناسی ما باشن ولی خودشون وقت نشناس ترینان متنفرم
    مشاور کنکور من همیشه دو روز بعد جواب منو میداد ://
  • عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه
    24 June 23، 17:26
    عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه

    من عادت دارم ولی😂

     

    بعد دقیقا نکته های ریز هم میذارن تو داستان:)))

     

    شوکتلا، شبیه شکلاته 

    دقیقا از همون برداشتم، شعرشم یجوری نوشتم که هم قافیه بشن😂

     

    اینم سم بودن های منه دیگه.

    پارت بعدی نصفه شب-

  • Q. Moon
    24 June 23، 18:22
    Q. Moon
    آره با نوتلا هم یه نیمچه وزنی داره :)
    ماشالا شاعر!!

    عه میخوای نصف شب بدی که تا صبح مغزمو درگیر کنه نذاره بخوابم؟ :))
  • عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه
    24 June 23، 11:54
    عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه
    بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است

    مای کویین، دارم یه داستان سمی مینویسم مثلا‌.

    البته قبلا یه چی باز مینوشتم ولی ادامه ندادم😂

    اسمشم گذاشتم شوکتلا.

     

    ** ****** ** **** ****** ** ** ***** ******* *** ** **** ** ***** ** *** ** *** *** *** ******* ** *********

    *********** ** ** *******
    **** ** ** ***** **** ** ** ********
    *****************

    **** ******* ** ***** ** ***** ******** ********** **** *** ** *** ****** ********* ***** *** ***** ******** ****** ** *** *** ***** ** *** **** ***** * ***** ********* ***** ****** *** ******* **** ****** ****** ****** ***** ***** **** * **** ***** ******* ** ** ** ** *** *** ******* ***** **** ***** **** * ***** ****** **** **** **** ****** **** ***** *** **** **** ******* * *** **** ** ****** *** ********* ** ******

    ***** **** **** *** ****** ** ** **** *** ** ** **** ***** ******* **** ** * **** ** **** ***** ***** *****
    ***** **** ****** ***** *** * **** **** **** ***** ** **** ******
    ***** **** ****** ***** **** * **** * ******** *** ***** ******** ** ***** **** ****** ****
    **** *** ***** ** ****** ****** *** ***** ******

    *** ** ***** *** **** ** ******* *** ***
    ** *** * ****** **** ***** **** ** ****** **********
    **** ** *** **** **** ***** *** **** *** ******
    ****** ** ********* ** **** *****

    **** ****** **** * ***** **** ******* *** ** ** *** ****** **** *** **** ***** ** ** *** ******** ****** ****** ** ****** **** *** *** * **** ********** *** ********** **** *** **** ****** *** ** ** ****** ***** **** * **** ** ** ****
    **** **** ** ****** ********* *** *** *** * ** **** ***** ********* ** **** *** **** *** ******* *** ******* *** ***** *** ****** ** ******* *** *********** **** *** *****
    **** ** *** **** *** ******* **** ** ******* **** **** **** *** ******** ** *** ******** **** ******** ** *** ***** **** ** **** ****** **** **** *** ** ******* *** ***** *** ** **** *** **** * **** ** **** ***** **** ***

    ** **** **** ******* ******* **** **** **** ***** *** * **** ****** * ******** ********** **** ***** **** ** ***** ***** ***** ** **** ****** **** **** ***** ***** ** * ***** ** ***** ***** **** ** ***** **** * ** ******** ******** ** **** **** ***** *** ***** ********

    ***** *******

  • Q. Moon
    24 June 23، 12:07
    Q. Moon
    اسمش به دلم میشینه

    وای وای.. دقیقا موقع خوندن مقدمش صدا مارینت تو سرم پخش میشد :)

    ماشالا جغرافی، سگا رو چرا ریختی تو پرنسساااا!!
    اینکه عاشق خیاره یکم مشکوکه :)

    رو سفید بودن 206 باید تاکید شههههه!!
    شت ما نزدیک خونمون یه ساختمون دیگه هست به اسم "امیران" تصورم از پارکینگش یه عالمه 206 سفیده :)
    هوش نادر واقعا نادره!!!

    ادامههههههه!!!
  • عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه
    24 June 23، 10:19
    عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه

    منی که ۵ صبح خوابیدم تا ۹، فکر کنم نور اتاقم نمیذاره بیشتر بخوابم. یعنی نمیدونم.

