
Motel Margarita's Monster
نویسنده: Querencia
کاپل: جیوون × جیکهون × سونکی
ژانر: عاشقانه × فلاف × برشی از زندگی × هایبرید × خونآشام
هشدار: ---
محدودیت سنی: 18+
روزهای آپ: پنجشنبهها
🌪مقدمه🦇
- نرو اون تو. میگن یه هیولا اونجا زندگی میکنه؟
پیرزن درست جلوی در مسافرخانه به جونگوون هشدار دادهبود. اما پسر، تنها و آواره، خیس از باران شدید و طوفانی و وحشتزده از هر کسی -یا چیزی-که تا اونجا تعقیبش کردهبود، تصمیم گرفت اون حرف رو نادیده بگیره و به متل مارگاریتا پناه ببره. اینکه پیرزن رو دیوانه بدونه و به هشدارش اهمیت نده، تصمیم خودش بود.
با در نظر گرفتن این موضوع، اینکه همون شب، وقتی در خواب ناز بود، با حس دندانهای نیشی که گردنش رو شکافتن و شروع به مکیدن خونش کردن از خواب بیدار شد، قطعاً تقصیر خودش بود... نبود؟!
لینکهای دانلود
🕸🦇🕸🐈⬛🕸
Read on Wattpad
های های :>
خب راستش از اونجایی که داشتم اینو تو چنل ENHYPEN Fiction آپ میکردم گفتم دیگه یهو اینجا هم بیارمش ^^
یادمه چندتاییتون انجین بودین.. امیدوارم خوشتون بیاد :)