Cialand

[Querencia of Diamonds]
Empty Manhwa Q. Moon
Q. Moon Saturday, 27 April 2024، 08:08 PM

Empty Manhwa

 

نویسنده: Querencia

 

کاپل: تهگی - نامکوک

 

ژانر: فانتزی × مافیا × عاشقانه × برشی از زندگی × معمایی × اسمات (علامت زده شده) × دارک × AU

 

هشدار: قتل × جنایت

 

محدودیت سنی: +18

 

 

بعد از باز کردن مانهوا چه سرنوشتی انتظارت رو میکشه؟

(برای دادن تست کلیک کنید!)

 

 

 

♣️خلاصه♣️

 

بعد از ناپدید شدن ناگهانی و مشکوک برادرش، نامجون، که به عنوان قاچاقچی کتاب‌های سیاه کار میکرد، تهیونگ مانهوایی عجیب در اتاق او پیدا کرد. نه تنها اینطور به‌نظر میرسید که اون مانهوا بین بقیه‌ی وسایل برق میزنه تا جلب توجه کنه، پسر جوون خیلی زود تونست عکسی از برادر گم‌شده‌ش رو روی جلد مانهوا ببینه.

و زمانی که اون رو باز کرد، معمای ناپدید شدن نامجون به سرعت براش روشن شد و فهمید که اشتباه بزرگی مرتکب شده. خیلی زود، تهیونگ خودش رو در دنیایی ناشناخته پیدا کرد، درحالی که چیزی جز یه خوشامدگویی و راهنمایی کوچک براش گذاشته نشده بود:

 

به جلد دوم "مرد، پسر، گنگستر" خودش اومدی، کیم تهیونگ.

داستان خودت رو بنویس.

 

 

🕸️DOWNLOAD🕸️

 

🕸️پارت ویژه🕸️

ترجیحا پارت ویژه بعد از پارت 12 و قبل از 13 خوانده شود!

 

 

Stardust✨ Stardust✨ Stardust✨ Stardust✨(زن MUSE🤝🏻) Stardust✨(زن MUSE🤝🏻) Stardust✨(زن MUSE🤝🏻) Stardust✨ Stardust✨ استارداست استارداست استارداست استارداست استارداست استارداست استارداست استارداست استارداست استارداست استارداست استارداست Stardust✨ Stardust✨ Stardust✨ Stardust✨ Stardust✨ استارداستم ،فقط با یه گوشی دیگه سوی کویینی سوی کویینی سوی کویینی سوی کویینی سوی کویینی سوی کویینی سوی کویینی سوی کوئینی سوی کوئینی سوی کویینی سوی کویینی سوی کویینی Kabi Kabi Kabi Kabi Kabi Kabi Kabi سوی کویینی سوی کویینی سوی کویینی سوی کویینی سوی کویینی سوی کویینی سوی کویینی سوی کویینی سوی کویینی سوی کویینی سوی کویینی (سورن سابق) سوی کویینی (سورن سابق) سوی کویینی (سورن سابق) سوی کویینی (سورن سابق) سوی کویینی (سورن سابق) Nina سوی کویینی (سورن سابق) سوی کویینی (سورن سابق) سوی کویینی (سورن سابق) Nina Niva Niva Niva Niva Niva .yami. Niva Nina Nina مسواک کوکی Nina مسواک کوکی Nina .yami. Nina یک عدد ستیزن در انتظار فول شدن کار های ستی یک عدد ستیزن در انتظار فول شدن کار های ستی(nina) .yami. .yami. .yami. .yami. Mahi  shi مسواک کوکی مسواک کوکی مسواک کوکی D-DAY مسواک کوکی مسواک کوکی D-DAY D-DAY عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه Kim bora (خیار🥒)
🌊آخرین کامنت‌ها :
Tags :
این پایین ۹۸ کامنت هست💬
  • Stardust✨
    3 August 24، 12:54
    Stardust✨

    نه نه هیچی اونی پیدا شکردم،دستت درد نکنه🤝🏻💗💗💕

  • Q. Moon
    3 August 24، 14:48
    Q. Moon
    بسیار هم عالی🫠
    موچ بهت😁💫
  • Stardust✨
    3 August 24، 12:44
    Stardust✨

    دستت درد نکنه اونی.

    فقط گفتی زیر کدوم پسته؟

    دوست باشین؟

    من الان باز اونجارو نگاه کردم،خدایا کور هم شدم....

  • Q. Moon
    3 August 24، 14:48
    Q. Moon
    خواهش میشه بچه🙃🦋
    آره همون
    یکم باید بری پایین چون بازم بعدش کامنت زیاد اومده یکم گم شده کامنتات اون لابلا😬😬
  • Stardust✨
    2 August 24، 18:50
    Stardust✨

    اونی من الان کل پستای اینجا رو زیرو رو کردم،دشاتم دنبال اون کامنتای بلندم راجب یونگی امپتی مانهوا بود میگشتم،چی شدن؟🥲:(

    کمک.

    با تشکر

     

  • Q. Moon
    3 August 24، 11:58
    Q. Moon
    جان اونی؟😌
    والا من ک کامنتی رو پاک نکردم
    ولی احساس میکنم اون کامنتات درمورد یونگی رو توی خود پست فیک نذاشتی، تو یه پست دیگه نبوده؟!🫠
    بذار پستای دیگه رو هم یه نگاهی بندازم ببینم پیدا میکنم یا نه🙃

    آپدیت: استار پستا رو چک کردم
    اون کامنتا رو زیر پست دوست داشتین فرستاده بودی🫠
  • Stardust✨(زن MUSE🤝🏻)
    20 July 24، 19:49
    Stardust✨(زن MUSE🤝🏻)

    جهت حساب کتاب...خب باید عرض کنم به خدمت انورت که،،،هنوزپارت هفتم،گوشی ای که روش کینگ کارتو میخونم شارژ نداره و باید برم بزنمش به شارژ،امشب که شارژ شد میشینم تا جای یکه بتونم میخونم و بعد دوباره میام بعد کلی نظر میزارم و بعد اون موقع میتونی از شوک شدنم لذت ببری😂😔😭

    واقعا میدونم چه لذتی داره خواننده رو تو شوک بزاریش و این حرفا،...واقعا حال میده،،

    خب من الان دارم میمیرم از کنجکاوی راجب پارت های بعدی...

    چقدر خوبه که کلی پارت وجود دارن تا بخونمشون و کثل بقهی واسه بعدش قرار نیست کلی صبر کنم.اره کل یوقت دارم،مطمین باش هفته دیگه که پارت دوازده رو میزاری من هم به بقیه ریدرا رسیدم...

     

  • Q. Moon
    21 July 24، 14:25
    Q. Moon
    گوشیای متفاوت استفاده میکنی؟ به دلایل امنیتی؟🫠 چون من خودم دوره کنکور رو ی تبلتی ک هیچکس خبر نداشت وجود داره فیک میخوندم ک مچم گرفته نشه😂😂💪
    معلومه که لذت میبرم، اصلا نمیدونی چه حالی میده😎😈
    آره ولی بالاخره اون پارتا هم به پایان میرسن و تو هم باید بطور عادلانه مثل بقیه انتظار بکشی😔😔
  • Stardust✨(زن MUSE🤝🏻)
    20 July 24، 17:59
    Stardust✨(زن MUSE🤝🏻)

    😂😂😂😐🤝🏻شت واقعا میگی؟😂😂🥲

    واهاهایی بیشتر واجب شد برم بخونم😂🥲🤌🏻🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️اخجون

    پ.ن:وقتی دیر تر از همه شروع کردی ....

    یکم دیگه صبر کنید منم به شماها میرسم.....

  • Q. Moon
    20 July 24، 18:36
    Q. Moon
    بلی بلی😁😁
    الان قسمت چندی؟!👀 جهت حساب کتاب ک کی به شوک میرسی😔👈👉
    ماهی رو هروقت از آب بگیری تازست قانومی😉
    البته که میرسی، تا چهارشنبه و پارت ۱۲ کلی وقت هست😌
  • Stardust✨(زن MUSE🤝🏻)
    20 July 24، 09:35
    Stardust✨(زن MUSE🤝🏻)

    دیشب داشتم فکر میکردم هر کدوم از پسرا تو کینگ کارد چه نقشی دارن،و به این نتیجه رسیدم که یونگی و هوسوک نیستن،یعنی در ادامه داریمشون؟؟🌚🥲

  • Q. Moon
    20 July 24، 15:06
    Q. Moon
    بله بله داریم🙃🙃
    درواقع همین الان هم اومدن، تو هنوز بشون نرسیدی، یکم بری جلوتر به سپ هم میرسی😔🌟
  • Stardust✨
    19 July 24، 16:04
    Stardust✨

    دقیقاااایکش همینی بود که تو میگی و دوش اینه که من گفتم و تازه سه هم داره و سه ش خیلی باحال تر هم میشه

  • Q. Moon
    20 July 24، 15:06
    Q. Moon
    سه هم دارههههه؟!! 
    خدایا چرا من انقدر از دنیا عقبم همیشه؟!😭😭
  • Stardust✨
    16 July 24، 21:53
    Stardust✨

    منم اگه با تهگی و نامکوک تو اون موقعیت میبودم،حتما نفر بعدی که به اون جوخه خود/کشی و ریسک و ق*مار سر زندگی بود میپیوستم،فقط برای اینکه به تهیونگ و بقیشون اعتماد داشتم.

    واقعا انقدر این تیکش خفن بود اگر ازش یه سناریو واسه یه فیلم بسازن میدونی چقدر محبوب میشه؟

    اها راستی یه چیزی موقع خوندنش یادم افتاده بود،نمیگم ایدت شبیهش بود چون هیچی هیچیش شبیهنبود ولی خب یه خورده شباهت داشت از این لحاظ که اینا رفتن و کشیده شدن تویه دنیای دیگه،یه فیلمی دیدم،اسمش جومانجی بود،بعد اینا چند تا دختر وپسر دبیرستاینن که هر کدومشون به خاطر یه موردی کشیده مینش دفتر و قرار میشه انبار مدرسه رو به عنوان تنبیه تمیز کنن بعد مدرسه و بعدش برن خونه،بعد اینا حین تمیز کردن و غر زدن،یه دساه بازی ویدیو پیدا میکنن که خیلی قدیمیه اینا اینو میزنن به یه کامپیوتری تلویزیونی که اونجا بود بعد هرکدومشون یه نقشی رو تو باز یانتخاب میکنن بعد همینکه باز یشروع میهش تک تکشون توسط باز یخورده میشن و کشیده مینش داخل بازی ویدیویه و اره خلاصه اونجا کلی پدرشون در میاد،نمیدونم دیده باشی یا نه ولی اگر ندیدی ببینش پیشنهادش میکنم فیلم باحالیه،و اره خلاصه یه هو اخرای امپتی مانهوا یاد این افتادم،گفتم بزار بگم

  • Q. Moon
    19 July 24، 00:38
    Q. Moon
    شما بسیار شجاع تشریف داری🫠  من هنوز شک دارم.. چون من بیشتر اینطورم که وقتی محیط عوض میشه، خودمو همرنگش میکنم و به زندگی ادامه میدم، بخاطر همین مطمئن نیستم تو اون لحظه، سر جونم ریسک میکردم یا نه.. شاید اصلا بخاطر همین رفتارم، هیچوقت یه کارکتر اصلی نمیشدم😃😃
    واو پشمام! ببین مطمئن نیستم داریم راجب ی چیز صحبت میکنیم یا ن.. ولی وقتی کوچیک بودم یه فیلم ب اسم جومانجی دیدم، یه بازی تخته‌ای پیدا میکردن ک وقتی انچامش دادن خیلی دیوونه‌وار بود🫠🫠 تا جایی ک میدونم چند وقت پیش فیلم2ش اومده ولی من ندیدمش.. اگه اشتباه نکنم اینی ک تو میگی دو اونیه ک من دیدم، اره؟!!
    پشمام اگه اینطوریه ک تو میگی باید برم ببینمش بنظر باحال میاد😃
  • استارداست
    15 July 24، 13:02
    استارداست

    بی اغراق و تعارف و بزرگنمایی و ابنا میگم،جدیییی این یک شاهکار بود،هر خطش،سناریش،هر نقشی کا هر کدوم ایفا میکردن،جوری که حتی برنامه خاصی نداشتی اوایلش ولی یه هو جینو وارد داستان کردی و جدی خیلی خوب نقش و اصل و حق مطلبو ادا کرد،تمام حرفاشون،فداکاری هایی که واسه عشق بینشون انجام دادن،حتی در نهایت کار یکردی کا من که این اخراش داشتم میگفتم گکش دادن نامجون با حرف کوک کارد درستی نیست و اینا واقعا قانع شدم که امه شون سهمی تو شادی و پیروزی و در کنارش شکستو تجربه کردن،قسمتی کا تهیونگ خودشو شجاع نشون میداد ولی در واقع با هر بنو وجودش مبترسید،یکی از قسمتای بلد و خیلی خفن تین فیک به نظرم (یکی از چندین تا)اونجایی بود که ته تفنگو گذاشته بود رو پیشونیش و واقعا ماشه رو کشبو و زنده موند و بعدش نامجون و یونگیم به این قمار سر زندگیاشون پیوستن،و جوری کا رسما تا همون لحظه که خود تهیونگم ترسیده بود از اینکه ممکن بود واقعا واقعا خوکشی کنه اونا هم از نقشه اش خبر نداشتن،تو از تدس درونیش گفته بودی ولی فقط شجاعت حس میشد تو اون لحظه،و تهیونگ درست میگفت ،اونارو مدیون خودش و احساساتش بود نه سوکجین،ولی خب در نهایت حتی سوکجین خیلی خفن بود

  • Q. Moon
    16 July 24، 01:57
    Q. Moon
    هقققققق مرسییییییییی T~T
    راستش خودمم خیلییییییی مانهوا رو دوست داشتم و دارمممم.. جدا یکی از بهترین سناریوهایی بود که نوشتم و میشه گفت اولین باری بود که تونستم یه معمایی رو درست از آب در بیارم و به همین خاطر هم عاشقشم :>
    آره اصلا وقتی فهمیدم با جین چیکار کنم انگار یه لحظه رفتم نیروانا و برگشتم =}}
    اوهوم... میدونی، همه شون از خوشحالی و شانس سهم داشتن، یکی کمتر و یکی بیشتر و همونقدری که میتونستن هم سختی کشیدن. به نظرم درست بود چون فکر میکنم توی دنیای واقعی هم همینه. شاید همه سهم یکسانی از خوشی و درد نداشته باشن، اما هرکس به اندازه خودش سهم داره ^^
    وای اون قسمتو نگو :> خودمم استرس داشتم سرش! وقتی داشتم تصورش میکردم که بنویسمش، همش انگار یه صحنه که مغز ته میپاشید میومد تو ذهنم ×-×
    چون اگه خبر داشتن، سوکجین هم با خوندن افکار مشترکشون میفهمید.. و اون باید سوپرایز میشد که نقشه تهیونگ جواب بده :>>
    وای مرسی که به این دقت کردییییی!! T^T
    خودم خیلی سر این احساسات درگیرم.. ولی خب، تهش ریشه شجاعت از ترس میاد :>
    یه دیالوگی از کتاب کورالین هست که یه همچین چیزی میگه: "شجاعت این نیست که نترسی. شجاعت یعنی بترسی ولی بازم انجامش بدی"
    و به نظرم این خیلی درست و قشنگه :>
    اوهوم.. بقیه شاید یه اثراتی توی زندگی ما داشته باشن، ولی ما بیشتر آدمی که هستیم رو مدیون افکار و احساسات خودمونیم ^^ 3>
    سوکجین ویلن موردعلاقمه الان با اختلاف U_U
  • استارداست
    15 July 24، 12:52
    استارداست

    جذاب ترین ویلن داستانی ای وجود ندا...

    سوکجین امپتی مانهوا:

    لامصب منم امیطور اونیی به خدا مورد علاقه منم بود،اصلا وای

  • Q. Moon
    16 July 24، 01:58
    Q. Moon
    الان عزادارم که بعدا چطور قراره ویلن های خفنتر از سوکجین بسازم؟ =}}
    بیا بغلم بیااااااا *گریهههههههه* T~T
  • استارداست
    15 July 24، 12:48
    استارداست

    جین وقتی دانشو باز میکنه جدی یا تصویر از یا بیدم ترسناک میاد تو ذهنم،واقعا عالیه اصلا...