     

    من ساعت ۲ و نیم داشتم دقت میکردم که وقتی اون اسانسوره میره بالا اگه اسکای بغل دست چیس باشه، چیس زیرچشمی نگاش میکنه:))

  • Q. Moon
    24 June 23، 11:53
    Q. Moon
    بچه.. خودتو میکشی ها!! میدونم به من ربطی نداره ولی به عنوان کسی که یه مدت به خاطر بدخوابی به فاک رفته میگم..
    لطفا خواب شبت رو خوب داشته باش :)

    هققققققققق :)) وای خدایا یعنی این همه دلیل برای شیپ کردن این دو تا بهمون میدن... خب به هم برسونینشون دیگه :)))
  • عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه
    24 June 23، 03:43
    عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه

    من باید خوابم بیاد ولی الان.

  • Q. Moon
    24 June 23، 04:24
    Q. Moon
    ولی منی که این ساعت بیدار میشم...
  • عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه
    23 June 23، 21:21
    عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه

    امروز، مامانم اتاق بود، بابامم تو حموم کار داشت و من داشتم سگ های نگهبان میدیدم، بعد یه قسمت بود که تازه کشت دریایی رو راه انداخته بودن. وقتی رایدر سر یه ماموریت گفت نگهبان ساحل چیس و اسکای من داشتم هی اینور اونور غلت میزدم تو هال و داد میزدم شیپ شیپ:)

  • Q. Moon
    24 June 23، 06:28
    Q. Moon
    اصلا من اگه میتونستم نویسنده یه قسمت این کارتون باشم، صد در صد اون قسمت قرار بود پر مومنت از این دو تا باشه :)))))
  • عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه
    23 June 23، 20:03
    عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه

    برگردیم سر سگ‌های نگهبان پس.

  • Q. Moon
    23 June 23، 20:24
    Q. Moon
    بریم بریم *اموجی که میدوه*
  • عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه
    23 June 23، 13:41
    عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه

    لعنتی من بچگیم با اونا گذشت:))

  • Q. Moon
    23 June 23، 16:26
    Q. Moon
    هرگز ندیدم :)
  • عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه
    22 June 23، 21:23
    عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه

    من بچه بودم راه میرفتم عموهای فیتیله‌ای رو نگاه میکردم:)

  • Q. Moon
    23 June 23، 10:51
    Q. Moon
    تو این مورد نمیتونم همراهیت کنم چون هرگز نگاش نکردم :)
  • عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه
    22 June 23، 18:02
    عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه

    چرا هرچقدر نگاه میکنم کارتونو خسته نمیشم؟

  • Q. Moon
    22 June 23، 20:16
    Q. Moon
    من بچه بودم این حسو به اسمورفا داشتم :))
  • عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه
    22 June 23، 12:12
    عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه

    منی که نشستم دارم همه قسمت های کارتون رو از اول میبینم که مبادا قسمتی رو جا انداخته باشم*

  • Q. Moon
    22 June 23، 12:25
    Q. Moon
    و منی که نشستم یکی از فیکای فوق قدیمیمو دوباره میخونم و به این فکر میکنم که دوباره از اول بنویسمش...
  • عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه
    21 June 23، 22:18
    عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه

    اوکی اوکی این خیلی قشنگ بود:)

  • Q. Moon
    22 June 23، 06:05
    Q. Moon
    T^T
  • عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه
    21 June 23، 18:55
    عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه

    اما من برای چیس بیشتر کبابم. اونم اونقدر آسیب دیده که همین که نتونه بگه باعث بشه یه نمک رو زخمش پاشیده بشه:)

  • Q. Moon
    21 June 23، 21:29
    Q. Moon
    اصلا فکر کنم یه کلمه دیگه برای "عشق"، "چیس" باشه =)))
  • عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه
    21 June 23، 17:22
    عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه

    ولی وقتی میبینم توی بازی پاپ‌پاپ‌بوگی بین زوما و چیس، اسکای طرف زوماست: 🥲💔🚶‍♀️

  • Q. Moon
    21 June 23، 18:24
    Q. Moon
    ولی اسکای انقدم صافته که دلم نمیاد قلادشو بگیرم بگم: هوی، خودت برو بپر تو بغل چیس.. اون خجالتشه بگه🥲🥲
  • عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه
    21 June 23، 15:26
    عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه

    من وقتی میبینم چیس حتی تو خواب رابل تو اون قسمت الکس غول‌آسا بازم نگران اسکای میشه: 🦋🦋

  • Q. Moon
    21 June 23، 17:05
    Q. Moon
    وقتی همه میدونن چیس عاشق اسکایه >>>>>>>
  • Nothing
    18 June 23، 21:37
    Nothing

    واییایایایییی 

    ۵ دقیقه قبل از شروع یونگی اومد لایو ...

    من نمیدونم چی بگم واقعااااااا شاید باورت نشه ولی خیلی خوشگل بود وایایایاایایایا چشاش خیلی خوشگل بود وایییی من نمیتونم 

    داخل پرانتز:فک کنم اسکل شدم

    یعنی اینطوری بهت بگم که کل اتیش بازی ک نیم ساعت بود هیچی من فقط به اون ۵ دقیقه ی یونگی چسبیدم 

    ...

    #من_کاملا_سالمم

    پ.ن:میبینم که تو ام رفدی تو کار جیسو بودن و اوکی بودن 

    ایح ایح

  • Q. Moon
    18 June 23، 22:00
    Q. Moon
    ینی من هیچ وقت خدا به این لایوا نرسیدم
    البته یه بار لایو اینستای کای اکسو رسیدمااااا
    بعد دیدم نمیفهمم چی میگه زدم بیرون😂😭💔
    فکر کنم من فقد باید به لایوای کریستوفر بچسبم :)))

    وای خدایا یونگی از بهترین مخلوقاته
    اصن این همه جذابیت چطور تونسته تو یه گربه جمع بشه؟؟؟ T^T

    #قطعا_هستی

    اره دیگه
    حیحی
  • Nothing
    18 June 23، 08:15
    Nothing

    اتیش بازی دیروزو دیدی؟🥲

    و منی که هیچکدوم از دوستام ندیدن: ایم جیسو ایم اوکی

  • Q. Moon
    18 June 23، 18:51
    Q. Moon
    فقط یه ویدیوی کوتاه ازش تو تل دیدم ولی مامانننننننننننننننن
    چقدر قشنگ بودددددددددد T^T
    منم جیسو اممممممم
    منم اوکی اممممممم
  • Nothing
    9 June 23، 23:09
    Nothing

    من تو دوسال پیش گیر کردم همشم تقصیر ماستره لامصب هنوز که هنوزه روزا میرم تو پیوی دوستم براش عکسای ماسترو میفرستم باهم عر میزنیم

    برای کنسرت ماستر یکی از دوستام اونور اب یکیو پیدا کرد که براش جابجا کنه بعد اونموقع بلیط مثلا ۱ و خورده ای بودبعد من اینطوری بودم که ها؟ چی؟ مامان بابات گذاشتن؟ یعنی داشت کاراشو ردیف میکرد که لحظه اخری براش چندتا لینک غیرقانونی زدم دست برداش بهش گفتم .... (اسمش) من Nothing (اسمم) نیستم اگه بزارم تو اون کنسرتو ببینی میشینی از همین لینک میبینی😔👍

    بعد مامانش فهمید ک راه های ارزون تریم هست دیگه نزاشت بگیره و اینجوری شد که هردوتامون از لینک غیرقانونی دیدیم *گوربای پوزخند زده

    #رفاقت

    #ما_هنوز_دوستیم

    ....

    گیرت اوردم ایح ایح ایح 🙂😔

    مگه قرار نبود ازون پستای اندراحوالاتی و مربوط به امتحان بزاری؟*چشمان مظلوم

    من واقعا منتظر بودم تو بزاری *گریه

    آه خدایا... *اشک...*اشک...

    .....

    انهولی اون اهنگه که مامامی دونت نو ددیز گتینگ هات 

    نمیدونم شنیدی یا نه ولی عاره🙂👍

  • Q. Moon
    10 June 23، 15:04
    Q. Moon
    واااااااااایییی آره دیدی ماستر لامصب عجب چیز حقیییییی بوددددد؟؟
    اون دقیقا آخرین چیزی بود که من از پسرا دیدم و بعد از اون انگار کلا از کیپاپ کندم
    نه که واقعا بکنمااا!! فقط دیگه به اندازه قبل اخبار و اینا رو دنبال نکردم T^T