    خب برادرای زجمت کش اسکیز تبریک میگم بهتون عزیزونم،دستی دستی خودتونو بدبخت کردید،درواقع فیلیکس زندگی شیرینشونو به فنا داد خب پسر گلم یا کتابه روی دریا به تدا بلد این من الان خوبه اونی بوبیا کتاب و دفتر چا و مانگا و مانهوا یه او بگیرم..عزیزان محترم لطا کتاب مشکوکی یافتید دستشم نزنید از صد کیدومتریش رد بشید فقط و بدویددد قشنگ جونتونتو میخواید نجات بدین فرار کنید،

     

  • Q. Moon
    16 July 24، 02:00
    Q. Moon
    کاش میتونستم دقیقا همون تصویری که از سوکجین جادوگر توی مانهوای خالی تو ذهنمه رو تلپورت کنم به مغزتون :>
    اونموقع قشنگ به ترسناک بودنش پی میبردین چون توی فیک خیلی توصیفش نکردم و روی ظاهر غیرانسانیش مانوور ندادم...
    هعی.. اینجاهاس که کنجکاوی کار دست آدم میده U_U
    عهههه به فلیکس بچم چیزی نگو گناه داره خببببب T^T
  • استارداست
    15 July 24، 12:40
    استارداست

    اینکه هنوز ادامه داره رو دوست دارم،،،هعی روزگار،چقدر احساسات متفاوت...

    سوکجین جدی خیلی ادم یا امون جادوگره عجیبیه،تیویخبهیهیل گنگستر و دستیارش در حقیقت انگار بردن،اونا ام اینجا موندن هم فدرتمند تر شدن هم انتقام گرفتن و هم کنار عشقشونن،ولی خب چی باعث میشه سوکجین فکر کنه تهگی هم برتده نیستن،اونا برگشتن دنیای خودشون،مانهوای جلد سه و بوگوم رو خاک کردن،البته هر چند سوکجبن پیداشون کرد،حتی وقتی تا دم خونش اومدن کلکشون زد با اون بچه،هوسوک و جیمین،واقعا خیلی غم انگیز و عاشقانه و ترسناک،اینکه قراره هوسوک تا اخر عمرش اون حقیقت دردناکو بدونه ولی امیدی به جیمین بده که تو خالیه،فقط برای نشکستن عشقش،این کار اوج جنون و عاشقی نیست پس چیه؟..

    اون همه خطر،زجر،در مقابل هم قرار گیریهاشون،جوری کا داخل قلبشون به هم پیوند داشتن،واقعا دلیل ادامه روی مانهوا جونگکوک بود که خاطرات تقلبی رو پذیرفت و باعث شد سوکجین همه رو بازم بازی بدتشون،اینکه اون فندک ،،،،،حقیقتا دارم سرش گریا میکنم .. واقعا هر چی با پایان مانهوای خالی نزدیک میشم قضیا ای عجیب تر و احساساتی تر میشه

  • Q. Moon
    16 July 24، 02:03
    Q. Moon
    قدرتی که سوکجین داشت فقط میتونست چنین ادامه ای رو بطلبه قبول نداری؟ :>
    اوهوم.. میدونی، نامکوک قدرت برنده شدن و تهگی حقیقت :> هردوتاش بزرگ و ارزشمنده.. و البته هر دو به اندازه خودش درد و زجر هم به همراه میاره و همه برای رسیدن بهشون سختی های زیادی رو پشت سرشون گذاشتن T^T
    جنون و عاشقی =}}} جدا بهترین ترکیب برای توصیف این موقعیته.. ولی جیمین هم خیلی گناه داره... قراره تا آخر عمرش انتظار کسی رو بکشه که هرگز قرار نیست برگرده :>
    فندک... دلم میخواد این فندکه رو برای خودم درست کنم و همه جا همراهم داشته باشم :>
    البته نمیتونم به فندک خودم خیانت کنم... ولی خیلی ایده فندک مانهوای خالی بهم چشمک میزنه :>
  • استارداست
    15 July 24، 12:21
    استارداست

    واد.......

    یعنی چی جین،سوکجین خیلی عجیبو خفن و مرموز و وای خدا نمیدونم چی میشه گفت،یلنی چیییی من مغزن داره ارور میده از اینامه اتفاقات پشت سر هم که هی سورپرایز کننده ان به طرز فوق العاده ای ام سورپرایز کنندن،انگار تو یه بازه زمانی جدی به این فکر کردی که چقدر دویت داری تویه یه فیک،قشنگ پشمای همه رو بریزونی هی،نیکیحیتیخقایتیتیتیحیت😭😂😭

  • Q. Moon
    16 July 24، 02:04
    Q. Moon
    عی بابا عی بابا شرمنده نکنین دوستان U^U
    *مدیونی فکر کنی کامنتاتو که میخونم مثل لاوسیک تو دلم گل در میاد از ذوق و خوشحالی :>
    تو سینم گلستان شده!*
  • استارداست
    15 July 24، 12:09
    استارداست

    شت...پس منظو نامجون از معامله کنسله این بود.....

    خیلی تحت تاثیر قرار گرفتم،مور مورم شد...

    ینکزتزایتیحیو،

    وای عالیه طلس محافظ؟راست میگی اا جدی اگر یکی بره داخل مانهوا،و بر فرض برگرده،دیگه یه جنازا وسط جنگل اهمیتی نداره...

    وای زبونم بند اومده اصلا

  • Q. Moon
    16 July 24، 02:06
    Q. Moon
    آرهههه.. بچم نمیتونست بذاره جادوگر همه جوره به چیزی که میخواد برسه T^T
    واقعا.. فکر کن طرف رفته باشه اون تو و طرف مقابلش نامکوک باشن =}
    وقتی برگرده دیگه میتونه اهمیتی بده که یه جنازه دفن شده بوده؟ وقتی احتمالا اونجا هزاران جنازه دیده؟؟!
  • استارداست
    15 July 24، 12:01
    استارداست
    بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است

    اوکیی برگشتن خداروشکر،وایییی بوگوم اوناجست جسدش....یعنی قشنگ تا خو*کشی کرد از کتاب اومد بیرون جنازش همون طور که جونگکوک گفته بود....

  • Q. Moon
    16 July 24، 02:06
    Q. Moon
    آره دیگه :> قانون این بود که خودک/شی نکنیم، نه؟ ^^
  • استارداست
    15 July 24، 11:59
    استارداست

    وادفاخ یعنی چی یونگی کشته شد و ته هم توسط نامجون،اونم دقیقا زمانی که داشتم فکر میکردم خب احتمالا برنده ها تهگین و نامکوک هم میمونن تو مانهوا،،،بزلرید بقیشو بخونم ببینم دیگه چه اتفاق غیر منتظره دیگه ای در انتظاره....به خدا سکته کردن

  • Q. Moon
    16 July 24، 02:08
    Q. Moon
    وای یه چیزی بگم؟
    صبح -البته دیگه نزدیک ظهر بود اونموقع- که این کامنتا رو میذاشتی،
    من با خوندنش دوباره رفتم از قسمت 16 به بعد مانهوا رو همزمان با تو خوندم :>
    و وای یادم رفته بود که این چند پارت آخرو چطوری به ریدرا سکته و حمله قلبی دادم از اتفاقات پشت سر همممممم T^T 
  • استارداست
    15 July 24، 11:36
    استارداست

    وقیقا لحظه ای که عمیقا داشتم فکر میکردم پس جونگکوک چی ،

  • Q. Moon
    16 July 24، 02:08
    Q. Moon
    فکر کردی من جانگکوکو یادم میره؟
    فکر کردی نامجون پسرشو یادش میره؟ :>>>>
  • استارداست
    15 July 24، 11:31
    استارداست

    وایسا ببنم،چییییییی،توهم کوچیک؟؟

    به خدا تاحالا انقدر پشمام نریتته بود واهاهاهای

    نیکزتبوزتزوزتبویتبابوتبتیوب

  • Q. Moon
    16 July 24، 02:09
    Q. Moon
    بله بله U^U
    سوکجین=استاد دلقک کردن همه ما =>
    ناسلامتی جادوگره.. یه ایهتی داره این وسط.. نمیشد که همینطوری تسلیم شه و راحت راحت دنیای واقعی رو تو سینی نقره بهشون تقدیم کنه، میشد؟ U_U
  • استارداست
    15 July 24، 11:30
    استارداست

    وادفاخ،یعنی چی روح و اسم ممنوعه......یعنی چی زیر پاشون ریخت...واتتیتتیتیازتزتزتزتزتز

  • Q. Moon
    16 July 24، 02:09
    Q. Moon
    ینی همون که شد U_U
    هعی دلقک شدن -اونم برای یه ماه، فکر کن!- بد دردیه!
  • استارداست
    15 July 24، 11:27
    استارداست

    شوخی نکنید با من😭

    جوخه خودکشی تیوینبوبحبتینقجیخنیمینی😭😭

    من سر اون تیکش نردم،خدا رحمتم کنه...

  • Q. Moon
    16 July 24، 02:10
    Q. Moon
    آرهههههه جوخه انتحاری *عینک آفتابی*
    ولی حالا که بش فکر میکنم یعنی من میتونستم به جوخه ملحق شم؟ :>
    نمیدونم.. خیلی سخت و ترسناکه... حتی اگه توی مانهوا گیر افتاده باشی!
  • Stardust✨
    15 July 24، 07:59
    Stardust✨

    سوکجین جادوگر😭😭😭😭🥲🤌🏻🤌🏻

    لعنتی کراش

     

  • Q. Moon
    16 July 24، 02:13
    Q. Moon
    کراش داریم تا کراش
    سوکجین مانهوا مرزهای کراش روی ویلنا رو جابجا کرد برا من U^U
    پ.ن: وقتی اونقدر خودشیفته ای که روی کارکتری که خودت ساخته اینطور کراش میزنی.... #نارسیسیا
  • Stardust✨
    15 July 24، 05:28
    Stardust✨

    انقدری که امپتی مانهوا بهم شوک وارد کرد ،خبر داداش دار شدنم بهم شوک وارد نکرده بود.😂🙂🤝🏻

     

  • Q. Moon
    16 July 24، 02:13
    Q. Moon
    وای😂😂😂😂😂😂
  • Stardust✨
    15 July 24، 05:21
    Stardust✨

    *واقعا بهش فکر نمیکنم*

    *استارداست خفه شو*

    *نه من بچه خوبیم*

    *نادیده بگیریدش*

    باشه ولی انقدر که تو انواع اقسام فیکا از بوسیدن لبای کسی که پیرسینگ داره حرف زده شده دلم خواست.

    *نه خفه شو هیچم دلت نخواست،گوه نخور برو ببنیم بچه بی تر ادب *

    *شایدم یه روزی که بزرگ شدم یه هو رفتم پیرسینگ لب زدم بعدش بیام همه خانوادمو سورپرایزکنم اینجوری دیگه نمیتونن بگن اینکارو نکن و اجازه نداری دیگه رفتم زدم تموم شده😂😔🤝🏻*

  • Q. Moon
    16 July 24، 02:15
    Q. Moon
    والا منی که خودم پیرسینگ دارمم نمیدونم چطوره =}
    فقط تصورش جالب به نظر میاد میدونی... البته یه حسی بم میگه خیلی چیز خاصی نیست... شاید فقط اون فکره باشه که جذابش میکنه :>
    چون بشخصه با اینکه خیلی لبامو گاز میگیرم (از عادته.. پوستشو میکنم...) و اینا.. اصلا حس نمیکنم که یه فلزی اونجا هست..
    ولی وایسا ببینم... ینی چی که "دلم خواست"؟؟؟؟ ×-×
    *کاری که من کردم :>*
  • Stardust✨
    15 July 24، 05:14
    Stardust✨

    ولی ایده هایی که سرش قشمگ معلومه و پیادش کردی رو داستان،جدی مورمورم شد،موهایم سیخ شد،پشمام ریخت،هر کلمه ای که تعجب واقعی رو نشون بده،برگام،گلبرگام،پرام،هر چی،فقط میدونم جدی تحت تاثیر قرار گرفتم،من دوسه بار تلاش کردم یه داستان بنویمس که داخلش معمایی رخ بده و جنایی بشه و اینجور چیزا،ولی جدی هیچ وقت نتوسنتم ربط بدم بین اتفاقا،و تو خیلی قشنگ و حرفه ای اینکارو تا اینجا که خوندم مردی،جدی داشتم گریه میکردم سر تهگیش...داستانای هر کدوم از شخصیتا که کم کم معلوم میدش باعث میدش تا هر ثانیه قشنگ همراه بشم با داستان و واقعا بخوام بیتشر بدونم از هر کدومشون،اصلا ای وای

  • Q. Moon
    16 July 24، 02:18
    Q. Moon
    گلبرگو موافقم چون با این میزان ناز و گل بودن فقط گلبرگ برات مناسبه U_U
    منم اولین بار که شروع کردم گند زدم اونم چه گندی :>>>>>
    (همون مورد اولین لیست کامینگ سون که بخاطر باگ توی داستان توقف آپ خورد... و هنوزم نتونستم درستش کنم.. ولی خب الان که هم مانهوا رو نوشتم و هم کینگکارد داره خوب پیش میره، فکر کنم بالاخره شجاعتشو پیدا کنم که درست و حسابی برگردم سراغ اون و بالاخره داستانش رو درست کنم :>)
    تهگی این کار خیلی گناهداری بودن.. مخصوصا اونجا که سوکجین تهیونگ رو لو داد :>>> و یونگی فقط بوسیدش و از اونجا رفتتتتتت سلارتنسخهاعبنتسیمکزتکنم
    هق عر عررررررر
  • Stardust✨
    15 July 24، 05:11
    Stardust✨

    قشنگگگگگگگگ مغزم داره سرش ارور وادفاک میده هی .

    سیا این چه وعضشه من ابقند میخواممم😭🙂🙂

    کل دیشبو دارم میخونم و تازه کلیش مونده،من دستم گذشاته بودم جلوی دهنم داشتم ضجه میزدم و جیغ و داد میکزدم واسه خودم،واسه اعتراف یونگی واسه هر زخمی که خوردن واسه نامحوک،واسه همه چی،باورم نمیشه هنوزم بخش هایی مونده که منو قرره باز سورپرایزم کنه،لعنتی هر لحظه تپش قلب گرفتم سر هر لحظش،ینپینیدبنبدبنیپیمیپیمژخیعبتبت سوکجین اینجوریه که هم باید از دستش حرص خورد ولی خب مقصر اصلی تهیونگه،بعد تهیونگم اینجوریه که اون مقصر نیست همش تقصیر سوکیجنه که همچین پیش زمینه ای برای کارکتر های اصلی در نطر گرفته،لامصب عاشق موموز بازیای جینکوک شدم نیدینیدینی جونگکوک و نامجون خیلی لامصبننننژ ژنژذژتزذژنزدبنزدبنزتدارم دچار جنون میشم اصلا،اصلا من ابقند دیگه کارمو راه نمیندازه لطفا به بخش اورژانس مراجعه کنید برای نجات جونم،

    توروخدا کسی احیای قلبی بلده کمک😭😭😂🙂🙂

    قلبمو تیکه تیکه کرد هر اتفاقی که افتاد تو این مانهوای لعنتی،

    نیدبنبدبنیتبهید،با من تا اطلاع ثانویه صحبت نکیند برم بقیشو هم بخونم گوشیم شارژ شد ببینم دنیا دست کیه😭😂😭😭😭😭🙂🤌🏻

    میپزمزنزنزن کیلاک ونوم......(کیلاکه دیگه؟یا مغزم از بس ارور داد و اینا اشتباه نوشتمش؟😭😂)

    ولی اون گای یکه یونکی بدون هیچ رحمی اون زهر بنفشو با سرنگ تزریقش کرد به گردن اون گروگانه و تهیونگ محکم گرفته بود شو اونم داتش از یونگی تقریبا میترسید......میدینیدینیدین انکار میکنم عاشق شخصیتای سایکوام...هه هه اره داشتم میگفتم ،الهی بگردم بچه هامو خون به جگر یه چیزی فراتر ازش کردی سوکجین ولی احتمالا دلایلت خیلی عمیق باشن،عمیق هم نبانش و به گفته تهوینگ خیلی ادم(جادوگر)پست و این حرفای یبای،بازم دوستت دارم مرد،چرا؟خدامیدونه،حرفایی که جین به تهیونگ زد تو دیدار اولی خیلی قشنگ خفنیتشو توصیف کرد که منم مورمورم شدش،ولی تو دیدار دوم که تهیونگ تنعا نبود،،،میخواستم بزنمش،هرچند تهیونگ واقعا باید دلم میخواست که بزنمش،ولی در هر صورت هر شخصیت بعدی دارن که با در نظر گرفتن اون،باید از گناهشون صرف نظر بشه،نامجون تنها خانواده تهیونگ بود،معلومه که اونو به ادمی که تازه چندنی روزه میشناستش هر چند عاشقشه بفروشه،ولی خب منه لامصب هنوز حتی احتمالا وسطاشم نیتسم و نباید قضاوت کنم و باید بشینم بقیشو بخونم ببینم چه خوابب دیدی واسه ما و کارکترای داستان،ولی تا اینجا قشنگ قلبم شرحه شرحه که هیچی قیمه قورمه شد قشنگ 😭😂🥲🤝🏻

     

  • Q. Moon
    16 July 24، 02:24
    Q. Moon
    آبقند ندارم خودت میتونی بپری تو وان؟ U_U
    شیرینی حکم آبقند پیدا میکنه U^U
    هعی منم که تا تونسته بودم درد و زجر ریخته بودم تو اینکار که قشنگ جیغ بکشین باش U_U
    نامکوکو نگو من هنوز قلبم پیششون گیره T^T
    تهیونگ مانهوا بلده.. بگم بیاد بالا سرت؟ :>
    وای بچه کاش خودتو هم زده بودی تو شارژ خب من الان عذاب وجدان گرفتم که تو نخوابیدی :>>
    نزدیک بودی، پس نمرشو میگیری U_U ونوم لیلاک (میدونستی لیلاک اصلش فارسیه بعد رفته به انگلیسی؟ :>)
    اونجا یونگی قشنگ رد داده بودددددد.. که البته لازم بود :>
    من بگم چرا؟ چون بعضی ویلنا واقعا جذابن و نمیشه عاشقشون نبود *اموجی راه رونده به سوی افق به امید پیدا کردن سوکجین جادوگر و مزدوج شدن باهاش*
    آره خدایش منطقی بود که اونجا نامجونو انتخاب کنه.. لعنتی خب تنها خونوادش بود!! =}
    برو برو که خوابای خوب دیدم براتون U^U
    اصلا من تا حالا خواب بدی برای شما دیدم؟ U_U ها؟ نه راستشو بگو!!
  • استارداستم ،فقط با یه گوشی دیگه
    14 July 24، 23:41
    استارداستم ،فقط با یه گوشی دیگه

    اونی حدس بزن چی،من که نمیتونم اینو نخونم،پس الان بالاخره طی عملیات خیلی خیلی انتهاری اومدم با یه گوشی که جا داشته باشه امتی مانهوا رو بالاخره بخونمش،حتی بعدش میخوام کینگکارت رو هم شروع کنم و به زودی جدس های کاراگاهی من رو خم شاهد خواهی بود اونی عزیزممم

  • Q. Moon
    16 July 24، 02:29
    Q. Moon
    به به... خودت رو در چه دام شیرینی انداختی وسط این گرمای تابستون :>
    یکم اشک میریزی خنک میشی U_U
    البته اشک که نه، بیشتر از گریه نگرانی و ترس و استرس داره که چه اتفاقی قراره بیفته :>
    کینگکاردددددد
    عالییییییی پس قراره یه کارآگاه دیگه به کارآگاهای کینگکارد اضافه شهههههههه؟؟؟؟؟ =}}}}}
    *ذوق زدههههههههههه*
  • سوی کویینی
    13 July 24، 22:18
    سوی کویینی

    کراش خیلی باشه :`)))))))

    الان باز یکی زده به سرش،ایدش خوبه ولی کاپلش از نظر من سمه

    مجید رضویان و حامیم ://////

    سرمو بکوبم تو دیوار -_-

    مخصوصا که هیرادو راغبو هم شیپ کرده :/

  • Q. Moon
    14 July 24، 19:38
    Q. Moon
    منی که اصلا اینا رو نمیشناسم که بتونم میزان سم بودنشو درک کنم.‌...
  • سوی کویینی
    12 July 24، 15:18
    سوی کویینی

    آره.اتفاقا الان چندتا از کاراشو دارم.خیلی خوبه بهار.فکر کنم همینجوری پیش بره روش کراش بزنم

  • Q. Moon
    13 July 24، 19:48
    Q. Moon
    کراش باشه؟😔😔
  • سوی کویینی
    12 July 24، 14:45
    سوی کویینی

    چرا.رفیق فاب‌مه.اسمش بهاره.اکثر ایرانیا رو میشناسه.لعنتی خیلیم خوب مینویسه.اکثر کارامونو واسه هم ویرایش میکنم.مثلا من بمونم از اون ایده میگیرم.مثل اون ایده‌هه که زیر اون یکی پستت گفتم ~_~

  • Q. Moon
    12 July 24، 15:09
    Q. Moon
    مشخص بود U^U
    منم یکی از دوستام تقریبا همه ایرانیا رو میشناسه ولی هنوز همنشینیش در من اثر نکرده...
    وای چه خوببببب :>>>> واقعا خیلی خوبه یکیو داشته باشی که موقع نوشتن بخونه و ویرایش کنه!! T^T
    دوتا دوست نویسنده افتادین با همدیگه پس :>
  • سوی کویینی
    12 July 24، 13:07
    سوی کویینی

    خیلی خوبن لعنتیا

    دلم میخواد برگردم ایرانی بنویسم واسشون

    خیلی کراشم روشون

    از اثرات همنشینی با یه ماکانی_

  • Q. Moon
    12 July 24، 13:19
    Q. Moon
    همنشینی تنگاتنگی هم بوده.. احیانا تو بغلش ننشسته بودی؟ U_U
  • سوی کویینی
    12 July 24، 11:59
    سوی کویینی

    دیدی؟دییییییدییییی؟!؟!

    اون مو مشکیه رهامه مو بوره امیره

    خیلی خوبن لامصبا.خییییییلییییییی خوبننننننننن

  • Q. Moon
    12 July 24، 12:26
    Q. Moon
    آره پشمام ریخت اصلا یهو یه عالمه عکسای دونفری کاپل طور اومد تو صورتم :>>>
  • سوی کویینی
    10 July 24، 22:07
    سوی کویینی

    جان من برو رهامیر سرچ کن ببین چقدر خوبن :`))))

    فقط پازهر شو :))))توت

  • Q. Moon
    12 July 24، 09:42
    Q. Moon
    پشمام چقدر عکساشون مومنت طوره =}}}}
  • سوی کویینی
    10 July 24، 21:06
    سوی کویینی

    نمیدونم قبول داری یا نه ولی رهام فقط با امیر،نامجونم فقط با اعضا U_U

    دقیقا.دهنم سرویس میشه انقد که سم میبینم همششششششش

  • Q. Moon
    10 July 24، 21:45
    Q. Moon
    من غلط بکنم قبول نداشته باشم U_U
    پادزهرت بشم؟ U^U
  • سوی کوئینی
    8 July 24، 11:33
    سوی کوئینی

    مثلا منم بیام رهامو با نامجون شیپ کنم😔

    وای منم چند وقت پیش آهنگ یکی هست مرتضی پاشایی و با صدا بی‌تی‌اس دیده بودم پشمام ریخت.خدایی این اسیدا چیه تو فندوم؟ :/😂😂😂😂

  • Q. Moon
    10 July 24، 12:10
    Q. Moon
    سم السمومممممممم :>>>>
    نمیدونم بخدا یکی باید گوشی و ابزار ادیتو از فندوما کیپاپ بگیره دارن سمای غیرقابل تنفسی تولید میکنن :>>>
  • سوی کوئینی
    6 July 24، 17:57
    سوی کوئینی

    چقد خوبه یکی مثل خودمه :}}}}}
     

    ترکیب؟نو.ایرانی با ایرانی،کره ای با کره ای.من شیپر هستم ولی سم ساز نیستم :)))))

  • Q. Moon
    7 July 24، 20:46
    Q. Moon
    ولی از این سم‌السموم‌ها ت اینترنت زیاد پیدا میشه😔😔
    وای مثلا چندوقت پیش ت تل یه ai دیدم ورداشته بودن یه اهنگ ایرانی رو با صدای اسکیز درست کرده بودن گذاشته بودن رو فیلم اجراشون😀😀😀😀😀😀😀
    سم... سممممممم خالصصصصصصص بوددد
  • سوی کویینی
    30 June 24، 10:23
    سوی کویینی

    اثرات تو امتحان بودن خیلی ناب تره.جوری که من وسط امتحانا یه وانشاتو تموم کردم ولی الان حتی حال ندارم بخونمش >>>>>>

    اوه ^^

    منی که ربم بهم زنگ نمیزنه_

    آره بابا من با رفیقم میدیدم جر میخوردیم

    نه.راستش نمیدونم کدوم سم‌ترن.خیلی خوبن همه‌شون.لعنتی به سرم زده یه چی ترکیبی بزنم. بی‌تی‌اس و ماکان و دو سه تا خواننده ایرانی دیگه و د بویز رو بیاره بریزم وسط :`))))))

  • Q. Moon
    1 July 24، 18:04
    Q. Moon
    بله در جریانم
    من سال پیش خردادماه اونقدر کار پشت هم دادم که همه پشماشون ریخته بود :>
    قشنگ نپ تایم و قربانی و گولدن اوربز رگباری وسط امتحانا ریختم تو سایت :>
    چرا نه؟ T~T

    یاخدا خارمادر ترکیبببببببب :>>
  • سوی کویینی
    23 June 24، 09:45
    سوی کویینی

    اصن امتحانا خیلی نابن

    دیدی منطق منو؟ :`)))))

    بزار از ماکان بدم.یه مدت ماکانی بودم کراش بودم روشون.خیلی سمن :`)))))

    یه روزی،یه جایی،یه جوری عاشق میشی که یادت نمیره

    با شوقش،با ذوقش،یه جوری بیدار میمونی که خوابت نمیره

    یه روزی این حسودا از عشق ما دق میکنن،همگی میمیرن

    الان دیگه موقش شده که بیای جلو،حلقه‌ی دست‌تو ببینن

    دست‌تو بگیرم

    حالا که اومدی

    خوش اومدی،تو جون‌می،دوردونه‌می خب

    میخوان صدات کنن(نه نه نه)

    نگات کنن(نه نه نه)

    غیرتیم خب،من غیرتیم خب

    یکی از آهنگای سم ماکان که من خیلی باهاش میخندم.سمههههههه :`)))))

    عاه یه مدت با منگل‌بازیاشون جر میخوردم از خنده.خیلی خوب بودن

    یه استوری رهام گذاشته بود،حلیم درست کرده بود.بعد به حلیمه میگه:«یه قل بزن بابا ببینه» و حلیم واقعا با زد ://////

    وای من مردم سر اون~_~

  • Q. Moon
    29 June 24، 20:11
    Q. Moon
    اثراتشون از خودشون ناب تره بخدا U_U
    تو حلقم رفت :>
    اگه بگم نمیشناسم میکشیم؟ ینی اسمشونو زیاد شنیدما.. ولی خب نمیشناسم...

    هعی یکی بیاد برا من آهنگ عاشقانه به سرایه این سینگل بگوری داره پدرمو در میاره U_U

    یه قل بزن بابا ببینه چیه دیگههههه؟؟؟ سمممم :>>>>>>
    فکر کنم همون وضعی رو داشتی باهاشون که من الان با بی تی اس ران و امثال اون دارم ها؟
  • سوی کویینی
    21 June 24، 10:35
    سوی کویینی

    میخوام برات متن آهنگ ایرانی بفرستم اینجا :`))))))

    از سری مونگول بازی‌های بعد امتحانات_

    خب بزار ببینم چی دارم

    عاااااا بزار

     

     

    خو یادم نیست.به خودم تبریک میگم :))))))))

    پ.ن:ایسگا نگرفتم واقعا میخواستم بفرستم ولی چیزی نیومد تو ذهنم :/

  • Q. Moon
    22 June 24، 11:13
    Q. Moon
    اوه. این برای منی ک زیاد گوش نمیدم جالب و جدید میشه🫠🫠
    امتحانات ایده‌های جالبی ب ادم میدن بوخودا😔😔

    منطقیه😂😂💔
    اشکال نداره ایشالا کامنت بعد ی چیز قشنگ بیار برامون😌💫
  • Kabi
    14 June 24، 14:39
    Kabi
    اولین بار که دیدمش اینطوری بودم که...نه قطعا جالب نیستو بیخیالش شدم ولی وقتی خوندمش به خودم سر اینکه زودتر شروعش نکردم لعنت فرستادم*-*
  • Q. Moon
    16 June 24، 20:53
    Q. Moon
    حییییح قلبمو شکوندی😦😭 (الکی.. چیکارتون دارم. هرچی دوست دارین بخونین یا نخونین😌)
    یوهاهاها *خنده شیطانی اکوشونده*
    گودرت امپتی مانهوا یا چی؟😁🦋💫
    خودم خیلی میدوستمش حقیقتا🥹
  • Kabi
    14 June 24، 14:37
    Kabi
    کابی دوباره اینجاست
    نمیدونم باید چی بگم....نمیدونممم،وحشتناک قشنگ بودددددد...واقعا لذت بردم
    ایدش خیلی خفنننن بود،حسی که بهم میداد رو واقعا دوست داشتم و از تک تک کلمات و بند بند صفحات لذت می بردم.
    دوست داشتم بوگوم زنده باشه...و یا اینکه حداقل بتونن باهم از مانهوا خارج بشن ولی خب همه چیز قرار نیست اونجوری که ما میخوایم پیش بره و خب گاهی مجبوریم تسلیم سرنوشت بشیم
    حقیقتا ادم معتقد به وجود سرنوشتی نیستم اما بنظرم یه جاهایی هست که بخاطر سرنوشته که اینطوری شده و دسته من نیست نوشتنش
    حداقلش اینه که کاپل ها کنار همن:(
    ولی اخرش دارک تر شد...اسکیز رفتن تو مانهوا
    و راجب اینکه شخصیت موردعلاقم...درسته جین خیلی اذیتشون کرد و واقعا رو اعصاب بود ولی قدرتش ستودنی بود...دوست دارم اونو انتخاب کنم،پسره ی ظالمه جذاب
    یه خسته نباشید جانانه داری واقعاااا
    از اینجا یه بغل بزرگ برات میفرستمممممم
    اخرش که گفتی بزودی با یه کار طولانی و احتمالا دارک و خشن دیگه برمیگردم...داداش این دارک و خشن نیست به والله....کلمه ی فراتر ازتوصیف اوناست قشنگ من هر پارت سر کینگ کارد میمیرم و زنده میشم.
  • Q. Moon
    19 June 24، 12:44
    Q. Moon
    ای جان من فدای کابی و کامنتای خفنش U^U
    هر چه که دل تنگت میخواهد بگو بچه U_U به بهههههه خوشحالم که مورد پسندت بود بچه :>>>
    وای خیلی ذوق مرگم که بقیه هم مثل خودم مانهوا رو دوست دارن :> واقعا تا اینجا موردعلاقه خودمه بین کارهایی که منتشر کردم T^T
    هوم.. میدونی خیلی حالتای ایده آل تر برای پایانش بود خودم قبول دارم :> مثل اینکه همه چیز به نفع تهیونگینا تموم شه ولی خب... میدونی.. همیشه اینطوری نمیشه :> تو زندگی واقعی هم همیشه همه چیز باب میل همه پیش نمیره.. میخواستم یه جورایی این اعتقاد خودم رو توی داستان منعکس کرده باشم که گاهی یه سری چیزا از دست ما خارجه و وقتی اتفاقی میفته که نمیخوایم، باید یاد بگیریم باهاش سازش کنیم. ازش بگذریم و به جاش، به ادامه زندگیمون برسیم
    دقیقا همونطور که خودت درمورد تسلیم سرنوشت شدن گفتی :>
    آرهههه.. دیگه واقعا نمیتونستم کاپلا رو از هم جدا کنم خیلی بیرحمی میشد که همه چیز همه چیزشونو از دست بدن :>
    بلهدیگه، ناسلامتی سوکجین اینجا همه کارست :>
    هاها! میبینم که سوکجین این کار حسابی دل برد U^U
    صادقانه خودمم خیلی دوستش دارم، البته نه به خاطر سادیسمش!! بخاطر قدرتش و اینکه بلد بود از قدرتش استفاده کنه دوستش دارم، چون زیرک بود و به خودش اعتماد داشت
    ممنون ممنون
    منم تشکر به عمل میارم از تو برای نوشتن این کامنت زیبا 3> U^U
    هعی آره منظورم همون کینگکارد خودمون بود :>
    پس امروز وقت یه زنده شدن دیگست چون کامنتا رو که جواب بدم قراره پارت 6 آپ شهههههههه U^U
  • Kabi
    14 June 24، 12:55
    Kabi
    کیممممم فاکینگ سوکجین دست از سر کوکی بدبخته من بردارررر
    مرتیکه ی نحسه عوضی
    *منی که عاشق جینم،منی که از جین جادوگر متنفرم*
    جیغغغغ میزنمممم
  • Q. Moon
    16 June 24، 20:53
    Q. Moon
    اما سوکجین اونکارو نکرد😔😔😔
    حیحی🫠🫠
    خداییش هم عذاب وجدان دارم ک ب یکی از پسرا نقشی ب این بدی دادم، هم با ویلنی که ساختم حال کردم😁😁🦋💫
    کیه ک از جادوگری ک داره زندگیشو خراب میکنه متنفر نباشه؟😔
    در جیغ زنی همراهی میکنم😩😫*
  • Kabi
    14 June 24، 07:49
    Kabi
    خب...کابی اینجاست
    میدونی کابی از کجا اومده؟
    یه روز رندوم وقتی بابام داشت ایمیل می ساخت اومد حروف اول اسم و فامیلی و پسوندش رو اینجوری خوند
    ام کا بی
    کا خوندن کی باعث شد به این فکر کنم که عه چه جالب،کابی خیلی با حاله
    و اینم از داستانش.
    خب حالا بیخیال این
    اینجام که کامنت بدم
    فاک میدونستم کار جینه ....چون اینطوری بودن که؛خب تهیونگ و یونگی و کوک نامجون شخصیت های اصلی ان پس اونا نیستن
    هوسوک و جیمین هم بیرونن،پس فقط کی میمونه؟کیم سوکجین عزیز
    ولی حس میکنم بوگوم زنده خارج شده:/نم چرا
    وای ولی این پلیسا که به تهیونگ گیر دادنه رو اعصابمننننننننن
    چیز زیادی دیگه نمونده ....فقط 200 صفحه
    اعتیاد خوندنم اخر کار دستم میده:/هعی
    فعلا برم ریاضی بخونم ببینم بعدش چی میشه
  • Q. Moon
    19 June 24، 12:44
    Q. Moon
    کابی مثل همیشه بسیار خوش آمده U^U
    نه.. جریان داره؟ :>
    چه باحاااالللللل :>>>> ساده ولی باحال
    یعنی جدی جدی لقبت مربوط به اسمته!