    وای خدایا یکی از دوستا منم تو همین دوران کرونا و کنسرت آنلاین، چند نفرو گیر آورد
    نفری 100 گذاشتن که بشه 1 تومن و بلیط بلک پینکو گرفتن و با خوشحالی رفتن دیدن
    منم دو روز بعدش رفتم تلگرام همون کنسرت و با همون کیفیت و مجانی دیدم :////

    #به_تو_میگن_دوست که از دادن پول الکی نجاتش دادی.. ببخشید ولی داشت رسما میرید تو پولش :))
    ...
    ای وای کمک... یه زیبا رو منو اسیر کرده و قلبمو دزدیده T^T
    حیحی :)) والا بلا، چیزی نداشتم بگم.. ولی چشم بعد باز میذارم هنوز دو تا امتحان دارم *فین فین*
    ...
    عههه آهنگه.. خودش رو نگوشیدم ولی این تیکشو رو چند تا ادیت زیاد شنیدم
    مدیونی فکر کنی من فکر کردم داری راجع فیک آنهولی تهکوک حرف میزنی :))
  • Nothing
    9 June 23، 18:48
    Nothing

    واااااایییی

    ۱۰ سال با بی تی اس؟

    الانه که گریم بگیره 

    وای خدایا

    ....

    من برای چی باید گریم بگیره وقتی بی تی اس برای ارمیا تو اون پارک فاکی ایونت گزاشته ولی من نمیتونم برممممم؟

    بیاین امیدوادم باشیم اتیش بازیه علاوه بر لینک ویورس و تیک تاک یوتیوبم داره .... عاره....

    فشار چیههه؟

    ....

    وااااییی این شیتان فیتان فستا رو دیدی خیلی کیوت بود😭🙂

    ....

    راستی سایت ددی و مونی رو دیدی  دیزاینش عوض شده خیلی گیگیلی (گوگولی خودمون فقط یذره بیشتر) شده وایایایاایایی

    ...

     

     

     

     

    من راجع به اون ایونت فشار نمیخورم 🙂

    ایم جیسو ایم اوکی👍

    ...

    یچیزی یادم اومد....

    امتحاناتت تموم شد؟

    عاره؟

    سالم از امتحانات بیرون اومدی؟😔

    من که یک دست و یک پام رو از دست دادم قرار شد فردا با ممد اقا بریم فروشگاه بدن بخرم 😔👍

    (مدیونی اگه فک کنی به انهولی اشاره کردم)

     

  • Q. Moon
    9 June 23، 20:57
    Q. Moon
    شتتتتتت باورم بشه این دروغ شیرینو؟؟؟؟؟ :))

    بیب گریه اونجاست که
    من فکر میکردم چون بلیط کنسرت گرونه نمیتونم برم
    بعد کنسرت مجانی گذاشتن دیدم بازم نمیتونم برم (TT^TT)

    فشاااارررر؟؟ فشار کجا بود من دارم میرقصمممممم
    ببیننن ~(>.<)~


    وااایییییی همین الان که گفتی رفتم دیدممممم
    چقدر خوشگل شدههههه >.<

    *ترک I'm OK آیکون رو پلی میکنه*
    ...
    نه لامصب دوره امتحانات انگار آدامسه هی کش میاد T^T
    ولی فقط دو تای دیگه مونده و بعدش.. من یه دختر آزادمممممممم!!!
    *کندن شورتم و تابوندش در هوا از خوشحالی*
    کاش به منم میگفتی بیام دست بزنم ببینم جنس کونش خوبه یا نه😔👍
    (ببخشید.. ولی نخوندم آنهولی رو (^~^))
  • Adrina :(
    7 June 23، 21:36
    Adrina :(

    سلامممم

    میدونی بالاخره دارم فیک مینویسم :)))

     

    البته کاپل هاش ساختگین از ودم و دوستام و ایدل هاست :)

    (خلاقیت موج میزنه)

     

    میشه اگه خواستی خلاصشو براتبفرستم نظرت رو بگی؟؟؟؟

  • Q. Moon
    7 June 23، 23:27
    Q. Moon
    سلام آدرینا-شییییی
    اوه لا لاااااا :))

    موفق باشی بیبی، بسیار هم عالی :)
    البته لاو چرا نخوام؟ :) حتما بفرست بیبی 3>
  • Baby Bunny
    2 June 23، 16:24
    Baby Bunny

    *گرفتن میکروفون فاکی مدیر مدرسه که صداش تا چند شهر اونور تر می‌ره و گوش هارو مورد عنایت قرار میده و داد زدن درونش*