    بفرمیو ببینم این بار چه سخنان خفنی برامون داری؟ U^U
    حیحی :> جالبه که اون اوایل که کار رو شروع کرده بودم اصلا برنامه خاصی برای آوردن جین توی داستان نداشتم... ولی تهش همچین کارکتر مهم و خفنی شد =>>>>>
    هعی حالا برو برس به تهش میبینی بوگوم چی شده U_U *ناقوس کلیسا را به صدا در میاورد*
    دیگه اون بیچاره هام دارن کار خودشونو انجام میدن :> میدونی، درواقع اگه کارکترهای اصلی تهیونگینا نبودن، این پلیسا بودن که داشتن کار درست رو انجام میدادن :>
    اوه اوه، پس دیگه چیزی نمونده تا بفهمی تهش چی میشه :>
    هعی درک میکنم. گاهی اوقات یه حسی میاد سراغ آدم که همش میخواد بخونه و بخونه و بخونه!!
    موفق باشییییی فایتینگگگگگگگگگ!! 3> 3> 3>
  • Kabi
    13 June 24، 22:22
    Kabi

    میخواستم نظر کینگ کاردانه براش بدم

    ولی این خیلی ظالمانه پیش میره من هیچ سرنخ درستی از گنگستر ندارمممممممممممم

    فقط همه چیز در حد حدس و گمانه

    ولی بوگوم یکمی اذیتم میکنه

    خلاصه که وی بعد از یه چیز حدود 250 صفحه خوندن هنوز توانایی حل معما رو نداره...وقتی حلش کردم میام اینجا تو کامنتا پارتی میگیرم

  • Q. Moon
    16 June 24، 20:53
    Q. Moon
    اخجون اخجون
    کینگکاردانه دوست دارم🤤🤤🔥
    عههه؟ کجاش ظالمانس معلومه کهههه🫠🫠
    بوگوم بیچارم ک سرش ت کارش خودش بود.. حالا ن کار خودش ولی خب گناه داشت بچم :>> با اینکه خرابکاری کم نکرد ولی بیشتر از هرچیزی قربانی بود🥹
    به به پس منتظرم😌😌
  • Kabi
    11 June 24، 18:56
    Kabi

    میزنه فایل حذف شده...😢

  • Q. Moon
    12 June 24، 07:55
    Q. Moon
    عه ینی چی ک حذف شده؟ غلط خورده سر خود🙂🙂
    لینک اصلاح شد مادر مستقیم گذاشتم T^T
    همون لینک اصلیه ک DOWNLOAD نوشته رو بزن
    اون دوتای پایینی رو باید برگردم بردارم🚶🏻
  • Kabi
    11 June 24، 18:53
    Kabi

    توی کامنت های یه پست دیگه یکی داشت برای این ذوق میکرد... بسم الله...منم بخونم.

  • Q. Moon
    12 June 24، 07:54
    Q. Moon
    خودمم برا مانهوا ذوق میکنم راستش🫠😌💪
    برو برو دوس دارم نظرات کینگکاردیتو درمورد اینم بدونم💛🤩
  • سوی کویینی
    11 June 24، 18:39
    سوی کویینی

    یه جمله بود نمیدونم کجا شنیدم یا خوندم.ولی مفهوم کلیش این بود:

    من دلم واسه اون موقعا تنگ نشده.واسه منی که اون موقع بودم تنگ شده

    یاد یه تیکه از آهنگ من دلم تنگه ماکان میندازتم:

    من دلم تنگه ، برای خودم / برای منی که عوض شد ، برای تو نه

  • Q. Moon
    12 June 24، 08:36
    Q. Moon
    زیبا :>>>>>
    واقعا هم همینطوره.. خیلی وقت‌ها دلمون برای یه ورژن از دست رفته خودمون تنگ میشه تا هر چیز دیگه‌ای💔💔
  • سوی کویینی
    9 June 24، 18:12
    سوی کویینی

    خدایی منم به دوران راهنمایی برگردونین -_-

    نیازمند اون دوره_

  • Q. Moon
    11 June 24، 10:01
    Q. Moon
    من دوقطبیم در این مورد :/
    بعضی اوقات دلم میخواد برگردم و خیلی دلم تنگشه
    بعضی اوقات دیگه یادم میاد چه آدمایی اونموقع وارد زندگیم شدن که کلی بخاطرشون اذیت شدم بعدا و میگم "گور باباش، نمیخوام دیگه اون دوره رو یادم بیاد"
    جالبه که همه تایمای زندگی همینه...
  • سوی کویینی
    1 June 24، 17:17
    سوی کویینی

    نه به خاطر دیر جواب دادم نبود.کلا من حرف زیاد زدمو میتونستی فقط بیخیالش شی :)))))

    میدونم میدونم.عیب نداره.اتفاقا فضاش خوبه.کلا سایت باحالی ساختی :)

  • Q. Moon
    6 June 24، 20:10
    Q. Moon
    من همیشه به بچه ها میگم که از کامنتای طولانی و جواب دادن بهتون خوشم میاد :>
    فقط این چند وقت یکم سرم با درسا شلوغه و بخاطر همین نمیرسم مثل قبلنا زود به زود جواب بدم
    وگرنه بچههای قدیمیتر میدونن که من یه زمانی کامنتا رو هر چند ساعت یه بار تایید میزدم
    اونموقع پشت کنکوری بودم ولی چون درس نمیخوندم خیلی وقتم آزادتر بود...
    هعی لطفا منو به اون تایم برگردونین!!!! T^T
    حیحی تشکرات ^^ 3>
  • سوی کویینی
    27 May 24، 17:07
    سوی کویینی

    آره.واقعا حس خوبیه.الان حس بدم با کمک رلم از بین رفته چون اون واقعا بهم اهمیت میده.همینطور منم بهش اهمیت میدم

    هوم.میدونم.درک میکنم.بازم ممنونم.میتونستی اصلا کلا جواب ندی.مرسی کویینی جونم :))))))

  • Q. Moon
    28 May 24، 20:51
    Q. Moon
    بسیار هم عالی و زیبا :> رابطه خوشگل ^^  3>
    ینی چی؟ مگه میشه جواب ندم؟ => *اموجی دلقک دخول بدین به اینجا*
    ببخشید اگه بخاطر دیر شدن فکر کردی اصلا قرار نیست جواب بدم و اینا، ولی کلا همه کامنتا اون چند روز مونده بود سر دستم و نمیتونستم آنلاین شم -تو کامنت دیگت گفتم چرا نت نداشتم-
    ولی خب، آره دیگه اینطوری شده اوضاع :>
    وبلاگ کلا یه خونه تکونی لازم داره خیلی پستا و صفحه هاش باید آپدیت یا حذف بشن، دیگه میره برا تابستون ^^
  • سوی کویینی
    18 May 24، 21:37
    سوی کویینی

    میدونی،حس خوبی داشت.اینکه یه نفر پای غرغر کردنام نشستو سعی کرد بهم آمید بده.هیلی دوست دارم ببینم واقعا چه‌جوریه

    یه خواهش میشه بکنم؟میشه امتحانی یکی از فیکشنامو تو منتشر کنی؟اگه دیدیم حمایت میشه،قول میدم هرجور شده خودم این چیزا رو یاد بگیرم

    این کارو برام میکنی کویینی جونم؟ :`)))))))

  • Q. Moon
    25 May 24، 09:54
    Q. Moon
    این حس همیشه برا همه خوبه :> میدونی.. کلا اینکه یکی بشینه پای حرفات
    راستش خیلی وقته بعضیا میان و میپرسن که هنوز هم کارای بقیه رو میذارم یا نه
    و من به همه گفتم نه
    چون چند وقتی هست که تصمیم گرفتم دیگه فقط کارهای خودم باشه رو وبلاگ
    اگه الان برای یه نفر استثنا قائل شم دلخوری پیش میاد
    میدونی؟ :>
  • سوی کویینی
    14 May 24، 16:37
    سوی کویینی

    هوم.میدونم ولی گفتم که.بلد نیستم پی دی اف درست کنم.حوصله کانال زدنم ندارم چون یادم میره پارت بزارم.گوشیم مدلش پایینه و به خاطر همین ادیت کردن یا چیزای دیگه هم نمیتونم امتحان کنم تا بنر درست کنم.کلا تنها کسی که تا این حد از نوشته‌هام خبر داره تویی

    خوش به حالت چون تو هم بلدی پی دی اف بزنی هم بنر.من هیچ کدومو نمیتونم.اگرم بتونم باز احتمال اینکه حمایت بشه خیلی کمه.من بدشانسم.حتی اگه فیکشنم بی‌نظیر باشه هم مطمعنم حمایت نمیشه

  • Q. Moon
    18 May 24، 07:12
    Q. Moon
    منم از تو شکم ننم بلد نبودم که U_U
    میدونی.. اینجور چیزا رو باید امتحان کنی. با آزمون و خطا یاد بگیری
    بهرحال ضرری برای خودت یا کسی نداره و حتی اگه اشتباهی بکنی هم قابل درست کردنه
    تازه بعضیا هستن که نمینویسن ولی ادیتورای خوبی ان شاید حتی بتونی یه دوست اینطوری پیدا کنی با هم کارو پیش ببرین :>
    من خودمم چند وقتی هست دیگه "ادیت" اونطوری نمیزنم. بیشتر کاورای اخیرم یه فن آرت بوده که فقط یه فونت ساده زدم روش...
    یکم که بری جلو میبینی نیازی نیست اونقدری که فکر میکردی برای این چیزا سخت بگیری بخودت :>
    میگی حمایت نمیشه چون خودت اول از همه حمایتش نمیکنی!
    اگه خودت حاضر نیستی براش ارزش بذاری، صادقانه، دیگه اجازه نداری غر بزنی که چرا بقیه حمایتش نمیکنن
    این کار مال توئه. اولین کسی که باید حمایتش کنه و برای دیده شدنش کار انجام بده، خود تویی!
  • سوی کویینی
    13 May 24، 19:28
    سوی کویینی

    امممممممم.نمیدونم.من فقط فکر کردم اگه پی‌ای‌اف شه فقط یه پارت میشه.به هر حال که بلد نیستم درست کنم پس باید دور گذاشتنش تو سایتا رو خط بکشم چون ددی هم گفته فقط پی‌دی‌اف قبول میکنه.

    هوم.خیلی بده.مخصوصا واسه منی که جایی منتشرش نمیکنم،یهو وسط پارتای اول به خودم میام و میگم«هی دختر،قرار نیست کسی بخونه،چه برسه به اینکه بخواد نظر بده پس برای چی علکی فسفر میسوزونی لامذهب؟»به خدا اگه کارامو منتشر کنم و کامنت مثبت بگیرم،ادامش میدمو مث آدم پارت میزارم.الان همون فرند شیپه که گفتم،فکر کنم حداقل چهار پنج پارت ازش در میاد ولی چه فایده وقتی نه کسی میخونه نه حتی بنری دره که بخواد منتشر بشه؟واقعا از اینکه بتونم با این وضع کارامو فول کنم ناامید شدم

  • Q. Moon
    14 May 24، 16:03
    Q. Moon
    امتحانم کردی یا فقط اینطور فکر میکنی؟ مثلا من فکر نمیکردم وان-آپ انقدر بشه ولی خب وقتی پی‌دی‌اف کردم دیدم بیشتر از اونی ک فکر میکردم بود..
    خب تا جایی نذاری ک کسی نمیتونه بخونه بچه :>>
    چطور انتظار داری کسی بخونش وقتی در دسترس نیست دختر خوب؟
  • سوی کویینی
    12 May 24، 09:52
    سوی کویینی

    بلی بلی

    هوم.بگو خودم کمکت کنم.چه کردی که پاشیده؟

    منم انقد سوتی دادم.الان یه اسمات دارم مینویسم،فکر کنم بعد چند ماه،پارت اولو کفاف بده چون کلا الان به جا اینکه خودشو بنویسم دارم تو ذهنم فصل دوم میسازمو ذوق مرگ میشم :/

    هعییییییییی دیروز خواستم برنامه یه فیکشن نامجینو یونمینو ویهوپو بریزم هیچی تو ذهنم نیومد لامصب از بس فکرم رفت پیش کارای نوشته نشدم

    چه کنم کویینی جونم؟ ://///

  • Q. Moon
    13 May 24، 09:52
    Q. Moon
    هوم
    چند ماه؟ پارت اول؟ چند صفحه‌ای مینویسی هر پارتو؟
    وای منم دقیقا با اولین مورد لیست کامینگ سون همین مشکلو دارم :>>>>>>
    نمیدونم چی برات جواب بده. من خودم الان دارم خودمو وادار میکنم ک تا ی کارو تموم نکردم، سراغ جدید نرم (به استثنای گردونه درخواست ک کلا ماجراش جداس) از بین کارای خودم دارم یکی یکی فول می‌کنم بعد میرم سراغ بعدیا.
  • سوی کویینی
    8 May 24، 19:49
    سوی کویینی