    *غرق شدن با تو.. جذابه:) *

  • Q. Moon
    2 June 23، 16:41
    Q. Moon
    🐬🦋🩵🌊
    خودت حس رو از رو اموجیا بفهم :)
  • Baby Bunny
    1 June 23، 21:20
    Baby Bunny

    آره ولی ایشالا زیاد میشننن 

    *مشترک مورد نظر در حال غرققققققققق شدنننننننننن در اکلیل هایی است که قلب اش بخاطرت پمپاژ میکند.. لطفا بعدا تماس بگیرید*

     

  • Q. Moon
    2 June 23، 05:47
    Q. Moon
    بلند بگو ایشالاااا صداش برسه به ابرااآااا!!!
    *من اهل تماس نیستم.. پا میشم میام اونجا یا نجاتت میدم یا خودمم بات غرق میشم :)))*
  • Baby Bunny
    31 May 23، 21:06
    Baby Bunny

    سایت تماما درو شده است..

    دیگه جایی ندارم که برممم

     

  • Q. Moon
    31 May 23، 21:36
    Q. Moon
    البته منم پستای زیادی ندارم که بخوای بری :(
    ولی در قلبم همیشه به روت بازه :)
  • Baby Bunny
    28 May 23، 23:04
    Baby Bunny

    خب از اونجایی که وراجم و تقریبا تو تمامی پست های بلاگ یه چرتی حواله کرده ام، گفتم اینجام یه سلامی عرض کنم دیگه سایت به معنی واقعی کلمه جوییده شده باشه..

    سوووو 

    سلام؟! خوبی؟! چخبر از بچه ها؟! آقاتون خوبه؟! دیشب خوش گذشت؟! میتونی راه بری؟! * یا حضرت فاک سلام الدیک علیه اینا چیه میپرسم؟!*

     

  • Q. Moon
    29 May 23، 06:30
    Q. Moon
    خب دیگه الان جدی جدی میوونم بگم سایتو درو کردی😂🩵🤍
    سلام حال شما.. احوالتون.. خانواده شریف چطورن.. سال نو شما هم مبارک باشه.. صد سال به این سالها.. کنار شما عزیزان
    *بایدم بپرسی با اون امتحانی که من دادم😂*
  • ANI
    28 May 23، 11:05
    ANI
    بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است

    خب امم قوانین زیاد سخت نبود.

     

    **** ****************************************************************

     

    ** ** ** **** *** 

     

    ***************************************************************************************

     

    ***** ********** ********* ******* ****   

     

    *** ******* ****

     

    ***** **** ***

     

    ******** **********

     

    ***** ***** ******* ******* ******

     

    ****** 

     

    ***** ** **** ****** ** ** *** ** **** ***** **** ** ****** ****** ****** *** ***** ** **** ** ****** * *** **** ** ******

     

    ***** ** *** **** **  ****

    *** ** * ****** **

    ........

    امم نمیدونم قبولش میکنی یا نه 

    اگه قبول شد که باید بگم از همکاری باهات خوشحالم کوئرنسیا شی

     

     

     

  • Q. Moon
    28 May 23، 11:47
    Q. Moon
    ببین قبل از هر چیزی بگم... یعنی کیف کردم با دیدن کارت :))
    تمیز و قشنگ، مرتب، فونت با سایز مناسب
    انتخاب کاپلاتم که من میخوام باهاش ازدواج کنم :))))

    و فاک.. ببین من اول پارت اول رو خوندم بعد مقدمه و اینطوری بودم:

    قبل از خوندن مقدمه: آخیییی.. بمیرم برای تهیونگ انقدر مظلوم واقع شده
    بعد از خوندن مقدمه: فاک!!! :)

    ...

    البته که قبول میکنممممم چرا نکنم بیبییی؟ T^T
    آدم باید کور باشه استعدادو نبینه و قبول نکنه :)

    فقط لاولی یه خواهشی که ازت دارم اینه که، لطفا سر همون تایمی که خودت گفتی منظم پارت بده
    البته حالا که امتحاناته یکم شاتر اشکال نداره ولی امتحانا که تموم شد حتما حتما رو تایم باشه آپت که خواننده ها سرگردم نشن و خودت هم ریدرهات رو از دست ندی :)
    مشتاق خوندن پارت بعدی لاو :) 3>
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
Made By Farhan