    چون یونگی خیلی دختر کشو پسر کش بود و هست :`)))))))

    هوم.فکر کنم باید غشو ضعف کنم نه؟تاحالا کسی نخواسته بود راجع‌به داستانام بدونه و اگرم میفهمید،فقط یه‌کم علکی تعارف تیکه پاره میکرد.خوبه که یه همکار ازت تعریف کنه :`)))))))

    آره.میدونم.چون قبل نوشتن خوب روش فکر میکنم.ولی بازم احتمال سوتی هست چون خیلی شده تا یه جایی نوشتم بعد سر داستانو کج کردم رفت یه ور دیگه :///////

  • Q. Moon
    11 May 24، 10:47
    Q. Moon
    البته البته.. آقایی داخل آهنگشم میفرمایه که "دختر و پسر از قدرت زبون من پشماشون ریخته" U_U
    البته البتهههههه چون جالبه آدم کنجکاو میشه :> بهرحال ماها باید هوای همدیگه رو داشته باشیم دیگه نه؟ :>
    منم خیلی از این خرابکاریا کردم.. یکی از فیکشنا رو واسه همین کلا از رو سایت برداشتم..
    درواقع اولین چیزی بود که گذاشتم رو سایت ولی به دلیل سوتیای زیاد -و البته یه سری مشکلات دیگه مثل اینکه به خاطر کنکور و امتحانا وقت نمیکردم- ورش داشتم و هر بار که رفتم سراغش که مشکلاتشو رفع کنم این دفعه سوتیای جدید دادم!!! فکر کنم تا اخر عمرم باید بشینم روش کار کنم و تهشم یه چیزی مثل "خاطرات شیطان" میشه
    پ.ن: خاطرات شیطان یه کتابه که نویسنده وسطای کتاب مرده و نتونسته تمومش کنه :>
  • سوی کویینی
    7 May 24، 13:17
    سوی کویینی

    هوم.آره.بچم با اینکه تا اون موقع سه باز شیمی درمانی کرده بود،کوکی که دیدش نزدیک بود سوت بلبلی بزنه :`))))))

    میدونی تعریف از خود نباشه من کلا خیلی رو فیکشنایی که میخونم یا مینویسم کار میکنم.واسه همین خیلی رو جزعیات توجه دارم.حتی با اینکه مثلا از دید جیمینه فکر میکنم تو ذهن مثلا نامجون چی میگذره.واسه همین سعی میکنم تا جای ممکن تو ذهنم بسازم بعد بنویسم

    الان فعلا این کامل نیست.یعنی یه بخشایییش تو ذهنم یهو سوپرنچرال میشه.ولی تا اینجاش اوکیه :))))

  • Q. Moon
    8 May 24، 15:59
    Q. Moon
    سوت بلبلی برای چی؟
    به شما میگن نویسنده و خواننده خوب :>>>>>
    به به، پس خوب بلدی داری چیکار میکنی هوم؟
    آره، اینطوری احتمال سوتی دادن یا باگ داشتن داستان هم کمتر میشه!
  • سوی کویینی (سورن سابق)
    6 May 24، 10:32
    سوی کویینی (سورن سابق)

    نه خدایی نمیشه.استریت با گروه خونی من سازگار نیست ://////

    _وی تخم‌مرغ میسوزونه

    اووووووووه کنجکاو شدم بخونمش

    خو نه میدونی،اینجوریه که،کسی نمیدونه یونگی سرطان داره جز جین.بچه مظلومم خودشو لوسیفر جا زده :`)))))))

  • Q. Moon
    7 May 24، 11:26
    Q. Moon
    هعی باشه، ولی استریتا چیزای باحالی بینشونه بعد فیکای خوبو از دست دادی نگی کسی بهت هشدار نداده بودا U_U
    من این چند وقت به لطف خوابگاه وضعم بهتر شده ولی هنوز هم کم گند بالا نمیارم موقع آشپزی :>
    تو اتاق تبدیل به جک شدم رسما به خاطرش T~T
    اوووووهههه، پس جناب مافیا کلا ظاهر قدرتمند خودشو حفظ کرده هوم؟ :>
  • سوی کویینی (سورن سابق)
    5 May 24، 15:27
    سوی کویینی (سورن سابق)

    هوم.من کلا استریت نمیخونم :((((((((((

    هوم.بریم بهش بگیم بهمون آشپزی ساده بده یا زوده؟ TTTT

    دقیقااااااااااااااااا.منم اکثرا اونی که دوسش داشته باشم بیشتر تو داستان بلا سرش میاد.خودمم نمیدونم چرا اینجوری میشه :/

    ولی خب میدونی،تهش اینجوریه که،اون شخصیت از همه عاقل‌تر و قوی‌تر در میاد

    یکی از اونایی که توش سر جین این بلا رو آوردی لاو سیک نبود؟ TT

    الان مثلا همین دیشب یه فیکشن اومد تو ذهنم،یونگی رییس مافیاس ولی سرطان داره TTTT

    فکر کنم کوکگی کنمش :`))))))))

  • Q. Moon
    6 May 24، 07:14
    Q. Moon
    چرا؟ حالا یه امتحانی کن شاید خوشت اومد U_U
    والا من فعلا در مرحله "سعی کن آب رو نسوزونی" قرار دارم بذار یکم از اون بگذرم بعد با جین صحبت میکنیم U_U
    آره اینم حرفیه :> بذار ببینم.. آره، حالا که فکر میکنم، تو اون فیکی که کامنت قبلی گفته بودم، جیمین و مخصوصا جین تهش کارکترای خیلی خفنی میشن با اینکه کلی بلا سرشون میاد و به فاخ فنا میرن :>
    خیر عزیزم، لاوسیک در برابر اونی که ازش حرف میزنم لنگ میندازه U^U بلاهای خیلی بدتر از اون سر جین خواهد اومد تو یکی از کارها
    هاه!!! بالاخره یه رئیس مافیا ولی نه اونقدر خفن و قدرتمند :>>>>>>
    البته که با وجود بیماری هم میتونه قدرتمند باشه ولی میدونی... اون بی نقصی معمولی که تو فیکای مافیایی نشون میدنو نداره :>
    کوکگی؟ کوک تاپ یونگی باتم؟ :> به به :>>>>>>
  • سوی کویینی (سورن سابق)
    3 May 24، 17:27
    سوی کویینی (سورن سابق)

    مرسی.امیدوارم تو هم موفق باشی :))))))))

    نه هیچ‌کدوم از کارامو هنوز جایی منتشر نکردم

    بلی چوی جونم دلیل داره :))))) (مدیونی فکر کنی روش کراشم :))

    جین در هر صورت بهترین آشپز دنیاس.شک نکن :)))))

    میدونی،یکی از کرمایی که دارم اینه که هرکی رو بیشتر دوست داشته باشم،تو فیکشنام بیشتر میجزونمش :`)))))))))))

  • Q. Moon
    4 May 24، 16:40
    Q. Moon
    بوس و فایتینگ :>> 3>
    (من همیشه برای کراشا و بایسای خودم یه کوچولو استثنا قائل میشم U^U
    مثلا دقت کرده باشین دختر-پسری نامجون بیشتر از بقیه هست :>>)

    شکیییی در اون موضوع نیستتتتتت!! میدونی.. میخوام یه بار بشینم ببینم تو برنامه هایی مثل بتس ران و... جین چیا درست کرده منم یه امتحانی بکنم :>

    من از عممد اینکارو نمیکنم، ولی یه بار که نشستم دقت کردم، همیشه جیمین و جین تو فیکای من بیشتر از همه به فنا میرن و بلا سرشون میاد :>
    عذاب وجدان میگیرماااا!!! ولی خب از عمد نیست ناخودآگاه اینطوری میشه :>
  • سوی کویینی (سورن سابق)
    2 May 24، 11:56
    سوی کویینی (سورن سابق)

    نه.منتشرش نکردم هنوز جایی

    مدیره با اینکه میدونسته کل از مدرسه اسم یکی‌شون بیاد سگ‌لرز میزنن،ولی بازم چون همه‌شون علایق و استعدادای مشترکی داشتن گذاشتتشون تو یه تیم

    فعلا که تا اینجا نوشتم جونگ‌کوک کتک خورده،تهیونگ نجاتش داده،بردتش خونه خود کوکی و چون تخم‌مرغم بلد نیست آب‌پز کنه به دشمن خونیش (جین :)) زنگ زده بیاد واسه‌شون غذا درست کنه

    و از اونجایی که یونجی بایس‌مه و منم از اون مدیره کرموترم،یه‌کاری کردم یونگی مث سگ (البته مث گربه :)) سرما بخوره

    کلا کرم درونم فعاله :`)))))))

  • Q. Moon
    3 May 24، 16:56
    Q. Moon
    عه... آخه تو کامنت قبلی یه چیزی گفته بودی فکر کردم جایی گذاشتییش
    پس دلیل داشته مدیر جان :> ولی خب قطعا کرمم داشته!
    یبعهختخنکهبیغطز ذتندتمنکمغبیقغظسفطزلراتمذنتدنمو این حقیقت که جین همه جا آشپز خوبیه مثل واقعیت>>>>>>>
    چطور دلت اومد پیشی کوچولو رو مریض کنیییییی؟!؟!؟!؟؟!!
  • سوی کویینی (سورن سابق)
    2 May 24، 11:51
    سوی کویینی (سورن سابق)

    نه تیرو نمیدم.ولی هم کنکور تجربی دادم هم هنر :`))))))

    استراحت؟واقعا؟من الان تازه باید خودمو واسه نهایی جر بدم ://///////

  • Q. Moon
    3 May 24، 16:56
    Q. Moon
    عههههه بسیار هم عالی :>>> امیدوارم تو هر دو موفق باشی و هر کدومو بیشتر دوست داری تو اون موفقتر ^^ 3>
    وای شت یادم به اونا نبود...
  • Nina
    1 May 24، 22:03
    Nina

    سلام اونی خوبی؟سلامتی؟(امیدوارم که باشی،اره منم خوبم،شکر خدا،یکن دیگه با امتحانات خرداد به فاخ خواهم رفت ولی خب بیایید بهش فکر نکنیم.

    اره حتما ،الان دوباره زدم روی لینکش و چیزی که برام اوردو کپی کردم.

    Problem loading

    Your internet connection may be unavailable

    Try again.

    اینو برام میاره تویه سفحه سیاه

     

     

  • Q. Moon
    2 May 24، 09:18
    Q. Moon
    سلام مجدد قشنگ اونی U^U
    خداروشکر که خوبییی... اشکال نداره، شتری که روی همه- چیز یعنی جلوی در خونه همه میخوابه U_U
    منم کلی امتحان در پیش دارم از الان لیوان قهوه دستمه :>

    خب خب.. بذار ببینم...
    مثل اینکه مشکل اینترنته.. یا سرعت نتت کمه.. یا-
    موقعی که بازش میکنی قیلترشکنت بستس؟ چون فکر کنم روشن باشه نمیاره
    البته وبلاگ منو هم با فیلترشکن نمیاره پس فکر کنم بسته بوده آره؟
    حالا من بازم برگشتم خونه یه چکی میکنم ببینم چه خبره :>
    اگه لینکش درست نشد و دوست داشتین تستو بدین، آدرسشو میزنم که خودتون تو سایت بیابیدش ^^
  • سوی کویینی (سورن سابق)
    1 May 24، 21:45
    سوی کویینی (سورن سابق)

    هعییییییییی کویینی.بیا یه‌کم باهات درددل کنم.هردومون فیک مینویسیم پس بزار از اینا شروع کنم

    اولین فیکشنی که از اعضا نوشتم،یه فیکشن فرندشیپ بود که از روی موزیک ویدیو آی نید یو شروعش کردم.هنوزم دارم تایپ میکنم چون واقعا گاهی انرژی واسه ادامه نداشتم.یعنی خب،کسی نخونده بودش که بگه چطوره

    غضیه که از این قراره که،یه روز مدیر مدرسه که از قضا خیلی مهربونو گوگولیه،کرمش میگیه که دشمنا رو با هم تو یه گروه بزاره.و اینجوریه که اعضا که در حد مرگ از هم بدشون میاد یه جا جمع میشن.البته جز کوکی.چون خیلی مظلوم و خجالتی بود بچم کسی نمیشناختش :`))))

    خلاصه که،مومنتای ریز گذاشتم کنارش ولی شیپری نیست.خودم از همه کارام بیشتر دوسش دارم :`))))))

  • Q. Moon
    2 May 24، 09:21
    Q. Moon
    جانمممممم.. بله بله با کمال میل بفرما ببینم چیه درددلت U^U
    اخجون فرندشیپپپ!! والا بخدا دلم یکی میخواد ولی هر چی گیرم میاد گیشیپه :>
    به به، از چه موزیک ویدیویی هم نوشتی *اموجی که آب دهنش آویزونه* من عاشق آی نید یوئم خیلی ساده و قشنگه *گریه* T~T
    ای بابا.. یعنی میدونسته اینا از هم خوششون نمیاد و باز هم گذاشتشون تو یه گروه؟ :> قشنگ کرم داشته ها :>>>
    کوکی همیشه همه جا مظلوم و بیبی واقع میشه U_U
    ای جان ای جان :> کجا گذاشتیش؟ تو اینترنت هست؟
  • سوی کویینی (سورن سابق)
    1 May 24، 21:31
    سوی کویینی (سورن سابق)

    خو مث که فعلا میاره :`)))))))

    لطفا نصب کن کویینی جونم.اگه پکید باز میرم تو خلصه :`(

    راستی کویینی،کنکور دادم.منتظرم جواب بیاد.هلپ مییییییییییییی

  • Q. Moon
    2 May 24، 09:25
    Q. Moon
    خداراشکرررررر T^T
    عههههههه کنکور این ماهو؟ تیرم میخوای بدی؟
    ببین این چند وقت تا جواب بیاد اصلا بهش فکر نکن
    اون موقعی که میاد و باید انتخاب رشته کنی و این حرفا، خودش به اندازه کافی استرس زا و اعصاب خرد کن هست
    لااقل سعی کن قبلش خوب استراحت کرده باشی 3>
  • سوی کویینی (سورن سابق)
    30 April 24، 19:23
    سوی کویینی (سورن سابق)
    بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است

    سلاااااااااااام کویینی جونممممممممم

    خوبییییییییییی؟!؟!

    آخیییییییییییییییییش یه بار از رو دوشم برداشته شددددددددد

    تو این مدت کلا هیچ کدوم از سایتا،نه واسه تو نه ددی باز نمیشدن

    کویینی من روبیکا ریخته بودم ولی پاک کردم.حالا میخوام دوباره بریزم ولی آیدیم یادم نیست

    ******** ***** ****** ****** *** **** *******

    ***********

    *** ***** ***

    لطفا پیام بده کویینی جونم.ممکنه دوباره برام نیاره سایتا :`))))))

  • Q. Moon
    1 May 24، 16:32
    Q. Moon
    سلام سورنیییییییی چطوری تو بچهههه؟؟!!
    بله بله البته :> حالا که پیام دادی حتی بهترم شدم T^T
    چه باری مادر؟ T^T
    عه وا... چرا؟ بقیه که مشکلی نداشتن؟ بخاطر اینترنت یا مرورگرت بوده؟
    والا من روبیکا ندارم دیگه.. ینی پاکیدم آیدیم یادم نیست.. ولی به روی چشمم اگه باز نصبیدم پیام میدم بت قشنگم U^U
    ایشالا که میاره.. مراقب خودت باش حسابی بچه :> 3>
  • Nina
    30 April 24، 12:52
    Nina

    سلام اونی خوبی؟سلامتی؟(امیدوارم باشی)

    واقعا نمیخوام زحمت شه ها،ولی هزار بار بعد از اینکه لینکه تسته رو درست کردی سعی رکدم ول یخب باز نشد،به هر حال اوکیه عب نداره فدای سرت

     

  • Q. Moon
    1 May 24، 16:33
    Q. Moon
    سلام جونم.. بله خوبم، خودت چطوری نینا؟ U^U
    عه بازم مشکل داره؟.. یعنی چی؟ برای خودم اوکیه لینکه و میاره سایتو...
    میشه بگی وقتی میزنی رو لینک چی برات میاره؟
  • Niva
    27 April 24، 22:40
    Niva

    مگه ایمیل هم فیلترشکن میخواد؟ واسه من اوکیه که. :(

    به هر حال آدرس ایمیلمو می‌ذارم. خیلی زیاد خوشحالم می‌کنی اگه بهم ایمیل بدی. 🫂

     

  • Q. Moon
    28 April 24، 03:11
    Q. Moon
    چی؟ چطوری🫥🫥🫥🫥
    من تا فیلترشکن نزده باشم ریفرش نمیشه ک ایمیلای جدیدو بگیرم...
    اوکی بیبی بفرست🫠🌙
  • Niva
    27 April 24، 22:26
    Niva

    آه خب من گفتم خودمو از همه جا حذف کردم، منظورم دقیقا همه جا بود. :(

    یه ایمیلمون نشه؟ به سبک جودی ابوت و بابا لنگ درازش یا جلد چهار آنی شرلی عزیزم چند خطی نامه‌نگاری کنیم، هوم؟ 🤍

  • Q. Moon
    27 April 24، 22:33
    Q. Moon
    هوم جالب میشه
    ولی راستش من الان تو خوابگاهم و فیلترشکنم راحت وصل نمیشه ک ایمیل بگیرم.. تلگرامم چون پروکسی داشت و راحتتر بود گفتم..
    ولی میتونی ایمیلتو بدی وقتی برگشتم خونه پیام بدم بت :>
    الانم اگه دوست داشته باشی، میتونم متن کامنتاتو سانسور کنم ک کسی جز خودم نتونه بخونه.. هوم؟
  • Niva
    27 April 24، 22:19
    Niva

    تو کامنتا من خجالت می‌کشم سیا شی. 🥺 چه کنیم؟ 

    آه حس پررویی می‌کنم. 

  • Q. Moon
    27 April 24، 22:22
    Q. Moon
    هوم... نمیدونم.. من تلگرام دارم فقط.. میخوای آیدی بدی پیام بدم بت؟ :>
    البته الان یکم نتم بگیر و نگیر داره ولی میتونیم امتحان کنیم.. هوم؟
  • Niva
    27 April 24، 22:08
    Niva

    وقت و حوصله یکم هم صحبتی رو داری جونم؟ =] 

  • Q. Moon
    27 April 24، 22:10
    Q. Moon
    بله قشنگم البته =>
  • Niva
    27 April 24، 21:44
    Niva

    سیا شی آنلاینی؟ تازه جواب دادی اخه. 

  • Q. Moon
    27 April 24، 22:07
    Q. Moon
    جانم دختر جان؟ :>>
  • .yami.
    27 April 24، 20:48
    .yami.

    فول شد؟

    وایییییییییییینقحفتفتحبابتبتیخبببتقحقجصحقاق۷

    بالاخرهههههههههههههساسانیممققنابخحقتفتقخ۸۲ت۳ن۳۸

    خوشحالم!

    واقعا میگم

    بالاخره میتونم بخونمشششششش

    البته بعد خرداد...

    بخدا صبر ایوب میخواد😔

    من چجوری صبر کنم؟

  • Q. Moon
    27 April 24، 21:25
    Q. Moon
    بلهههههههههه
    بالاخره بعد از 18 هفته :> درواقع بیشتر چون وسط آپ تاخیر هم خورده بود یه ماهی...
    منم همینطوررررر
    البته من هم خوشحالم و هم ناراحتم T^T
    صبر ایوب به من باید عطا شه که دوست دارم نظراتتونو بدونممممممم T~T
  • Niva
    27 April 24، 18:34
    Niva

    برای کوئرنسیای عزیزم. :)
    فردای روز کنکور فول مانهوای خالی رو بهم هدیه دادی و من نمی‌دونم دقیقا چطوری باید تشکر کنم؟
    سال سختی بوده تا الان برای من. همه چیو از زندگیم حذف کردم؟ نه در واقع خودمو از جهانم حذف کردم انگار...
    مواجه شدن با این فیکشن هم برای منی که اصلا فیکشن نمیخونم خیلی اتفاقی و رندوم بود چه برسه به اینکه بخوام دنبالش کنم.
    اما نفهمیدم چطور شد که طی این مدت یکی از عزیزترین مرهم های ممکن بود واسه زخمام‌. :)
    الان تموم کردنش روی قلبم سنگینی می‌کنه اما من آدم وفاداریم، میدونم چیزایی که دوسشون دارم همیشه بخشی از وجودم می‌مونن. پس این درد و غم تموم شدنش رو هم دوست دارم‌.
    ممنون برای همه چی سیا شی؛ جهانت درگیر آرامش. ✨💜
    پ.ن۱: کاش میشد خودتم بیشتر بشناسم، بازم خیلی وقته یه آدم جدید توجهمو برای آشنایی جلب نکرده بود.
    پ.ن۲: تو که ویمین دوست داری، یه ویمینمون نشه؟ 😌

     

  • Q. Moon
    27 April 24، 21:36
    Q. Moon
    ای جان از این نامه طورا :>
    میدونی.. برنامه ریزی شده نبود ولی یجورایی جالب شد این زمان بندی که درست بعد از کنکورها شد :>>>
    منم تو اون نقطه بودم بچه... بیا، یه بغل روحی از طرف کسی که اون دوره رو گذرونده و میدونه که تو هم میگذرونی :>
    *بغل روحی* ~(^-^~) فایتینگ!!
    خوشحالم که تونستم تو چنین زمانی یه چیزی بدم که لااقل یکمم که شده دلخوشی باشه برات :> 3>
    ممنون از تو برای اینکه ت آخر مانهوا همراهم بودی ^^

    پ.ن: والا گاهی یه پستی میذاریم و از هم سوال میپرسیم که آشنا شیم U^U
    خوشحال میشم دفعه بعدی باهامون باشی :>

    پ.ن2: والا فعلا که یکم استراحت میکنم و بعدش یه کاپل دیگمون میشه :>
  • Nina
    27 April 24، 16:00
    Nina

    اونی فک‌کنم لینکهتست این خرابه از لحظه ای که اینو اپ کردی هی دارم تلاش میکنم،همش یه صفحه سیاه میاره

  • Q. Moon
    27 April 24، 17:48
    Q. Moon
    جان اونی قشنگم؟ T^T
    اوه.. ارور میده یا فقط سیاهه؟ الان نمیتونم اوکیش کنم، سر کلاسم. ولی وقتی برگشتم حتما چکش میکنم مشکلش رفع شد اطلاع میدم
    ممنون که گفتی :>>♡
  • Nina
    27 April 24، 15:16
    Nina

    💃💃💃💃💃💃💃💃💃💃💃💃💃💃💃💃💃💃💃💃💃💃💃💃💃💃💃💃💃💃💃💃💃💃💃💃💃💃💃💃💃💃💃💃💃💃💃💃💃💃💃💃💃💃💃💃💃💃💃💃💃💃💃💃💃💃

     

     

  • Q. Moon
    27 April 24، 17:49
    Q. Moon
    🕺🪩🕺🪩🕺🪩🕺🪩🕺🪩🕺🪩🕺🪩🕺🪩🕺🪩🕺🪩🕺🪩🕺🪩🕺🪩🕺🪩🕺🪩🕺🪩🕺🪩🕺🪩🕺🪩🕺🪩🕺🪩🕺🪩🕺🪩🕺🪩🕺🪩🕺🪩🕺🪩🕺🪩🕺🪩🕺🪩🕺🪩🕺🪩🕺🪩🕺🪩🕺🪩🕺🪩
  • مسواک کوکی
    27 April 24، 14:15
    مسواک کوکی

    وای سیا، چیزه، بلاخره فول شد ╥﹏╥

    فقط من یه مشکلی دارم، اه چجوری بگم ، فایل جدای پارت جدید رو نداری؟ 

    چون فول پارت بخوام دان کنم هم شصت و دو مگابایته « اره میدونم،سر نت زیادی خسیسم،بهر حال گرونه خب!! » هم اینکه باید بگردم ببینم از کجا شروع میشه 👈👉

    البته شرمنده که اینو میگم، اگر نداری که میرم دان میکنم همینو 

    و اینکه میدونم پررو ترین ریدریم که داشتی 😭🤣

  • Q. Moon
    27 April 24، 17:53
    Q. Moon
    آرهههههههه بالاخرهههه😭😭
    اوه.. راست میگی چرا ب اینش فکر نکرده بودم!! ببخشید ببخشید، اصلا حواسم نبود انقد که ذوق فول کردنشو داشتمممم😭😭
    الان سر کلاسم، ولی برگشتم خونه، شب یه لینک جدا برای پارتای آخر (پارت آخر چون طولانی شد دو نیمه‌ش کردم) میذارم :>>
    ی هفته میذارم بمونه بعد میپاکم پس تا شب دووم بیار لطفا😔😔

  • Nina
    27 April 24، 01:31
    Nina

    *زدن اهنگ حماسی*

    هوراااااااا.

    تبریک به تو.

    تبریک به او.

    تبریک به شما‌.

    تبریک به انها.

    تبریک به ایشان.

    تبریک به همه..

    وای وای وایییی.

    بلاخرهههههعه💃💃💃💃💃💃💃💃

    بر طبل شادانه بکوب.

    پیروز و مردانه بکوب.

    برخیزو این فیک را.

    بر سر در خانه بکوب..

    واقعا خسته نبشاییی اونیییی.

    اخجوننن های بی پایان برای فول شدن ایننننننننیپینیپژمیپیمپزیمپببمپببخپبمیپبمبپبنبپیمزپبهبعسادیکسحبنبدزویمیپ

     

  • Q. Moon
    27 April 24، 17:54
    Q. Moon
    آرههههه بر طبل شادانه بکوبیننننن ک بالاخره این کار فول شد😭😭😭😭😭💫
  • مسواک کوکی
    23 April 24، 20:14
    مسواک کوکی

    وای من دوباره چند هفته صبر کردم و یهو از پارت سیزده تا هیفده رو خوندم و واقعا پشمام ریخته 😭🤣 

     

     

    اسپویللل 

     

     

     

     

    جین کثافتتت، بابا فکر کردم جدی جدی خلاص شدن ، اصلا خیلی خوب گولمون زدی سیا*-*

    جونگ کوک بچم، حسابی پدرش در اومده بنده خدا، ولی مشکل اینه الان که به یونگی شلیک کرد، یوقت اونا تنهایی نرن بیرون از مانهوا.. اصلا استرس دادی بهم! 

    اصلا تهیونگ 🛐 ؛ فکر کن همه دنبال بیرون رفتن از مانهوا از طریق کشتن همن، اونوقت تهیونگ میخواد با جین مقابله کنه ، واو.. 

    ازشون یاد گرفتم هروقت خواستم جواب بله بگیرم، چاقو بزارم زیر گردنم، زیر گردن بقیه هم نه، زیر گردن خودم 🤣

    واقعا هر پارتش اصلا یه سوپرایز دیگست، بی صبرانه منتظر پارت بعدم، موفق باشی و فایتینگگ

     

  • Q. Moon
    24 April 24، 16:09
    Q. Moon
    قوی میزنی شما U^U





    اسپویل دوستان!!




    واقعا که... جینو دست کم گرفتیا! فکر کردی به این راحتی تهیونگو ول میکنه؟ U_U
    دیگه باید صبر کنیم تا شنبه ببینیم چه خبر میشه U_U
    دقیقا همینو دربارش دوست دارم :> با اینکه تو این چند پارت آخر کارکتر موردعلاقم به جانگکوک تغییر پیدا کرد، ولی بازم این حقیقت که تهیونگ رسما خفنترین بود رو عوض نمیکنه U^U
    نه آقا حالا از این چیزا از نوشته ها من یاد نگیرین بعدا میان منو میگیرن میبرن🤣😭
    #وعده_ما_فقط_چند_روز_دیگه U^U
  • Nina
    21 April 24، 22:35
    Nina

    به به پارت های ۱۶ و ۱۷،حسابی خسته نباشی دستت درد نکنه.

    #منتظر _فول_شدن_این_فیک

    #دوست_ داریم _سیا

    #دیگه دارم_ از کنجکاوی_ میمیرم.

    😂😔🤝🏻

     

     

  • Q. Moon
    23 April 24، 15:51
    Q. Moon
    ممنونممممممم
    *یه نگاه به چپ* *یه نگاه به راست*
    به کسی نگو ولی میخوام فردا که برگشتم خونه بشینم پاش که دیگه پارت آخرو تموم کنم :>
    هفته دیگه قراره تستش هم بذارم براتون مثل اسموتی و لفت الون U^U
    #من_بیشتر_دوستتون_دارم
    #وعده_من_یک_هفته_دیگه
    #مانهوای_فوا_بزودی
  • .yami.
    8 April 24، 23:44
    .yami.

    خوب آموزشمون داده کوکیT_

    آهاااا فهمیدم پسسس😈

    نمیشهههه


    پ.ن: راستش منم خعلی دوسشون دارم🤣با اینکه مال توعن
    واییییی نگوووو که دلم خونهههه
    باید واسه همچی نظر بدن
    ماعم هیچی نگیم و بخندیم/:

  • Q. Moon
    9 April 24، 12:27
    Q. Moon
    کوکی، استاد آموزش لوازم مراقبت از دندونهای خرگوشی!

    نه باور کن نمیتونی حدس بزنی :>>>

    دقیقا.. خداروشکر دیگه عید و عیددیدنی تموم شد و راحتم!
    البته این دفعه باید برگردم دانشگاه و به حراست محترم جواب پس بدم
    بابا ولم کنیننننننن!!
  • Nina
    7 April 24، 18:27
    Nina

    بهب هههه پارتتت پونزدهههههخسته نباشیییی💗💗💗💗💗💗💃💃💃

    پ.ن:منی که همچنان منتظر فول شدنشم،

    دیدم تو پیاما یکی منتظر بوده غول شه بعد رفته پارت ویژه رو خونده برا شهمه چیز اسپویل شده،هیچی دیگه،اون بخش از وجودم که میخواست لا اقل پارت ویژه رو جلوتر بخونه منصرف شد😂😔🤝🏻

    ~بغل روحییی~💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗

     

     

  • Q. Moon
    7 April 24، 20:08
    Q. Moon
    مرسیییییی 3> 3> 3>
    پ.ن: باور کن منم منتظرم فول شه :>
    کلا خیلی کم صبر شدم نسبت به چند سال پیشم... انگار نمیتونم صبر کنم تا کارام فول شن :>
    فک کن تنها رها شده همش 5 پارت بود ولی بازم تند تند گذاشتمش که فقط سریعتر فول شه :>>>>

    اون که بعله.. درواقع پارت ویژه پر از اسپویل از چپترای قبل و بعد خودشه U_U
    فقط اگه میخواین کل داستان براتون لو بره و با مسئولیت خودتون پارت ویژه رو باز کنین U_U

    بغل روحیییییییییییییییی ~(^-^~)
  • یک عدد ستیزن در انتظار فول شدن کار های ستی
    7 April 24، 18:25
    یک عدد ستیزن در انتظار فول شدن کار های ستی

    پ.ن: وای تو نینایی.. همیشه اون نینا رو تو پرانتز مینوشتی؟ من تازه دیدمش😭😭😭

     

     

    ارههع🥲😂🤝🏻

    نه نوشتم گفتم شاید عین ادم قبلا اعلام نکرده بودم این منم،و اره خلاصه،مبدونی چجوری اینجوری شد؟خلاصه مبگم سرت درد نیاد،از اونجایی که میخواستم اسم بنویسم تو گردونه هه،و دیدم واقعا نوشتن اینهمه اسم «یک عدد ستیزن در انتظار فول شدن کار های ستی»خیلی طولانی و مسخرست و همه هم اسماشون کوتاهه و به یاد ادم میمونه،اسم خودمو اولشو یکم با تغیرات گذاشتم نینا(یه مدت کوتاهیی بابام اینجوری صدام میکرد)

    نینا از نیایش و از نیا(مخفف نیایش) برگرفته شده🤝🏻

  • Q. Moon
    7 April 24، 20:06
    Q. Moon
    والا من هر چی بچه ها خودشون بخوان به عنوان اسمشون میذارم تو گردونه :>
    بعضیا اسم خودشونو میدن، بعضیا لقب.. هر چی دوست دارن
    نینا قشنگه :>>
    به بههه پس به اسم خودتم ربط داره چه قشنگتر :>>
    ما هم یه نیوشا داشتیم نونو صداش میکردیم :>>>
    بابات چه کیوت صدات میزنهههههه T~T
  • یک عدد ستیزن در انتظار فول شدن کار های ستی(nina)
    6 April 24، 19:44
    یک عدد ستیزن در انتظار فول شدن کار های ستی(nina)

    *بی صبرانه منتظر فول شدن این فیک خوشگل تا کامل بخونمش*

    واقعا خسته نباشی سیا،دستت طلا🥲🤝🏻✨

    این قلبا برای تو که انقدر خوب مینویسی:

    💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗🫀💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗💗

    ~~بغل روحی~~

     

  • Q. Moon
    7 April 24، 12:22
    Q. Moon
    والا از خدا ک پنهون نیست از شما چه پنهون..
    خودم دیگه در گنج خودم نمیپوستم که تموم شه😔😔
    پارتای اخریم دیگه تا سه هفته دیگه تمومه👀🫠

    حییبحححححححح چقدر قلب همش برا منه؟😭😭😭🫶💫
    بغل روحی :>>>

    پ.ن: وای تو نینایی.. همیشه اون نینا رو تو پرانتز مینوشتی؟ من تازه دیدمش😭😭😭
  • .yami.
    31 March 24، 15:26
    .yami.

    آفرین بهتتت
    #زندگی_من_یک_اسپویله

    کوکی بهمون افتخار میکنه من میدونم<=
    بهله بهله اون پرستار هم خوابه من میدونمممم

    باید سعی کنم اصلا طرف کامنت ها نرم و نخونم


    پ.ن:بهلههههه
    قبل اون مسواک درمورد ظاهرت پرسید توهم گفتی پیرسینگ و یک شکلک×_× داری
    بعد من عکس رو کاورو دیدم ولی نمیدونستم کدوم شخصیته
    بعدشم با گوشی بابام اومدم یه سری به تلگرام زدم...
    بعد پارت ویژه فهمیدم تهیونگهههه و اومدم گفتمممم

    خعلی بهت میاد اتفاقا<=
    کاش احترامشون واجب نبود و این کلماتو تو صورتشون پرتاب میکردی:به تو چه؟

  • Q. Moon
    3 April 24، 21:00
    Q. Moon
    #بله_بله_قطعا_همینطوره U_U
    آره فکر کن برمیگرده از سربازی میبینه گروه مراقبت از دندونهای خرگوشیش چه ها که نکردن U_U
    نه والا همچین خواب هم نیست.. حواسش به همه چی هست :>
    فقط اینکه همش منتظره اون بچهه رو بخوابونه تا بتونه به کارهای بزرگونه خودش برسه... یکم دارک میشه اونموقع ها :>
    ولی مگه میشه؟ U_U

    پ.ن: عهههه راستی یادم نبود!! خاک تو سرم چطوری یادم رفتهههه
    به به بسیار هم عالی
    واقعا؟ :> *جیییییییغغغغغ* راستش خیلی دوسشون دارمممم!!
    اره بخدا... تازه برای سیزده -درواقع دوازده- به در که همه با هم رفته بودیم یه جایی
    هر کی به من میرسید اینطوری بود که سیا این تتوی دائمیه؟ اینکارو با خودت نکنیا؟ نکنه بری بازم بلایی سر صورتت بیاری ها!
    این جلف بازیا چیه شما نسل جدید در میارین؟
    خلاصه که منم هی لبخند زدم درحالی که از درون داشتم نقشه قتل میکشیدم :>>>>>>
  • .yami.
    29 March 24، 14:11
    .yami.

    عه وا اون "وقتی ددی واست خیابون بست"‌ بود😂

    توهم همینطور3>

    آها فهمیدم..چون خعلی یهویی بود شوکه شدم😂

    نمیدونم..اون لحظه اون قدری ذوق داشتم که مهم نباشه..فقط کاور صفحه اول رو هی میزدم اون ور هیچی دیده نشه😂

    البته اینجوری درسته:مسواک کوکی ، خمیر دندون کوکی و تیم بک دور

    پ.ن:سیا میخوای نخ دندون کوکی بشی؟😂

    عههه خوش بحالت پیر مرد من بشدت اذیت میکنه

    اون بچه یواشکی کار انجام میده نفهمی😈

    نه نهههه هنوز نمیدونم کیا برمیگردن کیا نه

    استراحت کننننن 

    بابا اگه حوصله نمیکشه بگو به چپم

    پ.ن:یه نکته ای رو فهمیدم، هم تو هم تهیونگ یه شکلک×_× روی گونتون دارین

    هردوتونم پیرسینگ دارین😢

  • Q. Moon
    30 March 24، 12:05
    Q. Moon
    حدس زدم عزیزوم U^U
    3>
    حالا از کاور اول دیگه بیشتر از کامنتا اسپویل نمیشدی T^T
    پ.ن: آره والا تیم جالبی میشیم :>>
    کاری از لوازم شستشوی دندان کوکی!
    نمیدونم شاید.. آخه پرستار هم داره اون بچه ولی کی میدونه شاید شیطون تر از اونه که ما بفهمیم T^T
    آره خب چون اینو هنوز هیشکی نفهمیده که تو کامنتا اسپویل کنه :>>>

    پ.ن: عههههه متوجه شدییی!! وایسا ببینم، ت تلگرام بودی آره؟ عکسمو از اونجا دیدی؟
    آره واقعا عاشق پیرسینگامم :> فقط کاش فک و فامیل انقدر راجبشون نظر نمیدادن تو این عیدی دهنمو سرویس کردن...
  • .yami.
    26 March 24، 21:05
    .yami.

    نوکرتم بخداااااا

    وقتی ولی واست خیابون بست منم بیام اون پشت پوشش میدم😂

    خوبممممم نه اصن عالیممممم

    تو چطورییییی؟

    بهله که دوسش داشتممم💙💙💙

    وقتی یهویی اون پستو برداشتی فک کردم قرار نیست درست کنی...ولی بعد که اومدم سوپرایز شدمممم

    وسط مهمونی خوندمش 😂 بعدشم یه دور قبل خواب خوندم😃

    چییییییی؟چرااااااا سوال نپرسیدنننننن

    بیام بزنمشون؟یا بچه های خوبین؟

    *کاری از مسواک و خمیر دندون کوکی

    عررررر دارم بیشتر عاشقت میشم😢

    منم شخصیت درون دارم ولی کلاااا سه تان😂

    یه پیرمرد ۸۰ ساله غرغروی درون. یه بچه ۳ ساله دماغو. یدونه هم دختر ۱۸ ساله شر و لجباز😂

    یونگی گناهههههه اونجایی هم که به سطل رای گیری لگد زد خعلی کیوت بوددد

    نه بابااااااا

    ازونجایی که من کرم دارم همه ی کامنت های اسپویل رو خونده بودم..فقط نمیدونستم نقش نامجون مافیاس😂

    پ.ن:جون من؟

    اولش که بهش فکر کردم گفتم چرت میشه...چون قو و شیطان و...اینا بهم ربط ندارن

     

     

  • Q. Moon
    27 March 24، 14:42
    Q. Moon
    چاکریم بذار قربونی شم برات ستون U_U

    همیشه عالی باشیییییی 3> 3>
    منم خوب، خداروشکر
    عا آره چون دیگه تقریبا سوالا رو تموم کرده بودم و دیگه نمیتونستم سوال اضافه کنم بستمش
    چون اگه کس دیگه ای میومد سوال میداد دیگه نمیتونستم به پارت اضافه کنم یهو یکی ناراحت میشد ازم
    باز خوبه چیز نامناسبی توش نذاشته بودم!!
    چطور اعتماد کردی بم آخه دختر؟؟ :>>
    همکاری بزرگ مسواک و خمیردندون کوکی U_U
    من یه مسافرخونه ای دارم تو مغزم رسما.. تقریبا دوبرابر اینایی که تو قسمت ویژه دیدین :>
    منم یه پیرمرد 60وخرده ای دارم ولی اصلا غرغرو نیست.. بچه هم.. یه بچه 6-7 سالس کار خاصی هم نمیکنه
    بقیه هم همین حول و حوش 17 تا 25 سالن :>

    که الان اونم دیگه میدونی :> حیف شد که اینطوری از هیچی تو خود فیکشن قرار نیست سوپرایز شی :>>>>

    آره اونم خدا بخواد تمومش میکنم میذارمش :>
  • .yami.
    25 March 24، 00:56
    .yami.

    هیییییی کوئینییییی 

    من پارت ویژه رو خوندم و چرا انقدر عالی و بامزه بود؟

    اون وسطا که سوال های خودمو می دیدم بشدت ذوق میکردمااااا

    یه سوال..اون کسایی بهت کمک میکردن(J_D ، راف ، مارک ، آدرین...)‌ اونا شخصیت های درونت بودن یا واقعا‌ یه همچین کسایی هست؟@-@

    خعلی باحال بودن...

    این ایده هم باحال بود..فقط اونجا که یونگی گفت چرا من کمترین رای رو دارم😭😢

    بیشتر شبیه پشت صحنه یه فیلمبرداری شده بود ..

    خعلی خوشممممم اومدددد

    خسته نباشی..و خوب استراحت کن 

     

    پ.ن:راستی..اون تستا که 'تنها رها شده' و ' استروبانی اند‌ آووکت' (😂😂) درست کردی..اونو‌ واسه بلک سوان هم میشه؟

    اینجوری که مثلا قو سیاه میشدی یا سفید..جادوگر یا شیطان..میشه؟🙃

     

  • Q. Moon
    25 March 24، 09:57
    Q. Moon
    سلام یام یامممممم
    چطوری تو بچه؟ :>
    به به نوش جونت باشه عشق من دوسش داشتی؟ T^T
    بسیار هم عالییی :> راستش کسی جز تو و آماریس سوال نپرسیده بود اصلا T^T
    تیم بک دور؟ نه اونا شخصیتای خودمن :>>> راستش دوست داشتم واقعا تیم پشت صحنه داشته باشما.. ولی از یه طرفم خیلی با کار گروهی نمیسازم ترجیح میدم همه کارو خودم انجام بدم پس... *خنده خجالتی*
    یونگی بچم رسما رایش 0 بود گناه داشتتتتتت T~T ولی ته و جون کلی رای داشتن! برادرای افسانه ای :>
    وایسا ببینم بچه!! تو که فیکو نخوندی تا فول شه... الان قسمت ویژه رو خوندی همه چیز برات اسپویل شد کهههههه!!

    پ.ن: اوووهههه~ چه فکر خوبی :>
    اتفاقا این چند وقت با خودم میگفتم "دیگه از اون تستا درست نکردم.." ولی نمیدونستم برای کدوم فیک و با چه موضوعی درست کنم
    حالا که پیشنهادشو دادی حتما روش کار میکنم :>
  • Mahi shi
    24 March 24، 21:22
    Mahi  shi

    خدای من :"))))

    من اولین درخواست دهنده بودم گاااد ...من به قلمت ایمان داشتم اما ... من باور داشتم که تو اونقدر کارت درسته که میتونی با قلمت غوغا کنی!... و خب همینطورم شده... بازم ازت ممنونم که برام نوشتیش :)))))))))) جدا خوشحال ترینم .... ممنونم دختر... خیلی ممنونم ... 

    من فقط درخواست دهنده ی کیوت توعم!:")))))))))) 

    واقعا کاپل خیلی کیوتی رو داریم !

    #تهگی فور اور T^T

  • Q. Moon
    25 March 24، 09:59
    Q. Moon
    به به!! ببینین کی اینجاس :>
    خوش برگشتی قشنگ من ^^
    حیحی *ذوق مرگ شدن* شروع کردی خوندن یا منتظری فول شه :>
    بوس بت عشقم U^U
    امیدوارم موردپسندت واقع شه 3>
    تهگی عالیههههههه!!
    فعلا که چون درحال آپه خیلیا منتظرن فول شه شروع کنن خوندن
    اما بعدش اگه اونطور که انتظار داشتم شد، شاید بازم تهگی بنویسم :>
  • مسواک کوکی
    23 March 24، 19:15
    مسواک کوکی

    من، من واقعا انتظار اینو نداشتم... 

    این شاهکار بود سیاااا 

    بخدا شاهکارای سینما و نویسندگی نمیتونن چنین قسمت ویژه ای 

    تحویل بدن!!! 

    وای واقعا نقاشیا قشنگ بودن  . عوامل پشت صحنه هم که اصلا عالیی 

    اصلا نمیتونم تصور کنم چقدر وقت گذاشتی پاش :) 

    بدبخت یونگی 🦥🦥 

    وای، من بعد از تموم کردن این واقعا به خودم دیدم یه لبخند بزرگ رو صورتمه، تو واقعا خلاق ترین و با سلیقه ترین کسی هستی که دیدم، وای هرچقدر از عالی بودن این قسمت ویژه بگم کم گفتم، تاحالا چنین چیزی بامزه ای ندیده بودم جدیی

    «باشه ولی وحشی بازیای ته موقع دیدن جین و جینی که داشت حال میکرد 🛐🛐🛐»

    حدس میزدم ارزوی یونگی زندگی با ته و  بازنشسته شدن باشه، البته اگه بازنشسته شه از کجا پول در میارن؟ *-*

    بخدا همگی قدر مانهواکا ها و مانگاکا هارو میدونیم، جدی بعد این حرف دارم از فحشایی که به ایسایاما دادم خجالت میکشم 🚶‍♂️🤣

    آه و اونجایی که گفتی بنظر میرسه واقعا رو جین کراشیم، بله من واقعا رو جین کراشم، همزمان ازش کفری هم هستم ولی واقعا هم روش کراشم 🤣 

    آقا دوماد لامصب از هر انگشتش یه هنر میباره 🦥☑️ 

    ولی بنظر میرسه اگه دست تهیونگ به کسی برسه که مانهوا رو از 

    جونی خواسته واقعا خوار و مادرشو به هم وصلت بده هاا 🤣🤣 

    وای ولی آرت تهیونگ موقع سوال پرسیدن ازش 🛐🛐🛐

    وای اونجا که آدرین به جین گفت وراج 🤣🤣 

    خب سیا، بجای ارزوی موفقیت برات ارزو میکنم بتونی وارد مانهوا شی و برای ساختن این فایل گوگولی مگولی و شاهکار هم ممنونم ازت، خیلی زحمت میکشی بشر 💍 

    جدی ماچ بهتت☑️

     

  • Q. Moon
    25 March 24، 10:07
    Q. Moon
    منم انتظار نداشتم کشیدن چند تا طرح ساده انقدر سخت باشه T^T
    با اینکه بیشتر چیزا پایه آماده از نت بود و من فقط قیافه و مو و لباسشونو کشیدم.. بازم پدرم دراومد!!
    لعنتی مانهواکاها و مانگاکاها واقعا هنرمند و خلاقن!! باید دستشونو بوسید!
    دیگه وقتی ریدرام انقدر خفنن منم باید همه تلاشمو بکنم که یه چیز درخور بهشون تحویل بدم دیگه نه؟ U^U

    آره دیدی پسر بیچاره هیچ رای نیاورده بود تو محبوبیت؟ دوساله داره خودشو جر میده تو اون مانهوا...
    حیحی :>> چه عالی! خوشحالم که پسند شده U^U
    اصلا جین عالیه! یجورایی شبیه خودم تو موارد خاصه رفتاراش :>> وقتایی که کرم میریزم و میدونم طرف مقابل هیچکاری نمیتونه بکنه و با لبخند تماشا میکنم یوهاهاها!!
    حالا از کارآگاه بودن که انصراف بده کارهای اسونتری هم برای پول دراوردن هست.. ته هم که همیشه میتونه دزدی کنه U_U
    ایسایاما.. وای من همین چند روز پیش نشستم اتکو از سر تا ته دیدم اصلا... پشمام واقعا مرتیکه شاهکار خلق کرده :>>>
    حسودیم شددددد!!!
    لامه یادآوری کنم که هنوز مونده تا بیشتر ازش کفری شی؟ U_U
    حالا فعلا بذار ببینیم اصلا تهیونگ میتونه بره بیرون یا فقط داره رجز میخونه U_U
    وای.. ببین آخه جین تو خود فیکم خیلی حرف میزنه و توضیح میده دیگه.. میخواستم تو قسمت ویژه هم این ویژگیش حقظ شه ولی هی که میرفتم جلو میدیدم دیگه وقت ندارم و کلی هم نقاشی باید بکشم دیگه داشتم دیوونه میشدم که سوکجین انقدر حرف میزنه :>>>>>
    فقط امیدوارم اگه رفتم تو مانهوا بعدش بتونم بیام بیرون T^T
    ماچ بهت بچه!! *بغل روحی خیلییییی محکممممم* 3>
  • مسواک کوکی
    23 March 24، 14:26
    مسواک کوکی

    در واقع از فضایی ها دان کردم که بخونم ولی یادم رفت بخونم

    چون داشتم چت میکردم 😭🤣 این شد که کلا یادم رفت بعد اومدم 

    به سایتت سر بزنم که دیدم اره سه تا پارت آپ کردی، این شد که دیگه رفتم خوندم 

    مونی خیلی گله واقعا🦥☑️ 

    دیدار دو برابر همگی رو اکلیلی کرد جدی 

    ینی چی، داری میگی هنوزم هست؟ 😭🤣 

    جین کوتاه بیا یکم 🤣 

    بوگوم بیچاره 🌚💔 

    دیگه باید دید چیکار میکنی کوئینی 🚶‍♂️

     

     

  • Q. Moon
    23 March 24، 18:00
    Q. Moon
    بله بله بخون عقب نمونی U_U
    مونی عشقهههه اصلا!!
    همین یکم پیشم بهش پیام داده بودم برای اطلاعیه ای که ددی تو فضاییا گذاشته
    پرسیدم ینی منم این هفته نمیتونم آپ کنم
    گفت اگه خودم دوست داشتم آپ کنم براش بفرستم میذاره :>>>
    عشقه این دختر عشقققق!!

    بله که هست. در توانایی های سوکجین شک داری ینی؟؟؟
    درست میشه درست میشه.. بهرحال هر پیروزی ای نیازمند یه سری فداکاری هاست نه؟
  • مسواک کوکی
    20 March 24، 09:34
    مسواک کوکی

    وای سیاااا

    همین الان رفتم این سه پارت ده تا دوازده رو خوندم 

    یعنی عالی بودننن 

    عالیی 

    بلاخره ته و نامجون همو دیدن و واقعا

    من دارم میرقصم سر این موضوع 💃💃💃

    بعد اینهمه سرویس کردن ما بلاخره همو دیدن 🫴

    از طرفی، سوکجین پدسگ همونطوری که تو میگی، 

    هم بی نهایت  روش کراشم هم خیلی کفرمو در میاره مرتیکه 🤣

    ولی از همه بیشتر دلم برای بوگوم و اکیپ دوستی کوکمینگوم (جونگ کوک + 

    جیمین+بوگوم) میسوزه 🚶‍♂️ 

    واسه ادامه ی داستان و پیشرویش، جدی یسری حدس دارم اما مطمئن 

    نیستم، داستان یجوریه که اصلا نمیشه ادامشو حدس زد، شاید 

    نامکوک توی مانهوا بمونن و تهگی برن بیرون؟ از اونجایی که جونگ کوک 

    همین الانم موندنو ترجیح میده و نامی هم گفت میخواد برای جون 

    دونسنگش حتی جون خودشم بده، یعنی نه بنظر میرسه به ته اسیب بزنه نه به کوک 

    وای رد دادم دیگه، همون حدس نزنم بهتره☑️🤣

  • Q. Moon
    20 March 24، 17:23
    Q. Moon
    عه الان خوندیشون؟ فکر کردم از فضاییا دنبال میکنی...
    اونجا هر هفته سر تایم آپ میشه چون آپ با مونیه فقط کافیه من پارتو براش بفرستم :>
    ارررهههه بالاخره برادرا به هم رسیدن!!
    هنوز تا وقتی کفرت از سوکجین در بیاد مونده هانی.. پسرم فعلا تواناییهاشو پنهان کرده U_U
    وای آره بخدا که خودمم کبابم براشون بچم بوگوم بد قربانی شد T~T
    کی میدونه؟ شاید طبق پیشبینیت باشه و شاید برعکسش و شاید کلا یه چی دیگه، هوم؟ U_U
  • D-DAY
    17 March 24، 14:52
    D-DAY

    سلام کوئرنسیا شی💜

    روند داستان خیلی باحالههههه^-^

    خیلی می‌دوستمش😭💜

    پارت جدید نمیدی؟😢

    مثل همیشه، خیلی خوب می‌نویسیییی یفخجیبخسفخجتسفمجیخپبحلهجبط:> 

    لاو یو

    {/__\}

    ( • . • )

     ♡ < /

  • Q. Moon
    19 March 24، 13:42
    Q. Moon
    سلام سلام جانم T^T
    خداروشکر که دوست داریننن *گریه*
    چرا بوخودا.. ببخشید پارت 12 یه روز دیرتر آپ شد (البته اگه از فضاییا دنبال میکنی...)
    متاسفانه به لطف کلاسایی که تا خود 28ام ادامه داشتن به خیلی کارام نرسیدم T^T
    امیدوارم دیگه وقفه توی آپ پیش نیاد.. *پایین انداختن سر شرمندگی*

    بزاتنمکتنلبلزردذدنعلدئ بوس پس کلت خفن :>
    پرپل یووووو
    بغل روحی* ~(^-^~)
  • مسواک کوکی
    25 February 24، 20:23
    مسواک کوکی

    چیزی که سیا خانوم نوشته بایدم قشنگ باشه 🤌 

    دقیقا اصلا یعنی قشنگیه فیک به اینه که از اولش یه سوالی تو ذهن خواننده ایجاد کنی بعد کم کم به این سوالات جواب بدی که تو این پارت، قشنگ به همه ی سوالام جواب داده شد 🥹🫴 

    خیلی خفن بود. 

    منی که همیشه رو ویلنا و کاراکترای کثافت کراش میزنم و نه تنها از جین بدم نمیاد بلکه عاشقش شدم 🤣🤌

    خودم معمولا هرجا میرم یمشت ادم بسم الله پیدا میشه که بیان اسپویل کنن و کلا مزه ی فیلم و فیکو میپرونن واسه همین هشدار زدم، مثلا اتک ان تایتان، با این روش خیلی بی رحمانه اسپویل شدم 🥹

     

    اسپویل دوباره🦦 

     

     

    اصلا فیک بدون جین مزه میده ایا؟ 🤨😔

    #جین_خوش_شانس

    ازون نقشاست که ادم فقط بهش میگه جون ☑️ 

    یعنی به من نمیگی اون نقش اولیه چی بوده؟ 🤨

    و اینکه هرکدومشون یچیزی میدونن ولی هم نمیبینن که بگن منو حرص میده، یعنی میدونی یجوریه ادم دلش میخواد به نویسنده فحش بده، البته من هیچوقت به تو فحش ندادماا 🤌🤣 

    یعنی اینطوریه که هی میگی اره پارت بعد بلاخره همو میبینن بعد ، پارت بعد که میاد نمیبینن 

    بعد هی اینو میگی هی میگی، اخر انقد همو نمیبینن کلافه میشی 🤣

    بین خودمون بمونه ولی یبار مثل احمقا داشتم داد میزدم میگفتم نهه اگه نامجونو بکشین به اونا کمک میکنیننن نکشینش، ولی خب خوشبختانه یا متاسفانه کاراکترا صدامو نمیشنون 🥹

    بابا این مانهوا چرا انقد تصمیمش طول میکشه 🤣

    من همیشه با شما هستم 😔 در چپتر ده هم همینطور! ☑️ 

    شوما فقط تهدید امیز باش ❤ 

    دقیقا بهترین جا بود 

    🫂

     

     

  • Q. Moon
    1 March 24، 08:40
    Q. Moon
    من آخر از دست شماها از ذوق سکته میکنم میمیرم
    حالا ببینین کی بهتون گفتم! T^T
    خب پس خوشحالم که کارم رو درست انجام دادم :>
    من همیشه نه.. ولی خب خیلی جاها عاشق ویلنا شدم.. آخه لعنتیا خیلی کارکترهای کراشی دارن :>
    مخصوصااااااا!! ویلنایی که حس شوخ طبعی دارن :> اونا که دیگه اصلا.. بذارین رگ بزنم براتونننننن!!
    وای بمیرم بچه.. خودمم همینم. من دقیقا اتک آن تایتان و جوجوتسو رو کامل اسپویل شدم T~T


    واقعا چطور میشه.. اصلا فیک بدون جین مگه داریم؟ مگه میشه؟ U_U
    جووووون.. خوشت اومده آره؟ خفه شو خوشت اومده U^U
    هوممم.. *یه نگاه به چپ* *یه نگاه به راست*
    *زمزمه: گوشت رو بیار جلو... نه نمیگم U^U
    نه راحت باشین به من فحش بدین U^U
    اتفاقا خودم از عمد اینطوری میکنم که فحش بخورم لذتبخشه که فقط میتونین فحشم بدین و من به نوشتنم ادامه بدم U^U
    یوهاهاها *خنده شیطانی اکو شونده*
    دیگه دیگه... حالا ببینیم پارتی که فردا آپ میشه بالاخره میتونن همو ببینن یا نه U_U
    دیگه به آخرهای کار نزدیک شدیم خدا بخواد T^T
    جرر عالی اصلا! همین موضوع که تهگی حتی با خالق هم دیدار داشتن ولی بازم نامکوک راه بیرون رفتن رو میدونن نه اونا خودش سوپر بدشانسیه اصن T^T
    چپتر ده در راه است U_U
    عههه!! ببین یادت باشه خودت خواستی هاااا U^U
    ای جان :>
    بوس بوس 3>
  • مسواک کوکی
    25 February 24، 18:31
    مسواک کوکی

    فاککک این پارت عالی بوددد🛐🛐🛐🛐 

    اصلا پشمام ریختتت🤡🤡 

    عا یدقه وایسا هشدار اسپویل بدم 

    واسه کسایی که نخوندن این پایین اسپویله ❤ 

     

     

     

     

    کی فکرشو میکرد جین سازنده مانهوا باشه اصلا پشمام 💀💀 

    بیچاره ها فکر میکنن اگه گنگستر رو بکشن میرن بیرون اما در واقع به همون گنگستر کمک کردن 💔

    سیا باید به طور جادویی نامجونو بتمن کنی بیاریش تهیونگو از دست 

    بوگوم نجات بده، باشه؟ ʕ •ᴥ•ʔ

    باشه اصلا همچی به کنار، کیس تهگی 🛐🛐🛐🛐🛐🛐

    عاشق این بوسام که وسط نفرت اتفاق میوفتن 🤣

  • Q. Moon
    25 February 24، 19:20
    Q. Moon
    نینینینینینینی
    خوشحالم که اینو میشنوممممم!!
    خودم این پارتد خیلی میدوستم :>
    چون هم یکم از اتفاقات گذشته رو واضحتر کرد
    هم اینکه کلا چیزهای بیشتری درمورد وجودیت خود مانهوا مشخص شد :>
    و جییننننننن
    جین پدرسگ این فیک جوریه که هم ازش متنفرم هم دلم میخواد ماچش کنم :>
    وای قشنگم مرسی برای بفکر بودنت حتی هشدار اسپویلم زدی T^T

    هشدار: اسپویلر

    حیحی :>
    آره دیگه وقتی داشتم مینوشتم دلم نیومد همه پسرا باشن ولی خبری از جین نباشه..
    شانسش زد و یه نقش خفن بهش خورد :>
    بینمون باشه اولش اصلا یه نقش دیگه بریا جین تو ذهنم بود ولی خب حین نوشتن برنامه هام عوض شد...
    آره دیگه.. بهرحال هر کدوم از کارکترا یه چیزی میدونن که اون یکی نمیدونه :>
    باید دید مانهوا تصمیم میگیره به نقع کدوم پیش بره U^U
    حالا ببینیم چی میشه U_U
    آیا تهیونگ نجات پیدا میکنه؟.. با ما باشید و بفهمید؛ در چپتر 10 مانهوای خالی *الان دارم تهدید آمیز اشاره میکنم به هر کسی که داره اینو میخونه!!*
    آیا اونجا بهترین جا برای اولین کیس حقیقی تهگی نبود؟ U^U
    منمممممم!! T^T
  • D-DAY
    5 February 24، 02:32
    D-DAY

    سلام کوئرسیا شی💜

    انتظار خیلی سخته*بغض

    من شدیدا منتظر اینم که بقیشو بخونممم😭

    و بازم میگم خیلی خوب نوشتی واقعنی استعداد داری3>😭💜😭💜😭💜😭💜😭💜😭💜

    این فیکشنو خیلی دوست دارممممممم💜💜💜💜 

  • Q. Moon
    5 February 24، 12:02
    Q. Moon
    سلام قشنگممم چطوری شما؟
    بله بله در جریانم عشق میدونم T^T
    همین الان پیش پای جواب دادن این کامنتت پارت 7 آپ شده زیبا ^^
    ولی خب آخر پستم اطلاعیه دادم که هفته دیگه آپ نداریم که آپ سایت ددی هم برسه به این قسمت :>
    ممنوننننن!! راستش خیلی دارم سعی میکنم که تو نوشتن بهتر شم خوشحالم که میبینم نتیجه داشته و از کارا راضی این ^^ 3>
    نوش جونت پسسسسس ~(^-^~)
  • D-DAY
    13 January 24، 18:27
    D-DAY

    داداش برگامممم!

    خیلی خوبههههه وای! همش منتظرم ببینم ادامش چی میشه€_€

    ایده‌ت خیلی خوبه. خیلی عالی نوشتییییی

    از همه نظر عالیههههههه^-^

    وای اصن این فیک>>>>>>

    استعداد بالایی در نویسندگی داری. لاو یو💜

  • Q. Moon
    14 January 24، 00:21
    Q. Moon
    به به، نام زیبای جدید میبینم
    خوش اومدی بچه T^T
    انتظار چطوره؟ U_U
    ممکن بود بخاطر سرعت فوق العاده نت انتظار زیادتر از حد لازم شه :>
    هرکاری میکردم نمیتونستم آپش کنم! ولی درست شد U^U
    عالی شماییییییی!
    شرمنده نکنین دیگه U^U
    اوه هارتم~ مرسی خب :>
    *لاو یو پرپل یو* 3>
  • عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه
    28 November 23، 23:35
    عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه

    فرض کن همه توانم تو کامنت قبلیه-

  • Q. Moon
    29 November 23، 08:38
    Q. Moon
    نه نیست.. همه توانتو قبلا تو دزدیدن قلبم ریختی U~U
  • عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه
    28 November 23، 23:35
    عمه ی ساداتتتتتت بی قرارهههههههههه

    خب اینو قبل تر از بقیه خوندم، در نتیجه.

    خسته نباشی مای کوییننننننننننننننننننننننننننن:>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>

  • Q. Moon
    29 November 23، 08:37
    Q. Moon
    مرسی فراوااانننن *گریه دلم برا کامنتای خسته نباشی مای کویینتم اندازه کو.ن مورچه شده بوووددد*
  • Kim bora (خیار🥒)
    21 November 23، 16:14
    Kim bora (خیار🥒)

    کوئرنسیا شییییییییی💜

    من چقد خوشحال شدم که تو وبلاگ زدیییی اخهههههههه🥹

    میدونستی من چقد دوست دارم دخترررررر❤️‍🩹

    هعی خودا کمکم کنه تا وقتی امپتی مانهوا فول بشه من مردم خو🥲

    فایتییییینگگگگگگ عشقممممممم🫂

  • Q. Moon
    21 November 23، 19:09
    Q. Moon
    جانممممممم بورا شیییییی
    ای خدا خوش اومدی بچه اینجا وبلاگ خودته T^T♡
    من فراوان‌تر :> 3>
    دور از جوننننن
    سعی میکنم خیلی کشش ندم U_U
    فایتینگ بکککک *بغل روحی*
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
Made By Farhan